• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حائل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حائل، قلب، روح، انسان.

پرسش: منظور از آیه «أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ» (انفال/۲۴) چیست؟ چه‌گونه خداوند بین مرد و قلب او حائل می‌شود؟ و آیا این حائل شدن به نفع انسان است یا به ضرر او؟

پاسخ: حائل شدن خداوند در همه حال به نفع انسان است؛ زیرا اگر قدری تأمل و اندیشه نماید می‌تواند خدا را در خود بیابد و با مدد از او، از مهلکه و گرفتاری نجات یابد و از حوادث مختلف روزگار، و امتحان‌های آن موفق بیرون آید.



آن‌چه مسلم است معنی «قلب» در قرآن کریم، بیش‌تر در چیزی استعمال می‌شود که آدمی به‌وسیله آن درک می‌کند و احکام عواطف باطنی‌اش را ظاهر و آشکار می‌سازد؛ یعنی همان روح و عقل آدمی که به‌وسیله آن حکم می‌کند، چیزی را دوست و یا دشمن می‌دارد، می‌ترسد، امیدوار می‌شود، آرزو می‌کند و خوشحال می‌شود. اما این‌که، خداوند چه‌گونه میان انسان و روح و عقل او قرار می‌گیرد، احتمالات فراوانی از جانب مفسران درباره آن داده شده:

۱.۱ - نزدیکی خدا به بندگان

اشاره به شدت نزدیکی خداوند به بندگان است، آن‌چنان‌که گویی در درون جان او و میان او و خودش قرار گرفته، همان‌گونه که قرآن مجید می‌فرماید: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ؛ ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم».

۱.۲ - تغییردهنده دل‌ و دیده

اشاره به آن است که گردش دل‌ها و فکرها به دست خداست؛ آن‌چنان‌که در دعا می‌خوانیم: «یا مقلب القلوب و الابصار؛ ای کسی که گردش دل‌ها و فکرها به دست تو است».

۱.۳ - شناخت حق و باطل

منظور این است که اگر لطف خدا نبود، هرگز انسان به حقانیت حق و باطل بودن باطل پی نمی‌برد.

۱.۴ - مانع شدن با مرگ

منظور این است که خداوند میان انسان و قلبش به‌وسیله مرگ حائل ایجاد می‌کند؛ لذا مردم باید تا فرصت دارند در انجام طاعات و کار نیک تلاش کنند.

۱.۵ - حضور خدا در همه جا

اما وجه جمع همه این تفسیرها به این است که بگوییم: خداوند در همه جا حاضر و ناظر است و به همه موجودات احاطه دارد و مرگ و حیات، علم و قدرت، آرامش و امنیت، توفیق و سعادت همه در دست او و به قدرت اوست و به همین دلیل انسان نه چیزی را می‌تواند از او پنهان بدارد و نه کاری را بی‌توفیق او انجام دهد و نه سزاوار است به غیر او روی آورد و از غیر او تقاضا کند؛ چراکه او مالک همه چیز است و محیط به تمام وجود انسان، او به یک یک اجزای وجودی انسان و توابع آن‌ها محیط است و به‌طور حقیقت همه آن‌ها را مالک است و در آن‌ها به هر صورت که بخواهد تصرف می‌کند و از ملک خود و تصرفاتش هر مقدار که بخواهد به انسان واگذار می‌نماید و به او تملیک می‌کند؛ پس خداوند، بین انسان و تمام اجزای وجودش و تمام توابع آن‌ها حائل است، و بین او و قلبش، بین او و گوشش، بین او و چشمش، بین او بدنش، و بین او و جانش، هر مقدار از آن‌ها را به هر نحوی که به خواهد به سود انسان تملیک می‌کند و هر مقدار را که نخواهد نمی‌کند.


این حائل شدن در همه حال به نفع انسان است؛ زیرا اگر قدری تأمل و اندیشه نماید می‌تواند خدا را در خود بیابد و با مدد از او، از مهلکه و گرفتاری نجات یابد و از حوادث مختلف روزگار، و امتحان‌های آن موفق بیرون آید.



۱. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی رحمه ا...، مترجم سید محمدباقر موسوی همدانی، ج ۹، ص ۶۲ ـ ۵۸، ۱۳۶۴ ه.ش، دفتر نشر اسلامی.
۲. تفسیر نمونه، آیت ا... مکارم شیرازی، ج ۷، ص ۱۳۰ ـ ۱۲۹، دارالکتب اسلامیة.


۱. انفال (۸)، آیه ۲۴.    
۲. ق (۵۰)، آیه ۱۶.    



سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حائل»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۱/۱۲.    



جعبه ابزار