تفاوت عشق حقیقی و عشق مجازی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: عشق حقیقی ،
عشق مجازی .
پرسش: عشق حقیقی با عشق مجازی چه تفاوتی دارد؟ چرا بعضی از عشقهای بین زن و مرد را مجازی میگویند در حالی که میتواند این رابطه ( عشق مجازی) راه رسیدن به عشق واقعی را تسهیل کند؟
پاسخ: عشق، اوج
علاقه و احساس است، و این احساسها دو نوعند؛ عشق حقیقی که همان رسیدن به
کمال مطلق و وصول به
خداوند است و عشق مجازی که به دو نوع عشق عفیف(به عشقی گفته میشود که مبدأ آن شباهت و همسانی
نفس عاشق با نفس
معشوق در ذات او باشد) و عشق حیوانی( عشقی است که منشأ آن،
شهوت جوانی است و طلب لذت و
کامجویی بوده) تقسیم می شود.
تقسیم عشق به حقیقی و مجازی، تقسیمی است که در
عرفان اسلامی صورت گرفته است.
منظور از عشق حقیقی، رسیدن به کمال مطلق و وصول به معشوق حقیقی و ازلی یعنی خداوند است، چرا که ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم؛ « انا لله و انا الیه راجعون».
بنابراین
انسان مسافری است که خواه ناخواه به سوی خداوند و معشوق حقیقی سیر میکند؛ « یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحاً فملاقیه».
اگر انسان این مسیر را همانگونه که معشوقش به او نمایانده با عمل به دستورات تشریعی او، طی کند، با
رحمت و خوشنودی خداوند ملاقات کرده که این لقاء
مهر است و اگر با سوء انتخاب خویش به بیراهه رفت و در
هوی و هوس و شهوت حیوانی که مورد
غضب پروردگار است، غوطهور شد نمیتوان به عشق حقیقی دست بیابد و با
قهر و
غضب الهی روبرو خواهد شد که به آن لقاء قهر میگویند.
عشق مجازی را نیز به عشق «عفیف» و «حیوانی» تقسیم کردهاند.
عشق عفیف به عشقی گفته میشود که مبدأ آن شباهت و همسانی نفس عاشق با نفس معشوق در ذات او باشد.
عاشق بیشتر به روشهای معشوق و آثاری که از او صادر میشود اهتمام دارد. نتیجه این عشق این است که نفس را نرم و پُر شوق و وجد قرار میدهد. رقّتی ایجاد میکند که عاشق را از آلودگیهای دنیایی بیزار میکند.
عشق حیوانی، عشقی است که منشأ آن، شهوت جوانی است و طلب لذت و کامجویی بوده؛ بیشترین عامل جذب و کشش عاشق، شکل و شمایل و حسن و
زیبایی معشوق است و جذابیّتهای جسمانی و ظاهری در آن نقش اساسی را بازی میکند. این عشق ناشی از استیلای
نفس امّاره بوده، و بیشتر اوقات( اگر کنترل نشود) همراه با فجور، مفاسد و
انحرافات اخلاقی است.
آن عشق مجازی که گفته میشود راه رسیدن به عشق حقیقی است، عشق عفیف است، البته آن هم در بستر مشروع خود، زیرا کسی که خواستار نزدیکی و
قرب به خداوند است نمیتواند با پیمودن راهی که مورد قبول او نیست به این مقام برسد.
ویژگی این عشق از نظر مرحوم
خواجه نصیر طوسی این است: فرد از شهوات دور شده و از مشغلههای دنیایی جز فکر معشوق فارغ شده و تنها نگرانیاش، رضایت معشوق است. اگر چنین عشقی برای کسی حاصل شود، روی آوردن به معشوق حقیقی برایش آسانتر از دیگران است، زیرا نیازی به دل کندن از
وابستگیها و تعلقات دیگر ندارد.
چون خود را وابسته به آنها نکرده است. بنابراین آنچه که مقدمه رسیدن به عشق واقعی و حقیقی است، عشق مجازی از نوع عفیف آن است نه
عشق جنسی و حیوانی.
امّا فرق میان عشق حقیقی و عشق مجازی از نوع عفیف آن با عشق جنسی و حیوانی چیست؟
استاد
شهید مرتضی مطهری در کتاب جاذبه و دافعه
علی علیه السّلام مینویسند:« عشق، اوج
علاقه و احساس است، و این احساسها دو نوعند که یکی آثار سازنده دارد و دیگری آثار کاملاً مخرّب»
اول) آن نوع از احساسات، علاقهها و تمایلات که آثار سازنده دارند، همان عشق واقعی است، این عشق، علاقه و تمایل انسان را به خارج از وجودش متوجه میکند، وجودش را توسعه داده و کانون هستیاش را عوض میکند و به همین جهت عشق و
محبت یک عامل
اخلاقی و
تربیتی است، مشروط بر اینکه خوب
هدایت شود و به طور صحیح مورد استفاده قرار گیرد.
از جمله آثار مثبت این نوع عشق و محبت:
نیرو و قدرت است، شخص
ترسو را
شجاع میکند. یک مرغ خانگی تا زمانی که تنهاست... از مختصر صدایی فرار میکند در مقابل کودکی ضعیف از خود مقاومت نشان نمیدهد، امّا همین که جوجهدار شد، عشق و محبت در کانون هستیاش خانه کرد، وضعش دگرگون میشود... آهنگ فریادش قویتر و شجاعتر میگردد. قبلاً به احتمال خطری فرار میکرد امّا اکنون به احتمال خطری حمله میکند، دلیرانه یورش میبرد، این محبت و عشق ( به جوجهها) است که مرغ ترسو را به صورت حیوانی دلیر جلوهگر میسازد.
اثر دیگر این عشق و محبت سازنده، این است که شخص سنگین و
تنبل را چالاک و زرنگ میکند و حتی از کودن،
تیزهوش میسازد. پسر و دختری که هیچ کدام آنها در زمان تجردشان در هیچ چیز نمیاندیشیدند، مگر در آنچه مستقیماً به شخص خودشان ارتباط داشت، همین که به هم دل بستند و کانون خانوادگی تشکیل دادند ( هدایت عشق به
ازدواج مشروع و
تشکیل خانواده ) برای اولین بار خود را به سرنوشتِ موجودی دیگر علاقهمند میبینند، شعاع خواستههاشان وسیعتر میشود و چون صاحب فرزند شدند به کلی
روحشان عوض میشود. آن پسرک تنبل و سنگین اکنون چالاک و پر تحرک شده است و آن دخترکی که بزور هم از رختخواب بر نمیخاست، اکنون تا صدای کودک گهواره نشینش را میشنود، همچون برق میجهد، کدام نیروست که لَختی و
رخوت را برد و جوان را که این چنین حساس ساخت؟ آن، جز عشق و محبت نیست.
عشق است که از
بخیل ، بخشنده و از کم طاقت و ناشکیبا متحمل و
شکیبا میسازد،... تولید رقّت و
نرم خویی و رفع غلظت و
تندخویی از روح و به عبارت دیگر تلطیف عواطف و... همه از آثار سازنده عشق و محبت واقعی است.
دوم) امّا برخی از احساسات و علاقهمندیها از مقوله
شهوت و مخصوصاً شهوت جنسی است و از وجوه مشترک
انسان و سایر حیوانات است... از لحاظ حقیقت و ماهیت، جز طغیان و فوران و طوفان شهوت چیزی نیست از مبادی جنسی صورت میگیرد و به همانجا خاتمه مییابد، افزایش و کاهش آن بستگی زیادی دارد به فعالیتهای دستگاه فیزیولوژیکی دستگاه تناسلی و قهراً به سنین جوانی.با پاگذاشتن به سن از یک طرف و اشباع و افراز از طرف دیگر کاهش مییابد و منتفی میگردد.
جوانی که از دیدن روئی زیبا و موئی مجعّد به خود میلرزد و از لمس دستی ظریف به خود میپیچد، باید بداند، جز جریان مادی و حیوانی در کار نیست. اینگونه عشقها به سرعت میآید و به سرعت میرود، قابل
اعتماد و توصیه نیست، خطرناک است و فضیلت کش و تنها با کمک
عفاف و
تقوا و تسلیم نشدن در برابر آن است که آدمی سود میبرد. یعنی خود این نیرو انسان را به هیچ فضیلتی سوق نمیدهد امّا اگر در وجود آدمی رخنه کرد و در برابر نیروی عفاف و تقوا قرار گرفت و
روح ، فشار آن را تحمل کرد ( و آن را پَس زد) و تسلیم نشد، ( این مقاومت) به روح قوت و
کمال میبخشد....
انسان تا زمانی که تحت تأثیر شهوات خویش است، از خود بیرون نرفته است، شخص یا شیء مورد علاقه را برای خودش میخواند و به شدت میخواهد. اگر درباره معشوق و محبوب میاندیشد، بدین صورت است که چگونه از وصال او بهرهمند شود و حداکثر تمتع و بهره را ببرد. بدیهی است که چنین حالتی نمیتواند مکمل و مربی روح انسان باشد و روح او را
تهذیب کند.
موریس مترلینگ، نویسنده معروف نیز در تأیید ناپایداری عشق جنسی و تفاوت آن با عشق حقیقی مینویسد: شما با دیدن یک روی دل آرام، فریفته صاحب آن صورت میشوید. گر چه این عشق ممکن است به عشق حقیقی مبدّل شود، امّا غالباً این عشق با وصل به معشوق پایان مییابد. چون عشقِ کششی است، کشش تا زمانی است که به وصل منجر شود. اگر حقیقتی در لفاف این مجاز نباشد، پس از وصل، آن کشش تمام شده است؛ زیرا وصل، آخر و سرانجام کشش است و نقطه مشخص دارد؛ امّا حقیقت انتها ندارد، وقتی کشش به سوی حقیقت و برای رسیدن به آن یافت شد تا ابد ادامه پیدا میکند؛ هر قدر دایره
آرزوهای شما بزرگ باشد، عشقی که نصیب شما میشود بزرگتر است.
با توجه به مطالبی که بیان شد فکر میکنم، تفاوت عشق حقیقی و مجازی برای شما مشخص، و پاسخ به بخش دوم سؤال شما روشن شده باشد.
بدون تردید علاقهمندی و عشق میان دو نفر از جمله دو جنس مخالف نیز نمیتواند جدای از مواردی که ذکر شد باشد. با توجه ویژگیهای جنسی در سنین
بلوغ هر کدام از دختر و پسر که در مباحثِ مراحل رشد در
روان شناسی از آن بحث میشود، علاقهمندی و عشق بین آن دو، غیر از عشق جنسی و شهوانیِ کششی، چیز دیگری نیست، و کم نیستند دخترانی که در این مسیر با وعده
ازدواج با آنها مورد صید پسران
شهوتران قرار گرفته و پس از بهره جنسی و ارضای شهوانی پسران از آنها، رها شده و کارشان به
خودکشی کشیده شده است...
بله اگر این محبت و دوستیِ قبل از ازدواج، صادقانه و واقعاً به قصد ازدواج باشد و در مسیری قرار بگیرد که خالق حکیم زوجها برای تکمیل آنها در نظر گرفته است و وصل آن دو از طریق ازدواج مشروع صورت بگیرد، تبدیل به عشق مجازیِ عفیف شده و با مواظبت و مراقبت هر دوی آنها و پیوند دادن این عشق و علاقهمندی به خوشنودی و رضای معشوق حقیقی، منجر به عشق واقعی میشود، یعنی تمام حرکتها و فعالیتهای انسان، از جمله محبت کردن و عشق ورزیدن به همسر و فرزندان برای خوشنودی و رضایتمندی معشوق حقیقی صورت میگیرد.
البته متأسفانه، در این چند مسأله اخیر بعضی با سوء استفاده از فضای آزاد بر مطبوعات، نظراتی ابراز کردهاند که نتیجهاش جز اشاعه عشق جنسی و حیوانی و در نتیجه
بیبند و باری جنسی در بین دختران و پسران چیز دیگری نیست. از جمله آنها، نظریهای است که ضمن طرح و سپس نقد آن، پاسخ شما را به پایان میبرم:
« لازمه دوام و استحکام زندگی، عشق است و عشق جز با آموزش و تجربههای متعدد و ایجاد روابط حاصل نمیشود، لذا دختر و پسر باید قبل از ازدواج تمرین عشق کنند تا بتوانند زندگی سرشار از عشق را تدارک ببینند».
نقد این نظریه، در این مسئله هیچ شکی نیست که زن و مرد در زندگی باید عاشق، دل بسته و
وفادار به یکدیگر باشند تا آشیان دلپذیری برای فرزندان خود بنا کرده و با
تربیت آنها، جامعه خود را ترسیم کنند. امّا انصافاً با عشقهای تمرینی و متعدد قبل از ازدواج آن هم با پیامدها و مفاسدی که به دنبال دارد، چه تضمینی برای ایجاد عشق حقیقی و پاک بین زن و مرد پس از ازدواج وجود دارد؟
روابط آزادانه دختر و پسر قبل از ازدواج، سبب
تنوع طلبی گردیده و خیانتی به عشق مقدس است و
انتخاب همسر را به ویژه برای پسر مشکل میسازد. پسری که قبل از ازدواج با افراد زیادی ارتباط داشته، به هنگام ازدواج نگران و
مضطرب است از اینکه مبادا قبل از او این دختر نیز با پسران متعددی ارتباط داشته و پاک و
عفیف نیست. بنابراین اولین نگرانی او بعد از
ناکامیهای گذشته و بدنامیها،
آرامش روانی است که با آن اضطرابی که دارد نمیتواند آن را به دست آورد. با این اضطراب و
نگرانی از همسر خود، چگونه میتواند، کانون عشقی پاک برپا کند و
خانوادهای تشکیل دهد؟ به علاوه از کجا معلوم بتواند از همه لذتها و زیباییهای قبل از ازدواج در ارتباط با دیگران چشم بسته و
حرمت چشم و دل را در زندگی زناشویی محترم بدارد؟ این چنین شخصی قهراً در
زندگی زناشویی و ارضای کامل جنسی مشکل خواهد داشت.
(۱) سجاد فیاضی، همگام با سروش عشق، قم:الهادی، چاپ اول، تابستان ۷۷.
(۲) ابوالقاسم مقیمی حاجی، جوانان و روابط، قم:مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه، چاپ اول، ۱۳۸۰.
(۳) استاد شهید مرتضی مطهری، جاذبه و دافعه علی علیهالسّلام، قم، انتشارات:دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه.
(۴) استاد شهید مرتضی مطهری، مسئله حجاب، قم:صدرا، چاپ ۴۲، سال ۱۳۷۴.
(۵) غلامعلی حداد عادل، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگ، تهران:سروش، چاپ هفتم، ۱۳۷۶.
(۶) دکتر علی اصغر احمدی، تحلیل تربیتی بر روابط دختر و پسر در ایران، تهران:انجمن اولیاء و مربیان، چاپ پنجم، ۱۳۷۸.
سایت اندیشه قم.