سرانجام شیطان هنگام ظهور امام زمان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: سرانجام شیطان، مهلت خواستن شیطان، قتل شیطان،
ظهور امام زمان (عجّلاللهتعالیفرجهالشریف).
پرسش: چرا
شیطان زمانی که
امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) ظهور میکند، خود را تسلیم
امام میکند تا سر او را از بدنش جدا کند؟
پاسخ: بعضی
روایات بیان میدارند که پایان کار شیطان در عصر ظهور است و او به دست امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) کشته میشود. برخی دیگر، قتل شیطان را به
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نسبت دادهاند. برخی هم بقای
شیطان را تا زمان نفخه صور و
مرگ دستهجمعی ذکر کردهاند.
گرچه سند همه این روایات مشکل دارند و
سند معتبر و قابل استنادی برای آنها وجود ندارد، ولی وجه جمع بین روایات این است که بگوییم احتمال دارد که مراد از روایات مربوط به قتل شیطان، معنای کنایی آن باشد، نه قتل واقعی؛ یعنی مراد محدود کردن و بینتیجه بودن تلاشهای شیطان باشد که در عصر ظهور حضرت به خاطر رشد عقول مردم و تربیت آنان در پرتو حکومت حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) کارهای شیطان بیاثر میشود و از تأثیرگذاری میافتد. در این صورت، نقشآفرینی شیطان در اغوا و
ضلالت انسانها که بیشترین سهم را داشته است، در آن زمان به پایان میرسد و به همین خاطر بیشترین نگرانی شیطان از ظهور حضرت و تعجیل آن است.
موضوع پایان کار شیطان در قرآن به صورت اشاره مطرح شده است و روایاتی نیز در ذیل
آیات مربوط به این بحث نقل شده است.
در
قرآن کریم جریان مهلت خواستن شیطان از خداوند در دو
آیه (۳۶
سوره حجر و ۷۹
سوره ص) به یک شکل آمده است. در این
آیات، شیطان بعد از طرد شدن از درگاه الهی، از خداوند تقاضا میکند: «
قَالَ رَبِّ فَاَنْظِرْنِی اِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ»؛
«خدایا! مرا تا
روز قیامت مهلت بده». خداوند در پاسخ میفرماید: «
انَّکَ مِنَ الْمُنْظَرینَ الی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ»؛
یعنی «تو اجازه داری تا زمان مشخصی به کار خود ادامه دهی».
از این آیات استفاده میشود که خداوند با اصل تقاضای شیطان موافقت فرموده؛ اما آن را محدود کرده است به وقت معلوم.
در مورد اینکه مراد از «وقت معلوم» در آی چیست، میان
مفسرین اختلاف نظر وجود دارد که این اختلافنظر نیز ناشی از
اختلاف روایات مربوط به این مسئله است.
ولی بسیاری از مفسران، از جمله مرحوم
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان، معتقدند که: میان پاسخ خداوند و تقاضای شیطان تفاوت وجود دارد و در این پاسخ از جهتی موافقت؛ و از جهتی نیز مخالفت شده است و اصل مهلت دادن به شیطان، پذیرفته شده، ولی مدت مورد نظر شیطان رد شده است. چون سیاق آیه دلالت دارد بر اینکه «وقت معلوم» غیر از «
یَوْمِ یُبْعَثُونَ» است و مراد از آن، زمان قبل از
قیامت است.
ایشان، نتیجه میگیرد که منظور از وقت معلومی که خداوند آن را پایان
مهلت شیطان قرار داده است، روزی است که خداوند جامعه بشری را در آن روزگار کاملاً اصلاح میکند و ریشه همه فسادها را قطع میکند، نه اینکه مراد روز برپایی قیامت و
مرگ عموم خلایق باشد.
روایاتی که در ذیل این آیه وارد شده، متفاوت است.
بعضی روایات بیان میدارند که پایان کار شیطان در عصر ظهور است و او به دست امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) کشته میشود؛ مانند:
روایت اسحاق بن عمار که از
امام صادق (علیهالسلام) نقل میکند که حضرت فرمود: «مراد از وقت معلوم در آیه، روز قیام قائم ماست، زمانی که خداوند او را ظاهر کند، در
مسجد کوفه مستقر میشود. در آن هنگام شیطان درحالیکه به زانو راه میرود، به سوی حضرت آورده میشود و شیطان فریادش از شدت حزن آن
روز، بلند است. آنگاه حضرت پیشانی شیطان را میگیرد (کنایه از
ذلت و خواری) و گردن او را میزند».
برخی روایات
قتل شیطان را به
رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نسبت دادهاند.
برخی هم بقای شیطان را تا زمان
نفخه صور و مرگ دستهجمعی ذکر کردهاند. (به این منبع رجوع شود:
)
سند همه این روایات مشکل دارند و سند معتبر و قابل استنادی برای آنها وجود ندارد.
وجه جمع بین روایات این است که بگوییم احتمال دارد که مراد از روایات مربوط به قتل شیطان، معنای کنایی آن باشد، نه قتل واقعی؛ یعنی مراد محدود کردن و بینتیجه بودن تلاشهای شیطان باشد که در عصر ظهور حضرت به خاطر
رشد عقول مردم و
تربیت آنان در پرتو
حکومت حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) کارهای شیطان بیاثر میشود و از تأثیرگذاری میافتد.
درهرحال چه منظور
قتل و کشتن خود شیطان باشد و چه بلاتأثیر ماندن تلاشهای شیطان باشد، نتیجه یکی خواهد بود وآن عبارت است از عدم نقشآفرینی و کارآیی شیطان در گمراهی مردم در عصر حاکمیت مطلق
دین خدا و دولت کریمه حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف)؛ به گونهای که در آن عصر،
اطاعت و
بندگی در سراسر جامعه توحیدی نمود دارد: «
یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً».
کشته شدن شیطان و یا بیتأثیر بودن او، منافاتی با
اختیار و
تکلیف انسان ندارد؛ زیرا انگیزهها و عوامل
معصیت، در
وسوسه شیطان منحصر نیست؛ بلکه علاوه بر آن دو، عامل مهم دیگر، یعنی وسوسههای نفسانی و عوامل درونی و نیز عوامل و انگیزهها و وسوسههای بیرونی، همچنان باقی است؛ چون انسانهای آن زمان تبدیل به
فرشته نمیشوند تا
طبیعت و نفسانیاتشان تغییر کند؛ بلکه از نظر تربیت فرشتهخو میشوند. با اینکه زمینه و امکان معصیت و
گناه برای آنان وجود دارد، ولی با توجه به اینکه آگاهی و
ایمان و تربیت مردم در آن دوران، به درجه اعلا قرار دارد، این
معرفت و تربیت بینظیر در عصر دولت الهی
حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) صدور گناه و معصیت را به حداقل ممکن میرساند.
در عصر تشکیل دولت کریمه مهدوی (عجّلاللهفرجهالشریف) مهلت کار شیطان به پایان میرسد و فرقی ندارد چه اینکه شیطان توسط حضرت (عجّلاللهفرجهالشریف) به قتل برسد، چنانکه ظاهر برخی روایات دلالت بر آن دارد و چه اینکه اصل وجود شیطان معدوم نشود و این روایات حمل به معنای کنایی بشود.در این صورت، نقشآفرینی شیطان در اغوا و
ضلالت انسانها که بیشترین سهم را داشته است، در آن زمان به پایان میرسد و به همین خاطر بیشترین نگرانی شیطان از ظهور حضرت و تعجیل آن است.
۱. وقت معلوم، محمدحسن گنجیفرد.
۲. تفسیر المیزان، ج۱۲، تفسیر سوره حجر.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «سرانجام شیطان هنگام ظهور امام زمان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۸/۲۸.