خودشناسی و راه مبارزه با هوای نفس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: خودشناسی، هوای نفس، جهاد با نفس.
پرسش: مراد از خودشناسی چیست؟ و روشهای کلی مبارزه با هوای نفس را توضیح دهید؟
پاسخ: شناخت «منِ حقیقی» انسان، که خودیت او را مشخص و معین میسازد، یک امر بسیار ضروری و بدیهی است. آن که همه چیز ـ چه در امور مادی و چه در امور معنوی ـ به او نسبت داده میشود؛ مانند خوردن من،
خواب من، خوراک من، خنده من، فکر و
خیال من،
محبت و دوستی من و مانند آن، باید برای هر انسانی روشن شود.
انسان به دنبال این
شناخت، به جایگاه و سرمایههای وجودی اش پی خواهد برد و آنچه برای
خودسازی لازم است به جا خواهد آورد.
علمای اخلاق دو راه (علمی و عملی) برای تکتک بیماریهای اخلاقی ذکر کردهاند: ۱. علمی؛ ۲. عملی.
مراد از راه علمی این است که به نتایج شوم هر چیزی که منشأ آن هواوهوس انسانی است، باید توجه کرد. غالباً کسانی که علم به خطر، ضرر و خسران پیدا میکنند، درصدد پیشگیری از آن برمیآیند و در چنین وضعیتی، یا به دنبال آن زشتی نخواهند رفت یا اگر دامنگیرشان شود، درصدد ریشهکن کردن آن بر خواهند آمد؛ لذا
علم به آفت و ضرر بیماریهای اخلاقی ـ اگر تمام نقش را در زدودن آن نداشته باشد ـ تأثیر زیادی در پیش گیری و درمان دارد؛
و اما راه عملی برای پیشگیری یا درمان بیماری روانی و اخلاقی آن است که شخص بیمار تا مدتی باید به یکسری ریاضتهای شرعی اشتغال داشته باشد و برای ریشهکن ساختن آن
رذایل، کمی به خود زحمت دهد و به امور پسندیده که صفت مقابل آن رذایل است، روی آورد و آن را تقویت کند.
خودشناسی یعنی شناختن استعدادها، گرایشها، بینشها، سرمایهها، امانتها و ودیعههایی که خدای متعال در
اختیار انسان گذاشته است و در حقیقت حصول شناخت از خودیت، واقعیت و هویت خود؛ به تعبیر دقیقتر، در شناخت نسبت به خود باید به این مقولهها بپردازد که چه بوده، چه شده و چه باید بشود.
در این است که «منِ حقیقی»، خود را «از منِ مجازی» باز میشناسد
و به کمالات استعدادی، که بالفعل در او موجود است، آشنا میشود و سپس درصدد
تربیت و شکوفایی آن برمیآید؛ ازاینرو
شناخت نفس که بُعد ملکوتی وجود انسان است و با نغمه الهی انشا شده، پس از
معرفت حقتعالی، برترین و بهترین و کارآمدترین، شناخت شمرده شده است؛
هم چنان که
امام علی (علیهالسّلام) فرمود: «
افضل المعرفة، معرفة الانسان نفسه؛
برترین
معرفت آن است که انسان نفس خود را بشناسد».
و
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «
اعرفکم بنفسه اعرفکم بربه؛
؛ داناترین شما نسبت به خدا کسی است که به نفس خود داناتر باشد».
مهمترین اثر خودشناسی آن است که انسان از این طریق،
پروردگار خود را نیز میشناسد
و همچنین به
کرامت و
ارزش خویش پی میبرد؛ زیرا در شناخت نسبت به خود، به قوای درونی و نیز مقام و منزلت این قوا و همچنین به قوای باطنی نفس،
آگاه و سپس به چگونگی بهرهوری از آن، پی میبرد و درصدد
رشد و تعالی و ترقی آن برمیآید.
در صورتی که این شناخت و معرفت به درستی صورت نگیرد، انسان هلاک میشود؛ لذا
امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) میفرماید:
«
هلک امراوُه لم یَعْرِف قَدْره؛
آن کسی که قدر خود را نشناخت، هلاک خواهد شد».
و نیز از راه رستگاری و نجات دور میگردد و به وادی
جهل و
گمراهی کشیده میشود.
خویشتن نشناخت مسکین آدمی••• از فزونی آمد و شد در کمی
خویشتن را آدمی ارزان فروخت••• برد اطلس خویش بر دلقی بدوخت
در شناخت از خود درمییابد که وجود به ظاهر کوچک او، به حدی بزرگ و وسیع است که جمیع عوالم وجود را در خود جمع کرده است؛ مطالبی بسیار ظریف بیان میکند که ترجمه آن چنین است:
دوای تو در وجودت نهفته است و تو نمیفهمی؛ بیماریات نیز از خودت سرچشمه گرفته و تو نمیبینی؛ و فکر میکنی که موجود ضعیفی هستی، در صورتی که جهانی بزرگ در وجود تو پیچیده شده است؛ و تو آن
کتاب درخشانی، که با حروف آن پنهانها
آشکار میگردد؛ بنابراین تو نیازی نداری که از بیرون دایره ی وجودت، از سرنوشتت چیزی بگویند.
بنابراین شناخت «من حقیقی» انسان، که خودیّت او را مشخص و معین میسازد، یک امر بسیار ضروری و بدیهی است. آن که همه چیز ـ چه در امور مادی و چه در امور معنوی ـ به او نسبت داده میشود؛ مانند خوردن من،
خواب من، خوراک من، خنده من، فکر و خیال من،
محبت و
دوستی من و مانند آن، باید برای هر انسانی روشن شود. انسان به دنبال این شناخت، به جایگاه و سرمایههای وجودیاش پی خواهد برد و آنچه برای
خودسازی لازم است به جا خواهد آورد.
خود انسان در عین برخورداری از مراتب، امر واحدی است؛ و به واسطه این حقیقت بسیط و مجرد است که به مقام
قرب الهی نائل میشود و کثرات وجود خویش را به خدای تعالی نزدیک مینماید؛ پس با توجه به این که تمام قوای ظاهری و باطنی به نفس و خود حقیقی و اصلی انسان برمیگردد، شناسایی این قوا و کارکرد هر کدام و بهرهگیری از هر کدام برای تعالی و ترقی و
تهذیب و صیقل دادن نفس لازم است.
این حقیقت واحده در مظاهر گوناگون جلوه مینماید و تمام این جلوهها با متجلّی، یعنی نفس انسان، فانی و متحد میشود.
گاهی این حقیقت واحده در یک زمان، جلوههای گوناگونی را از خود ظهور و بروز میدهد؛ مانند آنکه در یک زمان میبیند و درعینحال میشنود و لمس میکند و میبوید و فکر نیز مینماید و ممکن است تصرف نیز داشته باشد.همه اینها از شئون و ظهورات نفس است که از عظمت و جهاننمایی جان و نفس آدمی حکایت میکند.
علمای
اخلاق به طور کلی دو راه برای تکتک بیماریهای اخلاقی ذکر کردهاند: ۱. علمی؛ ۲. عملی.
مقصود از راه علمی این است که به عواقب و نتایج شوم هر چیزی که منشا آن هوا و هوس انسانی است، باید توجّه نمود. غالباً کسانی که
علم به خطر، ضرر و خسران پیدا میکنند، درصدد پیشگیری از آن برمی آیند و در چنین وضعیتی، یا به دنبال آن زشتی نخواهند رفت یا اگر دامنگیرشان شود، درصدد ریشهکن کردن آن بر خواهند آمد؛ لذا علم به آفت و ضرر بیماریهای اخلاقی ـ اگر تمام نقش را در زدودن آن نداشته باشد ـ تأثیر زیادی در پیشگیری و درمان دارد؛ از باب مثال، اگر به شما بگویند که در این مسیر
حیوانات درنده و وحشی در کمین هستند، به طور قطع، یا آن مسیر را برای حرکت انتخاب نمیکنید و یا با سلاح و تجهیزات دفاعی کامل و با احتیاط از آن مسیر گذر خواهید کرد.از سویی دیگر، اگر راه استفاده از سلاح مبارزه را ندانسته باشد، یا نتواند بهخوبی دشمن را تشخصی دهد، حتماً مغلوب میگردد. این راه علمی برای تمام بیماریهای اخلاقی و هواهای نفسانی تجویز شده است، منتهی در دو مرحله صورت میپذیرد:
به این معنا که شخص سالک باید بداند که بیماریهای اخلاقی سبب محرومیت انسان از انس و
قرب الهی و موجب
عذاب وجدان و عقاب الهی برای خود میگردد؛ همچنین باید بداند که با ورود در هر
گناه، از خدای عالم که صمیمیترین و با وفاترین دوست انسان است، فاصله گرفته و خود را از
نعمت او محروم ساخته است؛ و دیگر آن که در روز
قیامت تمام صحنههای گناه به انسان نشان داده میشود و سراسر وجود او را، شرمندگی فرا میگیرد.
راه اختصاصی علمی، آن است که نسبت به آثار سوء آن گناه خاص آگاهی و
شناخت لازم را پیدا کند و خود را از آفتها و آسیبهای آن نجات دهد.
و اما راه عملی برای پیشگیری یا درمان بیماری روانی و اخلاقی آن است که شخص بیمار تا مدتی باید به یکسری ریاضتهای شرعی اشتغال داشته باشد و برای ریشهکن ساختن آن رذایل، کمی به خود زحمت دهد و به امور پسندیده که صفت مقابل آن رذایل است روی آورد و آن را تقویت کند؛ البته گاهی راه عملی با توجه به نوع بیماری به مدتی محدود و گاهی به مدتی طولانی نیاز دارد.انسان برای بهرهگیری از هر دو راه باید از
خدای متعال توفیق مسئلت نماید تا در تمام مراحل درمان او را یاری کند.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «خودشناسی و راه مبارزه با هوای نفس»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۱/۰۷.