• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جبران اعمال واجب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: شب قدر، نماز، جبران اعمال، نمازهای یومیه، نماز شب، حبط، تکفیر.

پرسش: می‌دانیم که هر عمل خوبی در شب قدر ثوابش معادل هزار عمل، بلکه بیش‌تر است، حال اگر کسی تا شب قدر نماز نخواند و فقط در شب قدر نماز بخواند یا نمازهایی بخواند که چندین برابر نمازهای یومیه ثواب داشته باشد، آیا جبران نمازهایی که نخوانده می‌شود؟ و این‌که آیا ثواب قضای نماز شب، از ادای آن بیش‌تر است؟

پاسخ: در مورد تأثیر اعمال باید گفت، برخی اعمال نیک، اگر به طور شایسته و مقبول انجام گیرد، آثار اعمال بد گذشته را از بین می‌برند؛ مانند توبه که اگر به صورت مطلوب انجام گیرد، گناهان شخص آمرزیده می‌شود و برخی اعمال نیک اثر هر گناهی را از بین نمی‌برند. در واقع روح انسان که از گناهان اثر می‌پذیرد، دارای ابعاد گوناگونی است و هر دسته از اعمال نیک و بد به یک بعد آن مربوط می‌شود، مگر این‌که آن عمل صالح آن‌قدر نورانی باشد که بتواند به همه جوانب روح سرایت کند یا گناه آن‌قدر آلوده‌کننده باشد که سایر ابعاد را هم آلوده سازد.
پس تعیین انواع و مقدار تأثیر و تأثر اعمال نیک و بد در یکدیگر را عقل قاصر ما درنمی‌یابد؛ بلکه باید از راه وحی و سخنان معصومان (علیهم‌السّلام) به دست آورد و قاعده کلی نمی‌توان بیان کرد که حتماً فلان عمل نیک، آثار عمل بد را از بین خواهد برد؛ برای نمونه در آیات و کلمات معصومان (علیهم‌السّلام) آمده است که توبه با شرایط خاصی آثار گناهان پیشین را از بین می‌برد، این توبه تنها طلب بخشش نیست؛ بلکه شرایطی دارد که از جمله آن‌ها جبران حق‌الناس و اعمال واجبی که ترک شده، می‌باشد. حال اگر فردی هزاران شب، تا صبح بیدار بماند و کارهای نیک بسیاری انجام دهد، اما اعمال گذشته را جبران نکند، این توبه برای او سودی ندارد.
راه جبران اعمال واجب مشخص است. هر عمل واجبی که قضا شد، باید براساس گذشته و آن‌گونه که در رساله‌ها آمده، جبران شود؛ مثلاً اگر نماز صبح قضا شده، باید دو رکعت نماز صبح خواند، اگر به جای دو رکعت نماز صبح، صد رکعت نماز چهار رکعتی خوانده شود، پذیرفته نخواهد شد.
هم‌چنین قبولی اعمال به شرایط زیادی (از جمله ایمان) بستگی دارد؛ و کسی که در طول سال عمداً واجباتش را ترک کند، مسلماً از افراد مؤمن محسوب نمی‌شود.




آموزه‌های اسلام، علاوه بر سهولت و آسانی از دقت و ظرافت خاصی برخوردارند که فهم دقیق و تفسیر آن برای هر کس ممکن نیست و مانند امور دیگر زندگی و رشته‌های علمی باید انسان یا خود متخصص باشد و یا به متخصصان در آن رشته مراجعه کند.


مطالب ذکرشده احتمالاً ناشی از برداشت نادرست از مسئله‌ای به نام «حبط» و «تکفیر» است. در مباحث کلامی و هم‌چنین آیات قرآنی، احباط (از بین رفتن پاداش اعمال پیشین، بر اثر گناهان بعدی) و تکفیر (از بین رفتن کیفر گناهان پیشین، بر اثر اعمال نیک بعدی) اشاره شده است.

عموم مردم می‌پندارند که حبط و تکفیر به صورت جمع و تفریق است، به این معنا که اگر کسی مثلاً یک گناه مرتکب شد و در مقابل کاری که شش پاداش دارد انجام داد، بدی آن یک گناه در مقابل یکی از ثواب‌های کار نیک قرار می‌گیرد و از بین می‌رود و در واقع پنج پاداش برای شخص باقی می‌ماند یا این‌که اگر در طی سال هیچ نمازی نخواند، در شب قدر که هر عملی مساوی با هزاران برابر آن است، با چند رکعت نماز می‌تواند همه گذشته خود را جبران کند.

۲.۱ - بیان روایتی زیبا

چنین برداشت نادرستی بی‌شباهت به قضیه‌ای مربوط به زمان امام صادق (علیه‌السّلام) نیست:
عده‌ای از فردی پیش حضرت صادق (علیه‌السّلام) تعریف و تمجید کردند. حضرت آن مرد را مخفیانه زیر نظر گرفت.آن مرد پس از جدایی از جمعی که برای آنان صحبت می‌کرد، راه نانوایی را پیش گرفت و دو عدد نان دزدید، سپس از انار فروشی دو انار برداشت و همه آن‌ها را به مریضی داد.
حضرت پیش او رفته و فرمود: در وصف تو چیزها شنیده بودم؛ اما امروز تو کارهایی انجام دادی که ذهن مرا مشغول کرد.
آن مرد به حضرت عرض کرد: مگر نشنیده‌اید که قرآن کریم می‌فرماید: هر کس کار نیکی انجام دهد، ده برابر آن (پاداش) خواهد داشت و هر کس کار بدی بیاورد، جز مانند آن جزا نیابد و بر آنان ستم نرود». من با دزدیدن چهار عدد نان و انار، چهار گناه مرتکب شدم، بعد از آن که همه آن‌ها را صدقه دادم، چهل پاداش نصیب من شد.اگر چهار گناه را از چهل پاداش کم کنیم، سی و شش پاداش باقی می‌ماند.
حضرت امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرمایند: من به او گفتم مادرت به عزایت بنشیند، تو نادانی و از قرآن چیزی نمی‌فهمی، مگر نشنیده‌ای که خداوند می‌فرماید: «انما یتقبّل الله من المتّقین»؛ خدا فقط از تقواپیشگان قبول می‌کند.
تو با دزدیدن چهار عدد نان و انار، چهار گناه مرتکب شدی و چون بدون اجازه صاحبش به دیگری بخشیدی، چهار گناه به گناه پیشینت اضافه کردی، نه این‌که چهل پاداش به چهار گناهت اضافه کرده باشی.
ظاهراً راه‌حل مناسب برای زدودن این شبهه، تبیین صحیح و اصولی تأثیر اعمال در یکدیگر است.


در زمینه رابطه و تأثیر اعمال در یکدیگر، این نکته قطعی است که ایمان و کفر اثر قطعی در اعمال انسان دارند. به این نحو که کفر باعث بی‌اثر شدن کارهای شایسته پیشین است و ایمان باعث از بین رفتن آثار سوء اعمال گذشته. اگر کسی با حالت کفر از دنیا برود، همه اعمال نیک گذشته‌اش محو خواهد شد؛ چنان‌که اگر کسی با ایمان چشم از جهان فروبندد، آثار کفر پیشین از بین خواهد رفت. این تأثیر و تأثر بین ایمان و کفر، از دیدگاه قرآن جای هیچ تردیدی نیست. هم‌چنان که در آیه ۹ سوره تغابن آمده است: «و هر کس به خدا ایمان آورده و کار شایسته‌ای کرده باشد، گناهان او را می‌بخشد».

۳.۱ - تفصیل تأثیر اعمال

در مورد تأثیر اعمال باید قائل به تفصیل شد. برخی اعمال نیک، اگر به طور شایسته و مقبول انجام گیرد، آثار اعمال بد گذشته را از بین می‌برند؛ مانند توبه که اگر به صورت مطلوب انجام گیرد، گناهان شخص آمرزیده می‌شود و برخی اعمال نیک اثر هر گناهی را از بین نمی‌برند. در واقع روح انسان که از گناهان اثر می‌پذیرد، دارای ابعاد گوناگونی است و هر دسته از اعمال نیک و بد به یک بعد آن مربوط می‌شود، مگر این‌که آن عمل صالح آن‌قدر نورانی باشد که بتواند به همه جوانب روح سرایت کند یا گناه آن‌قدر آلوده‌کننده باشد که سایر ابعاد را هم آلوده سازد.
خلاصه تعیین انواع و مقدار تأثیر و تاثر اعمال نیک و بد در یکدیگر را عقل قاصر ما درنمی‌یابد؛ بلکه باید از راه وحی و سخنان معصومان (علیهم‌السّلام) به دست آورد و قاعده کلی نمی‌توان بیان کرد که حتماً فلان عمل نیک، آثار عمل بد را از بین خواهد برد؛ برای نمونه در آیات و کلمات معصومان ‌ (علیهم‌السّلام) آمده است که توبه با شرایط خاصی آثار گناهان پیشین را از بین می‌برد، این توبه تنها طلب بخشش نیست؛ بلکه شرایطی دارد که از جمله آن‌ها جبران حق‌الناس و اعمال واجبی که ترک شده، می‌باشد. حال اگر فردی هزاران شب، تا صبح بیدار بماند و کارهای نیک بسیاری انجام دهد، اما اعمال گذشته را جبران نکند، این توبه برای او سودی ندارد.
[۴] مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، ج۳، ص۱۵۲، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶ ش.



در مورد مستحبات و واجبات نیز مسئله چنین است. مستحبات (نمازهای مستحبی، بیداری‌های شبانه، اذکار و...) ، یارای جبران اعمال واجب از دست رفته را ندارند و حتی اگر انجام آن‌ها موجب ترک واجبات شود، نباید آن‌ها را به جا آورد؛

۴.۱ - حدیثی از امام علی

چنان‌که امام علی (علیه‌السلام) در نهج‌البلاغه می‌فرماید: «إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا؛ زمانی که مستحبات به واجبات ضرر می‌زند، مستحبات را رها کنید».


راه جبران اعمال واجب مشخص است. هر عمل واجبی که قضا شد، باید براساس گذشته و آن‌گونه که در رساله‌ها آمده جبران شود؛ مثلاً اگر نماز صبح قضا شده، باید دو رکعت نماز صبح خواند، اگر به جای دو رکعت نماز صبح، صد رکعت نماز چهار رکعتی خوانده شود، پذیرفته نخواهد شد.


بله امور مستحبی براساس روایات، می‌توانند کمبودهای اعمال واجب ما را جبران کنند،
[۶] شیخ صدوق، محمد، معانی الاخبار، ص۳۲، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۱ ش.
به این معنا که اگر عمل واجبی را انجام دادیم، اما کمال مطلوب را نداشت، می‌توانیم با خواندن نمازهای مستحبی و نوافل، این کمبود را جبران کنیم.


البته نکاتی که گفته شد، در صورتی بود که اعمال واجب ناخودآگاه و غیر عمدی ترک شده باشد؛ اما اگر ـ نعوذ بالله ـ عمداً ترک شده باشند، خود یکی از گناهان کبیره است که زدودن آن اگرچه ممکن است (مثلاً با توبه حقیقی و جبران آن‌ها)، اما بسیار سخت است.


افزون بر این‌ها می‌دانیم که قبولی اعمال به شرایط زیادی (از جمله ایمان) بستگی دارد؛ چنان‌که در قرآن کریم می‌فرماید: هر کس که کاری شایسته کند ـ چه زن و چه مرد ـ اگر مؤمن باشد، به بهشت می‌رود و به قدر آن گودی که بر پشت هسته خرماست، به کسی ستم نمی‌شود؛ و کسی که در طول سال عمداً واجباتش را ترک کند، مسلماً از افراد مؤمن محسوب نمی‌شود.


۱. هر عبادتی در زمانی که معین شده باید انجام بگیرد.
۲. واجبات اصل‌اند و امور مستحبی فرع. اولین وظیفه هر مسلمانی انجام واجبات و ترک محرمات است؛ پس از آن اگر خواست، می‌تواند مستحبات را انجام دهد.
۳. مستحبات و کارهای نیک جبران‌کننده واجبات نیستند، اگرچه می‌توانند کمبودهای واجبات را جبران کنند.
۴. در صورت قضا شدن واجبات، آن‌ها را همان‌گونه که تعیین شده، باید انجام داد.
۵. ارزش و پاداش اعمالی که انجام می‌دهیم بر ما پوشیده است؛ ازاین‌رو میزان تأثیر اعمال در یکدیگر را نمی‌توان با عقل قاصر خود تعیین کرد.


تقریباً از مطالب یادشده، پاسخ این پرسش که آیا قضای نماز شب برتر از ادای آن است فهمیده می‌شود که فضیلت نماز شب در وقتش بیش‌تر از قضای آن است.


چنان‌که در مورد وقت نماز شب فرموده‌اند: «وقت نافله شب از نصفه شب است تا اذان صبح و بهتر است نزدیک اذان صبح خوانده شود.
ناگفته نماند، در روایات برای تسهیل کار اجازه داده شده است که اگر کسی نماز شبش قضا شد، آن را در روز اعاده کند؛ البته تأکید شده است که ترک نماز شب و خواندن قضای آن نباید به صورت عادت درآید.


۱. المیزان، علامه طباطبایی، ج۲، ص۱۶۷، ذیل آیات ۲۱۶ و ۲۱۸ سوره بقره، قم، جامعه مدرسین.
۲. کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، علامه حلی، ص۴۱۳، قم، جامعه مدرسین.
۳. معاد از نظر روح و جسم، فلسفی، ص۲۶۵-۳۰۶، نشر معارف اسلامی.


۱. انعام/سوره۶، آیه۱۶۰.    
۲. مائده/سوره۵، آیه۲۷.    
۳. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، ص۴۰۵ و ۴۰۶، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶ ش.    
۴. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، ج۳، ص۱۵۲، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶ ش.
۵. امام علی (علیه‌السلام)، نهج‌البلاغه، ص۵۲۵، حکمت ۲۷۹.    
۶. شیخ صدوق، محمد، معانی الاخبار، ص۳۲، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۱ ش.
۷. امام خمینی، چهل حدیث، ص۴۲۵، حدیث بیست و هفتم، مرکز نشر فرهنگی رجاء.    
۸. نساء/سوره۴، آیه۱۲۴.    
۹. بنی‌هاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ج۱، ص۴۲۹، قم، جامعه مدرسین.    
۱۰. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۴۸۵، قم، مؤسسه نشر اسلامی.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «جبران اعمال واجب»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۸/۱۰.    







جعبه ابزار