خالد بن ولید.
ـ صلیاللهعلیهوآله ـ معتقد باشد که اولین آنان امام علی ـ علیهالسلام ـ است. مخالفت با شخص و یا مسلک خاصی به معنای اعتقاد به تشیع نبوده و شیعه واقعی همواره در اعتقاد و
میگردد. درصورتیکه با بررسی
به هیچ وجه اعتقاد او به این مبانی دیده نمیشود. تا آنجا که معتبرترین منابع روایی و تاریخی، جنایات هولناکی را از او نقل کردهاند، و در کتابهای شیعی نیز از مشارکت او در واقعه سقیفه برای گرفتن جانشینی پیامبر اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ از
گفتهاند.
" name="
بسیاری از مورخان علت این کشتار را کینه شخصی خالد با بنیجذیمه دانستهاند.
" title="
بسیاری از مورخان علت این کشتار را کینه شخصی خالد با بنیجذیمه دانستهاند.
" >۲.۱ -
بسیاری از مورخان علت این کشتار را کینه شخصی خالد با بنیجذیمه دانستهاند.
صحیح بخاری آمده است:«رسول خدا خالد بن ولید را به بنیجذیمه فرستاد. پس او ایشان را به اسلام دعوت کرد؛ اما ایشان نمیدانستند چگونه بگویند که ما اسلام آوردهایم؛ لذا گفتند:ما از
دین سابق خود دست برداشتیم؛ با این همه خالد از ایشان عدهای را کشته و عدهای را اسیر گرفت؛ و به هرکسی از ما که میرسید یک
اسیر میداد. روز دیگر خالد به ما دستور داد که هر کدام از ما اسیرش را بکشد. من گفتم:قسم به خدا اسیرم را نخواهم کشت؛ و هیچکس از همراهان من نیز اسیرش را نخواهد کشت؛ تا اینکه نزد رسول خدا آمده و ماجرا را عرض کردیم؛ پس رسول خدا دست خود را بالا برده و دو بار فرمودند:خدایا من به سوی تو از آنچه
خالد بن ولید انجام داد، بیزاری میجویم».
" name="
اگرچه در
صحیح بخاری آمده است:«رسول خدا خالد بن ولید را به بنیجذیمه فرستاد. پس او ایشان را به اسلام دعوت کرد؛ اما ایشان نمیدانستند چگونه بگویند که ما اسلام آوردهایم؛ لذا گفتند:ما از
دین سابق خود دست برداشتیم؛ با این همه خالد از ایشان عدهای را کشته و عدهای را اسیر گرفت؛ و به هرکسی از ما که میرسید یک
اسیر میداد. روز دیگر خالد به ما دستور داد که هر کدام از ما اسیرش را بکشد. من گفتم:قسم به خدا اسیرم را نخواهم کشت؛ و هیچکس از همراهان من نیز اسیرش را نخواهد کشت؛ تا اینکه نزد رسول خدا آمده و ماجرا را عرض کردیم؛ پس رسول خدا دست خود را بالا برده و دو بار فرمودند:خدایا من به سوی تو از آنچه
خالد بن ولید انجام داد، بیزاری میجویم».
" title="
اگرچه در
صحیح بخاری آمده است:«رسول خدا خالد بن ولید را به بنیجذیمه فرستاد. پس او ایشان را به اسلام دعوت کرد؛ اما ایشان نمیدانستند چگونه بگویند که ما اسلام آوردهایم؛ لذا گفتند:ما از
دین سابق خود دست برداشتیم؛ با این همه خالد از ایشان عدهای را کشته و عدهای را اسیر گرفت؛ و به هرکسی از ما که میرسید یک
اسیر میداد. روز دیگر خالد به ما دستور داد که هر کدام از ما اسیرش را بکشد. من گفتم:قسم به خدا اسیرم را نخواهم کشت؛ و هیچکس از همراهان من نیز اسیرش را نخواهد کشت؛ تا اینکه نزد رسول خدا آمده و ماجرا را عرض کردیم؛ پس رسول خدا دست خود را بالا برده و دو بار فرمودند:خدایا من به سوی تو از آنچه
خالد بن ولید انجام داد، بیزاری میجویم».
" >۲.۲ -
اگرچه در
صحیح بخاری آمده است:«رسول خدا خالد بن ولید را به بنیجذیمه فرستاد. پس او ایشان را به اسلام دعوت کرد؛ اما ایشان نمیدانستند چگونه بگویند که ما اسلام آوردهایم؛ لذا گفتند:ما از
دین سابق خود دست برداشتیم؛ با این همه خالد از ایشان عدهای را کشته و عدهای را اسیر گرفت؛ و به هرکسی از ما که میرسید یک
اسیر میداد. روز دیگر خالد به ما دستور داد که هر کدام از ما اسیرش را بکشد. من گفتم:قسم به خدا اسیرم را نخواهم کشت؛ و هیچکس از همراهان من نیز اسیرش را نخواهد کشت؛ تا اینکه نزد رسول خدا آمده و ماجرا را عرض کردیم؛ پس رسول خدا دست خود را بالا برده و دو بار فرمودند:خدایا من به سوی تو از آنچه
خالد بن ولید انجام داد، بیزاری میجویم».
عمل خالد، خلاف
شرع بود و تنها یک اشتباه نبود؛ زیرا دیگر
برائت پیامبر صلیاللهعلیهوآله از آن معنا نداشت؛
" name="
اما همین عبارت آخر، یعنی بیزاری جستن رسول خدا از عمل خالد بیانگر آن است که این
عمل خالد، خلاف
شرع بود و تنها یک اشتباه نبود؛ زیرا دیگر
برائت پیامبر صلیاللهعلیهوآله از آن معنا نداشت؛
" title="
اما همین عبارت آخر، یعنی بیزاری جستن رسول خدا از عمل خالد بیانگر آن است که این
عمل خالد، خلاف
شرع بود و تنها یک اشتباه نبود؛ زیرا دیگر
برائت پیامبر صلیاللهعلیهوآله از آن معنا نداشت؛
" >۲.۳ -
اما همین عبارت آخر، یعنی بیزاری جستن رسول خدا از عمل خالد بیانگر آن است که این
عمل خالد، خلاف
شرع بود و تنها یک اشتباه نبود؛ زیرا دیگر
برائت پیامبر صلیاللهعلیهوآله از آن معنا نداشت؛
[۲۵]
الحلبی، أبیالفرج نورالدین علی بن إبراهیم، السیرة الحلبیة، ج ۳، ص ۲۷۸، دارالکتب العلمیة، بیروت، ط دوم، ۱۴۲۷ق.
و به همین جهت حلبی میگوید:«بعید است خالد تنها ایشان را به این خاطر کشته باشد که گفتهاند:"ما از دین گذشته خود دست برداشتهایم " بهجای آنکه بگویند:اسلام آوردیم»!
و به همین جهت حلبی میگوید:«بعید است خالد تنها ایشان را به این خاطر کشته باشد که گفتهاند:"ما از دین گذشته خود دست برداشتهایم " بهجای آنکه بگویند:اسلام آوردیم»!
و به همین جهت حلبی میگوید:«بعید است خالد تنها ایشان را به این خاطر کشته باشد که گفتهاند:"ما از دین گذشته خود دست برداشتهایم " بهجای آنکه بگویند:اسلام آوردیم»!