وعده عذاب غافلان در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: فرعون،
قرآن،
غفلت،
آیه،
پرسش: پس از ماجرای غرق شدن فرعون، قرآن میفرماید: «فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَاَغْرَقْناهُمْ فِی الْیَمِّ بِاَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ کانُوا عَنْها غافِلینَ». منظور از «غفلت» در اینجا چیست؟ و چگونه «غفلت» با «تکذیب» قابل جمع است؟ آیا این دو وصف مربوط به یک گروه است یا مربوط به افراد مختلف؟ و در آیۀ دیگر آمده است: «ذلِکَ اَنْ لَمْ یَکُنْ رَبُّکَ مُهْلِکَ الْقُری بِظُلْمٍ وَ اَهْلُها غافِلُونَ»، که نشان میدهد «غفلت» موجب عذاب نیست. در نتیجه چگونه است که
خداوند آن اقوام را به خاطر «غفلت» از بین بُرد و ملامت و مورد ملامت قرار داد؟
پاسخ اجمالی: غفلت در دو آیه به یک معنا نیست. بلکه یک آیه میگوید
سنت خدا این نیست که بیخبران و غافلان را عذاب کند، و آیه دیگر میگوید مردمی را که
حجت بر آنها تمام شد و با دیدن آیات روشن الهی باز هم خود را به غفلت زدند، نابودشان کردیم.
ادعای مطرح شده در پرسش آن است که غفلت و ناآگاهی در اختیار انسانها نیست، پس چگونه خداوند برای یک رفتار غیر اختیاری، آنان را مجازات میکند؟!
همچنین به آیهای استناد شده است که بر اساس آن، ناآگاهان مورد مجازات قرار گرفتهاند:
«فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَاَغْرَقْناهُمْ فِی الْیَمِّ بِاَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ کانُوا عَنْها غافِلینَ؛
سرانجام از آنها (فرعون و فرعونیان) انتقام گرفته و آنان را در دریا غرق کردیم؛ زیرا آیات ما را
دروغ پنداشته و نسبت به آن، ناآگاه بودند».
در پاسخ باید گفت؛ غفلت دو نوع دارد که مجازات ناشی از یکی از آن دو نوع، توجیهپذیر بوده و مجازات نوع دیگر قابل توجیه نیست.
الف) مواردی که انسان بدون هیچ تقصیری، از ابتدا
علم به چیزی نیافته و یا در ایجاد غفلت و سهو و نسیان مقصر نباشد که در این صورت مستحق عقاب اخروی نبوده و در این دنیا نیز در برخی مجازاتهای فقهی دارای تخفیفاتی بوده و برخی از مجازاتها نیز کلاً در مورد او اعمال نخواهد شد. به عنوان نمونه اگر مطمئن باشیم که تازه مسلمانی اطلاع نداشته که
شراب حرام است و آنرا نوشیده، مجازات او ساقط خواهد شد.
ب) غفلتی که خود انسان در ایجاد آن نقش داشته، و یا آنکه غفلتی باشد که بعد از هوشیاری و بر اثر سهلانگاری به وجود آمده باشد که چنین غفلتی میتواند موجب عذاب باشد. آیاتی از قرآن کریم که در آنها از ریشه «غفل» استفاده شده (غافلون، غافلین و...) ، بیشتر ناظر به غفلت از نوع دوم است که مقدماتش اختیاری بوده و خود انسانها در بروز این ناآگاهی نقش مؤثری داشتهاند که اینگونه از غفلت را نمیتوان عامل سقوط و یا تخفیف مجازات دانست. آری! اگر غفلتی ناشی از عملکرد خود انسان نباشد، همانگونه که گفته شد میتوان آنرا عاملی دانست که
گناه یا جرمی نادیده گرفته شود.
بنابر این، غفلتی از کفار و گناهکاران که موجب عذاب دنیوی و اخروی آنان میشود، اعراض و رویگردانی آنان از آیات خدا و توجه نکردن به آنها است؛ و چون آنها از آیات الهی اعراض کردند، در حقیقت مانند غافلان شدند؛ و به عبارت دیگر، خود را به ندانستن و ناآگاهی زدند.
نه اینکه از ابتدا غافل بودند، و میدانیم که غفلت از روی عمد چیزی نیست که از نظر
شرع و قوانین عادلانه موجب عفو و سقوط عذاب شود.
با این وجود گفتنی است در مورد غفلتی که در آیه عذاب فرعونیان وجود دارد، تفسیر دیگری نیز ارائه شده است:
آیه در بیان علت غرق آنان است که معجزات صریح و روشن
موسی (علیهالسّلام) را حمل بر
سحر و جادو کرده و به حضرتشان ایمان نیاوردند و غافل از آن بودند که
عذاب الهی ناگهان بیاید و آنها را نابود کند، و به عبارت دیگر، مراد آیه آن است که آنان با دیدن عذاب، غافلگیر شدند.
به هر حال، سنت الهی چنان نیست که مردم بیخبر و غافل را قبل از اتمام حجت هلاک و نابود سازد، چنانکه میفرماید: «ذلِکَ اَنْ لَمْ یَکُنْ رَبُّکَ مُهْلِکَ الْقُری بِظُلْمٍ وَ اَهْلُها غافِلُونَ؛
این برای آن است که پروردگارت هیچگاه با روشی ستمکارانه، آبادیهایی که مردمانش ناآگاه هستند را نابود نمیکند.»
علامه طباطبایی میفرماید: آنچه از ظاهر سیاق آیه برمیآید این است که کلمه «ذلک» اشاره به مضمون آیه قبلی دارد و بر سر جمله «ان لم یکن» لام تعلیل مقدر است، و معنای آیه چنین است: آنچه ما در خصوص ارسال رسل و ابلاغ آیات خدایی و
انذار به
عذاب روز قیامت بیان داشتیم، برای این بود که بدانید سنت ما چنین نیست که مردم را قبل از آنکه خواسته خود را برایشان بیان کنیم و آنان مخالفت کنند، هلاک نموده به غضب خود دچار سازیم. گو اینکه اینگونه اشخاص و اقوام به
قضای الهی و اینکه خداوند ایشان را اولیای شیطانهایی از خود و از
جن قرار داده بدبخت هستند، و لیکن چنین هم نیست که سلب قدرت و اختیار از آنان نموده باشد، بلکه این گروه
شرک و
معصیت را به اختیار خود برگزیدند، سپس خداوند پیامبرانی از جنس خودشان به سویشان گسیل داشت و آن پیامبران آیات او را برایشان خوانده، از لقای روز حساب انذارشان نمودند، آنگاه آنان به مقتضای همان بدبختی و
شقاوت، به
انبیا کفر ورزیده از شقاوت و طغیان خود دست برنداشتند، خداوند نیز در برابر این دوستیهایی که در خلاف مسیر حق شکل گرفته بود، حکم کرد که
جهنم جایگاهشان باشد. پس این خودشانند که از روی علم و
اراده خواهان هلاکتاند، و خداوند ایشان را در حال غفلت هلاک نکرده تا کسی بگوید خداوند به ایشان
ظلم کرده است، بلکه این عمل از خدای متعال عین
عدالت است.
بنابر این، آیه ۱۳۱
سوره انعام میفرماید: خداوند مردم سرزمینی را که گرفتار گناه و انحراف هستند، هلاک نمیکند. مگر اینکه پیامبرانی به سوی آنها بفرستد که آنان مردم را به دلایل خداوندی آگاه کرده، از کیفر خدا بترسانند و حقایقی را بگوش آنها برسانند. سپس اگر از اطاعت پیامبران سرباز زدند، آنها را هلاک خواهد کرد، و هرگز بهطور ناگهانی مردم را غافلگیر نمیکند.
با توجه و دقت در دو آیه مورد بحث، روشن میشود که این آیات با هم در
تعارض نیستند. بدین معنا که یک آیه بگوید غافلان را عذاب نمیکنیم، و آیه دیگر بگوید، برخی از اقوام گذشته را به دلیل غفلت و ناآگاهی هلاک و نابود کردیم. بلکه یک آیه میگوید سنت خدا این نیست که بیخبران و غافلان را عذاب کند، و آیه دیگر میگوید مردمی را که
حجت بر آنها تمام شد و با دیدن آیات روشن الهی باز هم خود را به غفلت زدند، نابودشان کردیم؛ لذا غفلت در دو آیه به یک معنا نیست.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «وعده عذاب غافلان در قرآن» تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۱۰/۲۰.