کربلا و اهلسنت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: امام حسین علیهالسلام،
اهلسنت،
کربلا،
شهادت،
روز عاشورا.
پرسش: نگرش منابع تاریخی اهلسنت به قضایای کربلا و شهادت
امام حسین ـ علیهالسلام ـ بیان کرده و آن را نقد و بررسی کنید؟
پاسخ: در نقل حوادثی که در جریان کربلا رخ داده، مخصوصاً حوادثی که در روز
عاشورا رخ داده، تقریباً توافق همهجانبهای وجود دارد.
در نقل مصائبی که بر خاندان
پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و بر امام حسین ـ علیهالسلام ـ و سایر اصحابش در این روز اتفاق افتاده است، بین منابع
شیعه و
سنی تفاوت زیادی وجود ندارد؛ اما در اینکه هدف امام حسین ـ علیهالسلام ـ از قیام چه بوده است؟ و مقصر در این جریان کیست؟ تنها بین منابع اهلسنت دو دیدگاه کلی وجود دارد:
دیدگاه اقلیتِ منابع اهلسنت سعی در
تبرئه یزید دارند و سعی دارند امام حسین ـ علیهالسلام ـ را بهعنوان مقصر معرفی کنند که عمده صاحبان این دیدگاه منابع قدیمی هستند.
اما دیدگاه اکثریت، یزید را
مقصر میدانند و کاملاً از حرکتِ امام حسین ـ علیهالسلام ـ و
قیام ایشان
دفاع میکنند. این دیدگاه در منابع قدیم زیاد و در منابع جدید زیادتر است.
ابوفلاح عبدالحی بن عماد
حنبلی از علمای معروف حنبلی مینویسد: «همه
علما اتفاق دارند در
تحسین قیام امام حسین ـ علیهالسلام ـ علیه یزید»
ما در این مقاله ابتدا دیدگاه گروه نخست را بیان میکنیم و سپس دیدگاه
اکثریت را بیان خواهیم کرد.
یکی از کسانی که در گروه
اقلیت قرار دارد، مورخ مشهور اهلسنت «طبری» میباشد. این مورخ اشاره به مقصرین حادثه نمیکند و هدف قیام امام حسین ـ علیهالسلام ـ از گزارش او معلوم نمیشود. وی تا حدودی سعی در تبرئه
یزید دارد.
ایشان مینویسد: «وقتی خبر کشته حسین توسط «زحر بن قیس» به گوش یزید رسید، گفت: «... خدا پسر سمیه را
لعنت کند به خدا اگر کار وی به دست من بود، میبخشیدمش»
«ابن کثیر» هم سعی در تبرئه یزید دارد، ایشان مینویسد: «جز عده قلیلی از
کوفه کسی راضی به
قتل حسین نبود... بلکه حتی
یزید بن معاویه هم راضی به این کار نبود...»
درحالیکه کلماتی که خود یزید آن را بیان کرده، کاملاً
رضایت او را به این امر نشان میدهد.
«ابن عربی» از نویسندگان بسیار متعصب سنی، جزء اقلیتی است که حرکت یزید را تأیید میکند و حرکت امام حسین ـ علیهالسلام ـ را کاملاً اشتباه معرفی میکند. وی مینویسد: «علت کشته شدن حسین این بود که مردم حدیثی از پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ شنیده بودند که میگفت: کسی که بخواهد تفرقه بیندازد بین این امت، او را با شمشیر بزنید، هرکس که باشد.»
این مورخ هیچ توجهی به احادیثی که پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در مورد
فضیلت امام حسین ـ علیهالسلام ـ فرموده بود
نمیکند و حدیثی را نقل میکند که بر فرض
صحت هیچ ارتباطی با حرکت امام حسین ـ علیهالسلام ـ ندارد؛ چون امام حسین ـ علیهالسلام ـ قصد
تفرقه بین
امت اسلامی را نداشت؛ بلکه هدف او اصلاح حکومت اسلامی بود. این مورخ حتی به نویسندگانی که یزید را شارب خمر معرفی کردهاند، حمله میکند و مینویسد: «... مورخانی که میگویند یزید
شراب میخورد، خجالت نمیکشند؟».
اما دیدگاه اکثریت مورخان و نویسندگان اهلسنت در رابطه با قضایای کربلا و
شهادت امام حسین ـ علیهالسلام ـ همانطور که بیان شد، تأیید حرکت امام حسین ـ علیهالسلام ـ و تخطئه اقدامات یزید میباشد. این گروه یزید را فردی
ظالم، بزهکار و قاتل امام حسین ـ علیهالسلام ـ میدانند و برخی حتی معاویه را هم مقصر میدانند.
«ابوالحسن اشعری» مینویسد: «چون ستمگری یزید از حد گذشت، امام حسین ـ علیهالسلام ـ با
یاران خود علیه بیداد او قیام کرد و در کربلا به شهادت رسید.»
ابوفلاح حنبلی مینویسد: «شانزده تن از اهلبیت امام
حسین ـ علیهالسلام ـ که در آن روزگار کسی همانند آنها نبود، همراه او به شهادت رسیدند. خدا انجام دهنده آن را بکشد و خوار گرداند هر آنکس را که بدان امر کرد و رضایت داد.»
ابن خلدون مینویسد: «این عمل یزید یکی از اعمالی است که
فسق او را تأکید و تأیید میکند و حسین در این واقعه
شهید و در نزد خدا مأجور است و عمل او بر
حق و از روی
اجتهاد است.»
ابن خلدون یزید را
ظالم و قیام امام حسین ـ علیهالسلام ـ را قیام علیه ظلم معرفی میکند: «... یزید از
عدالت به دور بوده و حسین ـ علیهالسلام ـ علیه یک
حاکم ظالم قیام کرده بود.»
ابن خلدون، در «العبر»، یزید را فردی ستمکار، بزهکار و
شارب خمر و
فاعل سایر معاصی میداند؛ وی مینویسد: «چون
ستم یزید و عمالش همهجا را فراگرفت و بزهکاری هایش چون کشتن سبط
رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و یاران او و نیز شرب خمر و اشتغال او به دیگر
معاصی آشکار شد، نخست مردم
مدینه بر عامل خود بشوریدند...»
هرچند این
مورخ در برخی از موارد اشتباهاتی را هم به امام حسین ـ علیهالسلام ـ نسبت میدهد.
«عبدالرحمان شرقاوی» در کتابش «الحسین ثائراً و شهیداً» حرکت امام حسین ـ علیهالسلام ـ را کاملاً تأئید میکند و رضایت یزید را از اعمالی که انجام داده، در
کربلا بیان میکند.
«طه حسین» انتخاب یزید توسط معاویه را کاری منفور و بدعتی جدید مینامد.
و یزید را جوانی مفرط در
لهو و
لعب و عیاشی و میگساری میداند که بهطور علنی مرتکب این اعمال میشد.
وی سپس مینویسد: «
مورخین میگویند که یزید گناه قتل حسین و شهدای دیگر را بر گردن عبیدالله بن زیاد افکند، اما این اتهام یزید درست نیست؛ زیرا همه میدانند که یزید، ابن زیاد را نه فقط
مجازات نکرد، بلکه از کار هم برکنار نساخت»
«و مورد
تشویق هم قرار گرفت»
و در جای دیگر مینویسد: «شاید گفته شود که «حسین بر یزید شوریده و
بیعت او را شکسته... ازاینرو یزید از حق
حاکمیت خود دفاع کرده و جلوی
تفرقه بین
مسلمین را گرفته است»؛ ولی این گفته صحیح نیست.»
نويسندگان زيادی از اهلسنت ديدگاهی شبيه طه حسين دارند؛ از جمله «خالد محمد خالد» نويسنده كتاب «ابناء الرسول فی كربلا» و «عباس محمود العقاد»
صاحب كتاب «ابوالشهدا حسين بن علی».
در پايان میتوان نتيجه گرفت كه تقريباً اكثر نويسندگان اهلسنت بر كشته شدن مظلومانه امام حسين ـ عليهالسلام ـ و
گناهکار بودن يزيد
متفق هستند. اين ديدگاه در حال
رشد و ترقی میباشد. نوانديشان
سنی با ادله محكم اين امر را
ثابت كردهاند.
سایت اندیشه قم