• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تفسیر لا ریب فیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: شک، تردید، تکذیب، قرآن ، معارف الاهی، پیامبران، علم و آگاهی، تقویت باورهای دینی.
پرسش: با وجود بعضی از تعابیر در قرآن مثل « لَا رَیبَ فِیهِ »؛ چرا بعضی از انسان‌ها در قرآن شک می‌کنند؟
پاسخ: شک در قرآن و نپذیرفتن دعوت‌های انبیا و معارف الاهی توسط بعضی از انسان‌ها، بحثی است که در طول تاریخ بوده، هست و خواهد بود. در همین راستا قرآن حکیم آن چیزی را که به‌عنوان علت برای انکار یا شک این افراد ذکر می‌کند، نبود علم به حقایق و معارف دینی است.



آیۀ شریفه به این نظر ندارد که مردم در آن شک می‌کنند یا خیر؛ بلکه این نبود شک و تردید برگشت به خود قرآن می‌نماید. به این بیان که هیچ‌گونه شک و تردیدی در قرآن کریم وجود ندارد که از سوی خداست و آن‌چنان آثار صدق ، عظمت، انسجام، استحکام، عمق معانی و شیرینی و فصاحت لغات و تعبیرات در آن نمایان است که هرگونه وسوسه و شک را از خود دور می‌کند و قرآن کریم یک نوع بیان و راهنما و حق و معجزه مخصوصی است. بنابراین، «لا ریب فیه» مربوط به حقانیت خود قرآن کریم از سوی پروردگار جهانیان است.

۱.۱ - سخن خداوند متعال

همان‌طور‌که در قرآن کریم می‌خوانیم:«و هنگامی‌که گفته می‌شد: وعدۀ خداوند حق است و در قیامت هیچ شکی نیست، شما می‌گفتید: ما نمی‌دانیم قیامت چیست؟ ما تنها گمانی در این‌باره داریم و به‌هیچ‌وجه یقین نداریم!»؛ با این که شکی در رسیدن قیامت نیست و وعدۀ حقی از سوی خدای متعال است، باز انسان‌هایی در آن شک می‌کنند و این نقض حقانیت قیامت را نمی‌کند.


در طول تاریخ ، همواره پیامبران مردم را به سمت خدا دعوت کرده و از ارائۀ هیچ دلیل و مدرکی برای اثبات مدعای خود دریغ نکرده‌اند؛ اما همیشه افرادی بوده‌اند که با این دعوت‌ها و معارف الاهی مخالفت، و سعی در رد یا دشمنی با آنها می‌کردند. در چگونگی برخورد با کتاب‌های آسمانی از جمله قرآن نیز، بعضی به ایجاد شک و شبهه و در نهایت به رد آن روی می‌آوردند.

۱.۱ - سخن خداوند متعال

قرآن کریم در این رابطه می‌فرماید: «آیا آنها می‌گویند: او قرآن را به دروغ به خدا نسبت داده است؟! بگو: اگر راست می‌گویید، یک سوره همانند آن بیاورید و غیر از خدا، هر کس را می‌توانید (به یاری) طلبید!» و «اگر دربارۀ آنچه بر بندۀ خود (پیامبر) نازل کرده‌ایم شک و تردید دارید، (دست‌کم) یک سوره همانند آن بیاورید و گواهان خود را ـ غیر خدا ـ برای این کار، فراخوانید، اگر راست می‌گویید!».


در همین راستا قرآن حکیم در آیه‌ای به شناسایی علت این امر پرداخته و نبود علم در این افراد را به‌عنوان مشخصۀ اصلی معرفی می‌کند:« (ولی آنها از روی علم و دانش قرآن را انکار نکردند)؛ بلکه چیزی را تکذیب کردند که آگاهی از آن نداشتند و هنوز واقعیتش بر آنان روشن نشده است! پیشینیان آنها نیز همین‌گونه تکذیب کردند؛ پس بنگر عاقبت کار ظالمان چگونه بود».
بنابراین خداوند متعال، علت این انکارها و شک و شبهه‌ها را نداشتن علم و آگاهی می‌داند؛ یعنی چون آنها احاطۀ علمی بر گفته‌های پیامبران نداشته‌اند، در‌نتیجه یقین به آن مطالب هم پیدا نمی‌کردند و تا یقین نباشد، از تصدیق هم خبری نیست؛ لذا جهل این افراد به حقیقت آنچه به آن دعوت می‌شدند، آنان را به تکذیب مدعای پیامبران وادار می‌کرد.

۳.۱ - سخنی از امام علی

در این رابطه امام علی ـ علیه‌السلام ـ می‌فرماید:«مردم دشمن جهل و ناآگاهی‌های خود هستند».
[۷] صدر الدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، شرح أصول الکافی، ج ۲، ص ۱۴۳، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.



مردم پیش از اسلام نیز این‌گونه، پیامبران خود را تکذیب می‌کردند و بدون این‌که به معارف ابلاغ شده از سوی پیامبر خویش در هر دین پرداخته شود، آن معارف توسط ستمکاران آن قوم، مورد هجمۀ شبهات واقع شده و از پذیرفتن آن خودداری می‌کردند و این روند به‌خاطر نبود علم و آگاهی در افراد بوده است.

۱.۱ - سخن خداوند متعال

لذا خداوند متعال می‌فرماید: وقتی که این افراد در قیامت به حقیقت قرآن پی می‌برند، آن را تأیید کرده و بر خطا و جهل خود اعتراف می‌کنند:«آیا آنها جز انتظار تأویل آیات (و فرارسیدن تهدیدهای الهی) دارند؟ آن روز که تأویل آنها فرارسد، (کار از کار گذشته و پشیمانی سودی ندارد و) کسانی که قبلًا آن را فراموش کرده بودند، می‌گویند: فرستادگان پروردگار ما، حق را آوردند؛ آیا (امروز) شفیعانی برای ما وجود دارند که برای ما شفاعت کنند؟ یا (به ما اجازه داده شود به دنیا ) بازگردیم و اعمالی غیر از آنچه انجام می‌دادیم، انجام دهیم؟!...».




۵.۱ - بعد علمی

بنابراین برای تقویت باورهای دینی، باید از جهت علمی این باورها را مستدل کرده و ساحت اعتقادات را از مسائل خرافاتی مبرا ساخته و برای کلیه شبهات عقیدتی احتمالی پاسخ مناسب تهیه کرد.

۵.۲ - بعد عملی

در عرصۀ عملی نیز باید انجام عبادات شرعی و تهذیب نفس از اهمیت خاص برخوردار باشند؛ زیرا کردار پاک ایمان را تقویت می‌کند؛ همان‌طور‌که کردار بد و ناپاک ایمان انسان را سست می‌کند.

۵.۳ - بعد عاطفی

همچنین از بُعد عاطفی نیز، باید عواطف و محبت بر پایۀ شناخت را در خود تقویت کرد؛ زیرا از نظر آموزه‌های دینی ، دین مساوی محبت قرار داده شده است. این عرصه‌های سه‌گانه باید هماهنگ و متوازن جلو بروند تا به تقویت پایه‌های ایمانی صحیح منجر شوند.
[۱۰] برگرفته از نمایه «تقویت اعتقادات شیعی»، سؤال ۲۹۹۸.



۱. جاثیه (۴۵)، آیه ۳۲.    
۲. یونس (۱۰)، آیه ۳۸.    
۳. بقره (۲)، آیه ۲۳.    
۴. یونس (۱۰)، آیه ۳۹.    
۵. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۰، ص ۶۶ و ۶۷، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ ش.    
۶. مفید، محمد، الاختصاص، ص ۲۴۵، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق.    
۷. صدر الدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، شرح أصول الکافی، ج ۲، ص ۱۴۳، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
۸. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۰، ص ۶۶ و ۶۷، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ ش.    
۹. اعراف (۷)، آیه ۵۳.    
۱۰. برگرفته از نمایه «تقویت اعتقادات شیعی»، سؤال ۲۹۹۸.



پایگاه اسلام کوئیست.    


رده‌های این صفحه : قرآن شناسی | ویژگی های قرآن




جعبه ابزار