• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حرکت امام حسین از مدینه تا کربلا و مقاتل معتبر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: کربلا، امام حسین، مدینه، مکه، یزید.

پرسش: ‌مقاتل معتبر در خصوص کربلا را معرفی کنید و سیر تاریخی حرکت امام حسین (علیه‌السّلام) از مدینه تا کربلا را به طور خلاصه نقل کنید.

پاسخ اجمالی: از منابع معتبر شیعه می‌توان به «مقتل ابی مخنف»، «امالی شیخ صدوق»، «دمع السجوم علامه شعرانی»، «لهوف سید بن طاوس» با ترجمه عقیقی بخشایشی، «نفس المهموم محدث قمی»، «بحار الانوار جلد ۴۵»، «مقتل الحسین خوارزمی» و «منتهی الامال محدث قمی» را نام برد. و از منابع اهل سنت نیز می‌توان به «تاریخ طبری»، «البدایه و النهایه ابن کثیر»، «اخبار الطوال دینوری» و «الکامل ابن اثیر» اشاره کرد.
بعد از مرگ معاویه، یزید جانشین او شد و دستور داد تا والی مدینه از امام حسین بیعت بگیرد. امام قبول نکرده و به سمت مکه حرکت کرد. کوفیان با شنیدن خبر مرگ معاویه به امام نامه‌های زیادی نوشتند و از ایشان دعوت کردند تا به کوفه رفته و رهبری آنها را برعهده بگیرند. امام به علت دعوت‌ها و نامه‌های زیاد کوفیان، مسلم بن عقیل را به عنوان نماینده برای بررسی اوضاع به کوفه فرستاد. حضرت مسلم بعد از دیدن اجتماع و شوق مردم از امام خواست تا به سمت کوفه حرکت کند. امام حسین (علیه‌السّلام) روز هشتم ذی الحجه از مکه خارج شده و روز دوم محرم وارد کربلا شدند. در منزل شراف امام به سپاه حر برخورد کردند و حر طبق دستور عبیدالله بن زیاد مامور مانع ورود امام به کوفه و یا حرکت به سمت شهر دیگر شده بود. به دستور عبیدالله بن زیاد روز هفتم محرم آب را بر روی امام و یارانش بستند و عصر روز نهم محرم، دستور جنگ صادر شد. امام حسین (علیه‌السّلام) یک شب از دشمن برای مناجات مهلت گرفت، و سپس روز دهم محرم جنگ آغاز شد. امام و یارانش همگی در روز عاشورا به شهادت رسیده و اهل بیت امام اسیر شدند.



از منابع معتبر شیعه می‌توان به «مقتل ابی مخنف» به عنوان اولین مقتل سالار شهیدان اشاره کرد. در مورد این مورخ، نجاشی می‌نویسد: «ابومخنف استاد و بزرگ تاریخ‌نویسان کوفه و چهره‌ی سرشناس آنان و مورد وثوق و اطمینان همه بوده است». از منابع معتبر دیگر می‌توان «امالی شیخ صدوق»، «دمع السجوم علامه شعرانی»، «لهوف سید بن طاوس» با ترجمه عقیقی بخشایشی، «نفس المهموم محدث قمی»، «بحار الانوار جلد ۴۵» علامه مجلسی، «مقتل الحسین خوارزمی» و «منتهی الامال محدث قمی» را نام برد. و از منابع اهل سنت می‌توان به «تاریخ طبری»، «البدایه و النهایه ابن کثیر»، «اخبار الطوال دینوری» و «الکامل ابن اثیر» اشاره کرد.


زمانی که معاویه در سال ۶۰ هجری قمری از دنیا رفت، یزید به والی مدینه دستور داد تا از امام حسین بیعت بگیرد. وقتی ولید بن عقبه - والی مدینه - از امام خواست با یزید بیعت کند، امام یک شب مهلت خواست در شب بعد امام همراه اهل بیت خود به سوی مکه روانه گردید.
سوم شعبان سال۶۰ه‌ ق، امام به مکه رسیدند. و چون خبر مرگ معاویه به اهل کوفه رسید و دانستند که امام از بیعت با یزید امتناع فرموده، همه در خانه‌ی سلیمان بن صرد خزاعی جمع شده و به امام نامه نوشتند که به کوفه بیاید و رهبری آنان را به عهده بگیرد و پی‌در‌پی پیک‌هایی چون قیس بن مسهّر، عبدالرحمان ارحبی، عمارة بن عبدالسلولی،‌ هانی بن‌ هانی، ‌سعید بن عبدالله حنفی را به سوی امام روانه کردند.
وقتی تعداد نامه‌ها و پیک‌های کوفیان زیاد شد، امام مسلم بن عقیل - پسر عموی خود - را به عنوان نماینده به کوفه فرستاد.هنگامی که مسلم به کوفه رسید و اجتماع مردم را دید و همگی به او دست بیعت دادند، او به امام پیغام داد که به سوی کوفه حرکت کند. این جریان به گوش یزید رسید و به خاطر عملکرد ضعیف نعمان بن بشیر، او را از امارت کوفه عزل و عبید الله بن زیاد را به جای او گماشت.
با آمدن عبیدالله اوضاع دگرگون شد، او تمام یاران مسلم را با تهدید و تطمیع از اطراف او پراکنده ساخت و بالاخره او را که تنها مانده و در خانه پیرزنی مخفی گشته بود دستگیر کرده از بام قصر خود به پایین‌ انداخته و به شهادت رساند.
امام حسین (علیه‌السّلام) هشتم ذی الحجه از مکه خارج شد تا مبادا توسط عمال یزید در آنجا مورد حمله قرار بگیرد و در خانه خدا خونی ریخته شود. موقع حرکت افرادی از جمله محمد حنفیه و ابن عباس خواستند مانع حرکت امام به سوی کوفه شوند اما امام به هر کدام پاسخی درخور داد.


چون امام به منطقه‌ی حاجر رسید قیس بن مسهّر را برای بررسی اوضاع به کوفه گسیل داشت. اما وقتی سپاه کوچک اما با عظمت امام به منطقه ثعلبیه رسید عده‌ای خبر شهادت مسلم بن عقیل را به ایشان دادند.


در منطقه‌ی شراف بود که امام با سپاه حرّ بن یزید روبرو شدند؛ امام دستور فرمودند که افراد او و اسب‌هایشان را سیراب کنند. هر دو سپاه در نماز ظهر به حضرت اقتدا کردند. امام به حر فرمود اگر اهل کوفه پایبند عهدشان نیستند، ما برمی‌گردیم، اما حرّ پاسخ داد، من دستور دارم تا همراه سپاه تو باشم و نگذارم نزدیک کوفه شوی و یا جای دیگر بروی تا دستور دیگری برسد.
امام (علیه‌السّلام) برای اینکه بهانه‌ای دست آنان باقی نماند و حجت را بر آنها تمام کند فرمود: «شما کوفیان نامه نوشتید و از من دعوت کردید بیایم اکنون اگر می‌خواهید بر می‌گردم.»
عمر بن سعد قضیه را به اطلاع عبیدالله بن زیاد رساند؛ اما عبیدالله پاسخ داد به آنان بگو باید همگی با یزید بیعت کنند و او را امیرالمؤمنین بدانند. اما امام حسین بیعت با یزید را که به معنای تایید اعمال وقیحانه‌ی او و از بین رفتن دین بود، نپذیرفت.


روز هفتم محرم بود که عبیدالله دستور داد که سپاه مانع استفاده امام و یاران او از رود فرات شوند؛ عمر بن سعد گروهی را مامور ساخت تا از رسیدن آب به امام و یاران و اهل بیت جلوگیری کنند.
عصر روز نهم محرم عمر بن سعد لشگر خود را لشگر خدا خوانده و از آنها خواست که در راه بهشت گام بردارند، و به دنبال آن طبل‌های جنگ نواخته شد. امام حسین (علیه‌السّلام) برادرش عباس را روانه کرد تا از دشمن برای مناجات مهلت بگیرد.
در همان شب امام حسین یاران خود را جمع کرده و خطاب به آنان فرمودکه این لشکر جرّار مرا می‌خواهند شما می‌توانید از تاریکی شب استفاده کنید و جان به سلامت ببرید؛ اما یاران با وفایش پاسخ دادند ما جان و مال و اهل خود را فدای تو می‌کنیم.


جمعه، روز دهم محرم شد امام طبق وظیفه الهی خویش سعی کردند تا شاید با خطابه‌ای عده‌ای را از خواب غفلت شیطانی بیدار کرده و سعادتمند نمایند لذا خطاب به سپاه کوفه فرمود: ‌ای مردم در هوا و هوس شتاب نکنید، شما مرا می‌شناسید که فرزند دختر رسول خدا و علی بن ابیطالب هستم. به چه جرمی ریختن خون مرا روا می‌دانید. ‌ای عمر بن سعد! تو مرا می‌کشی تا به حکومت ری برسی؛ اما هیچوقت به آرزویت نخواهی رسید.
[۸] تقوی، ابوالفضل، تمدن اسلام و ایران، ص۵۶، قزوین، بحرالعلوم، چاپ اول، ۱۳۷۵.

حرّ بن یزید ریاحی به خود آمد و نادم و پشیمان به جمع یاران امام پیوست و خود را از عذاب ابدی خداوند نجات داد.
طولی نکشید که فرمان جنگ توسط عمر بن سعد صادر شد و بین دو سپاه، جنگ در گرفت، سپس جنگ تن به تن شروع گشت. چون ظهر شد، امام از دشمن خواست که جنگ را متوقف کنند تا به نماز بایستند اما آن نامردمان درنده خو، در بین نماز به سوی آنان تیر‌اندازی کردند و دو نفر را که به حفاظت امام ایستاده بودند به شهادت رساندند. ابتدا اصحاب به مصاف دشمن رفته و همه شهید شدند. سپس اولین نفر از بنی‌هاشم و فرزندان امام حسین که حضرت علی اکبر بود به میدان جنگ رفت. دیگر شهدای بنی‌هاشم عبارتند از: دو پسر حضرت زینب، سه برادر حضرت ابوالفضل، سه پسر امام حسن (علیه‌السّلام) و علی اصغر و در نهایت برادر امام حسین (علیه‌السّلام)، حضرت ابوالفضل که پرچمدار لشکر بود و برای آوردن آب برای خیمه‌ها به سوی رود فرات حمله برده بود. مجموع شهدای بنی‌هاشم ۱۷ نفر بوده است.
وقتی تمامی اصحاب و بنی‌هاشم به شهادت رسیدند امام (علیه‌السّلام) خود به تنهایی به قلب لشکر دشمن هجوم بردند عمر بن سعد چون دید با جنگ تن به تن نمی‌توانند آسیبی به فرزند علی برسانند، دستور می‌دهد دسته جمعی حمله کنند و در نهایت آن حضرت را به شهادت می‌رسانند و شمر خبیث برای اینکه جایزه‌ای بزرگ نصیبش شود سر مبارکش را از تن جدا می‌کند.


با شهادت امام، عمر سعد ملعون دستور حمله به خیمه‌ها و آتش زدن آنها را می‌دهد و هر چه در خیمه‌ها بود حتی زیور آلات کودکان و زنان را با تمام شقاوت می‌ربایند. بدین ترتیب فجیع‌ترین روز تاریخ بشری به پایان می‌رسد و اهل بیت پیامبر بدون هیچ سایبان و پوششی بر روی شتران بدون زین و جهاز تا کوفه و از آنجا تا دمشق به اسارت برده می‌شوند.


۱. شیخ عباس قمی، منتهی الآمال    .
۲. سید بن طاووس، لهوف    .
۳. شیخ عباس قمی، در کربلا چه گذشت.


۱. نجاشی، ابوالعباس، رجال نجاشی، ص۳۲۰، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ ۶، ۱۴۱۸ه‌.    
۲. محدث قمی، شیخ عباس، سفینة البحار، ج۴، ص۲۶۴، نشر اسوه.    
۳. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۵۰-۳۵۷، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ه‌ ق.    
۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۷۳، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ه‌ ق.    
۵. ابن اثیر، عز الدین، الکامل، ج۴، ص۴۷، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.    
۶. هاشمی، علی بن حسین، الحسین فی طریقه الی الشهادة، ص۹۹، قم، شریف رضی، ۱۴۱۳.    
۷. هاشمی، علی بن حسین، الحسین فی طریقه الی الشهادة، ص۱۴۸، قم، شریف رضی، ۱۴۱۳.    
۸. تقوی، ابوالفضل، تمدن اسلام و ایران، ص۵۶، قزوین، بحرالعلوم، چاپ اول، ۱۳۷۵.



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله "مقاتل معتبر در خصوص کربلا را معرفی کنید. و سیر تاریخی حرکت حضرت از مدینه تا کربلا را بطور خلاصه نقل کنید؟"، تاریخ بازیابی:۱۳۹۹/۰۹/۱۶.    






جعبه ابزار