راههای موفقیت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اسلام، موفقیت،
خوشبختی،
سعادت.
پرسش: موفقیت و راههای موفقیت در انسان چیست؟ و از نظر
اسلام و ادیان دیگر برای موفقیت چه باید کرد؟
ادیان وحیانی که از سوی خدا با انگیزش پیامبران و
نزول وحی، به بشر ابلاغ شده است، از دیدگاه
قرآن یکی است و همه پیامبران به یک مکتب دعوت کردهاند.
بر این اساس، همه پیامبران از یک سلسله اصول مشترک و سنتهای ثابت و واحدی پیروی کردهاند؛ اصولی مانند
دعوت به توحید، رعایت تقوا، نفی شخصیت پرستی، دعوت به وحدت،
تبشیر و
انذار، دعوت به تعالی و موفقیت و
سعادت واقعی در زندگی و...
در عین حال، به جهاتی شریعت پیامبران با یکدیگر متفاوت شدهاند؛ مانند تفاوت محیط، سطح احتیاج و استعداد مردم، وقوع تحریف؛ امّا با توجه به
خاتمیت دین اسلام، اکنون شکل کامل حقیقت، فقط در چهره اسلام قابل مشاهده است که دارای جامعیت بوده و تعالیم آن با
عقل سلیم هماهنگ است.
به هر حال؛ راز موفقیت و سعادت انسانها در زندگی چیزی نیست که در آن اختلافاتی میان دین اسلام و دیگر ادیان الهی وجود داشته باشد.
هر انسانی آرزو دارد در زندگی دنیایی خود به موفقیتی برسد. اما این پرسش مطرح است که موفقیت چیست و راه رسیدن به موفقیت و خوشبختی در زندگی چیست؟ در این نوشتار به طور خلاصه به این موضوع پرداخته میشود.
«موفقیت»، موضوعی است که درباره آن صدها کتاب از سوی اندیشمندان اسلامی و ادیان دیگر با نگرشهای مختلف مادی و معنوی نوشته شده است؛ چراکه شادمانی و خوشبختی انسانها رابطه تنگاتنگی با میزان موفقیتشان در زندگی دارد. افراد موفق، در زندگی نشاط و رضایت خاطر و محبوبیت بیشتری دارند و افراد جامعه رابطه ویژهای با آنان دارند.
آیا موفقیت، گذراندن مدارج تحصیلی و دریافت مدرک علمی است یا رسیدن به
مقام و
ثروت؟ آیا موفقیت بهدست آوردن شغل و همسر مناسب و محیط خانوادگی آرام و فرزندان شایسته است؟ آیا انجام وظایف دینی و انسانی و قرار گرفتن در جاده مستقیم و راه هدایت موفقیت است؟ نوع درک و برداشت از موفقیت، ذهن را برای فهم بیشتر و بهتر این واژه آماده میسازد.
به معنای توفیق، کامیابی، کامروایی، دستیابی به آرزو یا انجام دادن کاری آمده است.
بیشتر نویسندگان و اندیشمندان تلاش کردهاند تعریف جامعی از موفقیت ارایه دهند، اما اگر دقت در تعاریف آنان شود، هرکدام به جلوهای از موفقیت اشاره کردهاند. از جمله اینکه گفتهاند:«
آرامش و
امنیت، بهترین نوع موفقیت است».
«خوشبختترین مردم دنیا افرادی هستند که به کارشان عشق میورزند؛ بدون توجه به اینکه از این راه،
ثروت،
شهوت،
قدرت و موقعیتهای اجتماعی بالا بهدست میآورند یا خیر. خشنودترین مردم افرادی هستند که از کارشان لذت میبرند. هر کاری که میخواهد باشد؛ تلاش میکنند تا آنرا خوب انجام دهند».
در فرهنگ وبستر(Webster) موفقیت به مفهوم «نیل رضایتبخش به هدف» تعریف شده است.
شهید مطهری در تعریف سعادت و موفقیت، میگوید:«سعادت و موفقیت، عبارت است از: لذت همه جانبه و نیل همه جانبه به همه کمالات، بهطوری که حداکثر کمالات و حظوظ فطری و طبیعی استیفا گردد».
از نگاه بیشتر مردم؛ موفق کسی است که به آرزوهای خود برسد، در درون خویش، احساس رضایت کند و از اینکه با تلاش و کوشش پیوسته، در زندگی به این رضایتمندی رسیده، خشنود باشد.
مفهوم موفقیت به مفهوم سعادت و
خوشبختی نزدیک است و اگرچه این دو واژه تفاوتهایی دارند، اما مصداق موفقیت مطلق و خوشبختی مطلق، یکی هستند؛ خوشبخت و موفق واقعی کسی است که در مسیر بندگی خدای متعال باشد، با انجام وظایف دینی و انسانی به خداوند نزدیک شود و بتواند به
هدف نهایی خلقت دست یابد. البته روشن است که رسیدن به چنین هدف و موفقیتی، منافاتی با خُرسندی از زندگی و لذتجویی حلال دنیا ندارد. انسان میتواند به تمام کارهایش رنگوبوی خدایی بدهد و به قصد رضایت حضرت حق بخوابد، بخورد، کار و تفریح کند و.... آنچه مهم است، فرمانبری از خداوند و اجرای دستورات او است. قرآن کریم میفرماید:«هر کسی از
جهنم رهایی یابد و به
بهشت وارد شود، رستگار و موفق است».
و «هرکس از خدا و پیامبرش اطاعت کند، به موفقیت و
رستگاری بزرگی نایل شده است».
پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید:«هرکس
تقوا و پرهیزکاری پیشه کند و گوش به فرمان دستورهای خداوند باشد، به رستگاری و موفقیت بزرگی رسیده است. به درستی که تقوا باعث کنترل انسان از
غضب و باعث نگهداری انسان از
عذاب و نگهدارنده انسان از
خشم الهی است. بهدرستی که تقوا باعث سفیدرویی و رضایت پروردگار و باعث ارتقای درجه و مقامات معنوی انسان میگردد».
امام علی (علیه السلام) نیز درباره راههای موفقیت و خوشبختی میفرماید: «هرکسی از
خدا و رسول خدا اطاعت و پیروی کند، به رستگاری بزرگی میرسد و به ثواب ارزشمندی نایل میشود و هرکسی نسبت به خداوند و رسولش، نافرمانی و گردنکشی کند، به خسران و زیان بزرگ و آشکاری گرفتار میشود و سزاوار عذاب دردناک میگردد».
گفتنی است؛ موفقیت سطح پایینتری نیز دارد و آن، کامروایی در رسیدن به نتیجه و هدف در هر کار و به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوّه است که به دنبال آن خرسندی و خشنودی نیز بهدست میآید.
راههای موفقیت انسان بستگی به چند امر دارد که در اینجا به طور خلاصه به آنها اشاره میشود:
آنچه که آدمی را به سوی موفقیت و مقام والای خود و رشد شخصیتی میکشاند، داشتن هدفهای ارزنده در زندگی است. اما انسان در برگزیدن هدفها باید حدود توانایی و نیرو و استعدادهای خود را در نظر بگیرد و از
بلندپروازیهای بیجا و نامعقول اجتناب ورزد، چرا که نتیجهاش محرومیت و ناکامی خواهد بود. امام علی (علیه السلام) این نکته را چنین خاطرنشان میسازند: «هرکس بیش از اندازه و حدود خود، چیزی بخواهد، سزاوار محرومیت و ناکامی است».
جستوجوی موفقیت، همیشه با هدفی آغاز میشود؛ زیرا انسان، عاقل و باشعور است و باید کارهایش خردمندانه باشد که هم از زندگی لذت ببرد و هم در راستای هدفی ارزشمند گام بردارد تا سرگردان نشود.
هرکس نیروهای خود را در کاری مهم، با هدفی معین بهکار گیرد، بیتردید پیروزی و موفقیتهای زیادی خواهد دید. قهرمان شدن در ورزش، موفقیت در تحصیلات عالی، مهارت ویژه در کار فنی، بالندگی و نوآوری در شغل و حرفه، نامدار شدن در اکتشاف و اختراع و از همه مهمتر، موفقیت در خودسازی معنوی و عبادت پروردگار، همه و همه در گرو داشتن هدفی مشخص و تلاش در راستای آن است.
نظم و
انضباط نه تنها از رازهای موفقیت و پیروزی مردان بزرگ و ساماندهنده زندگی میباشد، بلکه کاخ بلند آفرینش هستی روی نظم و انضباط استوار شده است.
اعتماد به نفس ؛ یعنی، شخص احساس کند نیرو و کفایت دارد؛
یعنی شخص توانمندی و توانایی درونی انجام کارها را در خود حس کند.
به باور روانشناسان، اعتماد به نفس اساس رستگاری و پیشرفت است. با اعتماد به نفس، عزم انسان راسخ میشود و با اتکا به دیگری، ضعیف میشود. کمک دیگران به شخص، پشتکار را سست میکند؛ زیرا در این صورت، انسان انگیزهای برای کوشش نمییابد.
شاید به نظر برسد که اعتماد به نفس، نقطه مقابل
اعتماد به خدا است و فردی که به خدا
توکل و اعتماد دارد، نمیتواند اعتماد به نفس داشته باشد و باید انتخاب کند؛ زندگی بر مبنای توکل به خدا و یا اعتماد به نفس. ولی با اندکی دقت، روشن خواهد شد که اینگونه نیست و اعتماد به نفس از ابعاد اصلی و مهم توکل به خدا است.
توکل به خدا به معنای واقعی آن «بهکارگیری اسباب طبیعی برای رسیدن به اهداف و در عین حال، واگذاری نتایج و اثربخشی آنها به خواست و مشیت الهی» است و منشأ اعتماد به نفس نیز خدا است. نتیجه این باور، آن میشود که باید به نیروها و تواناییهای خود متکی بود و با بهرهگیری از این نیروهای خداداد، در مسیر پُرپیچ و خم زندگی، بار خویش را به دوش کشید.
اراده در هر کار و فعالیت و رفتاری، نقش اساسی و بنیادین دارد و برای رسیدن به هدف، ضروری و لازم است. شخص با اراده کسی است که وقتی در مورد کاری، بخوبی اندیشید، تصمیم به انجام آن میگیرد و با ثباتقدم، آنرا اجرا میکند.
ضرورت اراده بهگونهای است که اگر تمام علل و عوامل تحقق کاری آماده باشد، ولی اراده وجود نداشته باشد، آن کار به سرانجام نخواهد رسید. افراد زیادی را میبینیم که وسایل و امکانات موفقیت و پیروزی آنها آماده است، ولی موفق نیستند. آنان یا اراده ندارند و یا ارادهشان قوی نیست و به دلیل مشکلات روانشناختی، نمیتوانند تصمیم جدی بگیرند.
اگر اراده انسان سست شود، زندگی نابسامان میگردد و باران شکست و ناکامی از هر سو بر او فرو میبارد. در چنین شرایطی،
استعداد،
نبوغ، دانش و قدرت مادی، هیچیک به بار نمینشینند و کامیابی به ارمغان نمیآورند.
در آموزههای اسلامی بر
تقویت اراده و عزم قوی سفارش بسیار شده است و یکی از صفات بارز مؤمنان، اراده استوار و عزم راسخ در راه عقیده و ارزشهای دینی و انسانی بیان شده است.
امام باقر (علیه السلام) در اینباره میفرماید:«مؤمن از کوه استوارتر و مستحکمتر است؛ زیرا اجزایی از کوه جدا میشود، ولی از دین مؤمن، چیزی جدا نمیگردد».
یکی از ابزارهای موفقیت و پشتوانههای محکم برای نیل به اهداف، استفاده از
تجربه،
علم، اندیشه و توانمندی دیگران است. همفکری و بهرهگیری از توانمندی و تجارب دیگران، باعث کاهش خطا در برنامههای زندگی و تسریع در رسیدن به هدف میشود. افرادی که در کارهای مهم با صلاحاندیشی و مشورت دیگران اقدام میکنند، کمتر گرفتار لغزش میشوند و کارهای آنان بیشتر قرین موفقیت، سلامتی و بالندگی است.
امام علی (علیه السلام) میفرماید: «هرکس با خردمندان
مشورت کند، با انوار خردهای آنان، روشنی یابد و به راه درست و رستگاری نایل گردد».
افرادی که گرفتار
استبداد رأی میشوند و خود را بینیاز از افکار دیگران میدانند، هرچند در گستره اندیشه، موفق باشند، مبتلا به خطاهای بزرگ میشوند. حضرت علی(علیه السلام) در اینباره میفرماید:«کسی که استبداد به رأی داشته باشد، هلاک میشود و کسی که با افراد بزرگ و متخصص و صاحب اندیشه مشورت کند، در عقل آنان شریک شده، از آن بهره میبرد».
ارتباط با خدا و دلبستگی به او، افزون بر ایجاد اطمینان قلبی و صفای درونی، از عوامل مؤثر در رشد روحی، معنوی و سایر جنبههای شخصیتی انسان است.
عبادت و ارتباط با خدا، مایه رسیدن به
تقوا و پرهیزکاری
و تقوا نیز عامل رستگاری
انسان است.
اخلاص، اکسیر نابی است که به عمل انسان اثر میبخشد. اخلاص به معنای پاک بودن رفتار و کردار آدمی از تظاهر و
ریا و سایر امور شرکآمیز است. یکی از آثار اخلاص، موفقیت در کارهای زندگی است. امام علی(علیه السلام) در اینباره فرمود: «موفقیت در کارها، به
خالص کردن نیتها است».
توسل به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهمالسّلام) انسان را در درگاه خداوند بزرگ و آبرومند میسازد و باعث
تقرب انسان به پروردگار متعال میشود. مردان بزرگ حتی برای کشف مجهولات و پی بردن به حل مشکلات علمی دست به توسل میزنند تا در اثر کسب فیوضات از خاندان وحی گره از مشکلات علمی خود بگشایند.
هدف نهایی
خلقت انسان، رسیدن به کمال و سعادت ابدی است. خداوند متعال، ابزار و وسایل خوشبختی بندگان را فراهم ساخته و به آنان راه مستقیم کمال و سعادت را نشان داده است. از موانع و مشکلات بزرگ در مسیر تکامل انسان، گناه و نافرمانی است. گناه و نافرمانی، انسان را در جادههای هلاکت و وحشت وارد میکند و سرانجامی اندوهبار برای او رقم میزند.
گناه، زهر کشندهای است که درمانش، فقط
توبه و بازگشت واقعی به فطرت انسانی و
بندگی خداوند است.
آثار گناه، فقط در جهان آخرت نمودار نمیشود و بسیاری از آثار آن در دنیا نیز گریبانگیر انسان میشود.
زندگی، میدان کارزار و تلاش و کوشش است. در این نبرد، یکی پیروز میشود و جلو میرود و دیگری دچار شکست میشود. اولی غرق در سرور و شادی و دومی دردمند و غمگین است. آنان که پیروز میشوند و به هدفهایشان دست مییابند، کسانیاند که اگر شکست بخورند و گرفتار مشکلات شوند، بجای یأس و ناامیدی دوباره برمیخیزند و به راه خود ادامه میدهند. شکست و مشکلات به اراده آنان آسیبی وارد نمیکند بلکه عزم و اراده آنان را نیز استوارتر میکند.
بسیاری میپندارند که خوشبختی و موفقیت، کیمیایی است در خارج از وجود آنان و اگر ستاره بخت در آسمان زندگی کسی بدرخشد، او به سعادت و موفقیت خواهد رسید. این افراد باور ندارند که سعادت، زاییده خود انسان است که میتواند با
ایمان، تلاش و پشتکار، آینده خود را بسازد.
البته روشن است که توانمندی افراد و محیط اجتماعی و خانوادگی و امکانات زندگی آنان متفاوت است، مثلاً فردی که در خانوادهای ثروتمند زندگی میکند، با فردی که در خانوادهای فقیر است، تفاوت آشکار دارد، ولی مهم آن است که هرکسی در هر شرایطی از استعداد و توانمندی خود استفاده کند و در گستره وجودی خود تلاش کند و زندگی خود را بسازد. همان فرد فقیر با تلاش و کوشش میتواند برای خودش زندگی قابل قبولی بسازد و رضایت خاطر داشته باشد.
در اسلام، گستره عظیمی از آموزهها را میبینیم که موفقیت و تکامل و لذتها را در گرو تلاش، پشتکار و پایداری میدانند. خداوند متعال در
قرآن کریم میفرماید: «انسان در سایه تلاش و کوشش میتواند به خواستههای خود برسد».
امام علی (علیهالسلام) در
جنگ جمل خطاب به
محمد حنفیه فرمود: «اگر کوهها از جای خود حرکت کنند، تو از جای خود تکان مخور»؛
یعنی در راه رسیدن به هدف، استقامت و پایداری داشته باش و بدان که در سایه پشتکار و تحمل دشواریها، میتوان به قلههای افتخار و پیروزی رسید.
یکی از اموری که در توفیق یافتن انسان دخالت زیادی دارد و شرط موفقیت در کارها بهویژه در کارهای بزرگ است،
صبر و
تحمل مشکلات است.
اصل رفاه و برخورداری معقول همراه با گشایش و فزونی، مادام که در سیر حیات طیبه باشد، در اسلام به عنوان ارزش به رسمیت شناخته شده؛ تا جایی که قرآن کریم بر کسانی که بهرهمندی از اینگونه مواهب را تحریم میکنند، سخت خُرده میگیرد.
از نظر
اسلام هم فقر مفرط مانع پیشرفت مادی و معنوی انسان در زندگی است و هم ممکن است ثروت فراوان حالت
غرور و طغیان آورد. گرچه اقشار ثروتمند، فقیر و متوسط جامعه همگی توان رسیدن به اوج سعادت را دارند، اما بهترین حالت برای به
یاد خدا بودن، فراغت خاطر و تمرکز در امور معنوی در زندگی، میتواند در یک زندگی متوسط به دست آید. کسی که فقیر است دایم باید به فکر آب و نان خانواده خود باشد و همچنین کسی که مال و منال فراوان دارد، همواره باید وقت و نیروی خود را در جهت سامان دادن و حفظ و حراست اموال خود به هدر بدهد. در مقابل افرادی که از یک زندگی آبرومند و ساده و کافی برخوردارند، فکری راحت خواهند داشت و به موفقیت در زندگی نزدیکتر هستند.
بسیاری از مردم خواهان رسیدن به مقامات والای معنوی، و خواستار پیشرفتهای ارزنده در
علم و معارف هستند، تا از این راه همچون سایر مردان بزرگ، بتوانند در سرنوشت خود و افراد جامعه خود مؤثر واقع شوند. و مردم را به سوی معنویت سوق داده و آنان را راهنمایی کنند. این خواسته در نهاد بسیاری از افراد نهفته است. امّا به علل مختلف از جمله اینکه از راز موفقیت مردان بزرگی که صفحات تاریخ را با نام خود روشن ساختهاند، اطلاعی ندارند. از رسیدن به این آرزوی بزرگ ناامید بوده و آن را خیالی خام بیش نمیپندارند.
یعنی شناخت و تعیین یک سری فعالیت برای رسیدن به هدف تعیین شده. چرا یک فرد در جوانی پس از گرفتن دیپلم نمیداند چه باید بکند، چون برای رسیدن به هدف خود برنامهریزی نکرده است همانطور که برای یک میهمانی ساده برنامهریزی میکنیم که چه چیزی تهیه کنیم، باید برای زندگی خودمان هم در راه رسیدن به اهداف مورد نظر برنامهریزی کنیم.
پرورش استعداد احتیاج به آموزش و تمرین در آن زمینه دارد. این شایعه که افرادی شانس دارند و بدون تلاش و تمرین قادرند به نتایج عالی و غیر عادی دست یابند، مورد پذیرش است. شکوفا شدن استعداد انسان در هر زمینه احتیاج به آموزش و تمرین در آن زمینه دارد.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «راههای موفقیت» تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۲/۱۴. سایتاندیشه قم، برگرفته از مقاله «راههای موفقیت» تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۲/۱۴.