نشوز
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: زنان ، ناشزه، نشوز،
تنبیه .
پرسش: مفسران ما کلمه "و اضربوهن" (زنان را بزنید) را در
آیه نشوز چگونه تفسیر و یا توجیه نمودهاند؟
پاسخ: در تعالیم
اسلام ، زنان از جایگاه باارزشی برخوردارند و در روایات
پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و
ائمه ـ علیهمالسلام ـ مورد توصیف و تمجید قرار گرفتهاند. در روایات ما زنان صالح بهعنوان منشأ
خیر و
برکت و باارزشتر از گرانبهاترین و بهترین متاع دنیا معرفی شدهاند. همچنین اسلام تنبیه زنان را ممنوع دانسته و مردانی را که مرتکب این عمل شوند، بدترین موجودات میداند. تنها یک مورد استثنا شده است و آن زنانی هستند که
حقوق شوهرانشان را نادیده گرفته و تمهیدات دیگر در هدایت آنان کارگر نیفتد.
نشوز زنان و اجازه زدن آنها در آیه ۳۴ سوره نساء
اشاره به این دسته از زنان است.
قبل از اینکه به بیان نظریات مفسران در باره کلمه "و اضربوهن" (زنان را بزنید) در آیه نشوز
بپردازیم، لازم است اشارهای به دیدگاه
اسلام درباره ارزش
زن داشته باشیم. تعالیم عالیه اسلامی ارزش فراوانی برای زنان و همسران قائل گردیده و روایات اسلامی آنان را مورد تمجید قرار دادهاند.
امام جعفر صادق ـ علیهالسلام ـ فرمود:"بیشترین خیر و برکتها در وجود پربار زنان گذاشته شده است".
پیشوای ششم
جهان تشیع ، زنان را به دو دسته خوب و بد تقسیم نموده و در مورد خوبان آنها میفرماید:"ارزش اینگونه زنان، از
طلا و نقره و جواهرات دیگر بالاتر است و هیچگونه جواهری در برابر آنان ارزش و بهایی ندارد".
رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نیز میفرمایند: "این جهان بهمنزله متاعی است که بهترین متاع و دستاورد آن، زنان نیکوسیرتاند".
این سخنان ارزشمند معصومان ـ علیهمالسلام ـ به قسمتی از ارزشهای زنان اشاره نموده و وجود آنان را سرچشمه خیر و
برکت و ارزش وجودی و معنوی آنان را بالاتر از گرانبهاترین اشیای دنیا معرفی مینماید.
تنبیه زن ممنوع استقوانین اسلامی در این زمینه، ما را متوجه نکتههای حساسی مینماید؛ چراکه تنبیه بدنی و آزردن روحی زنان را جنایت خانوادگی میداند. زنان مانند مردان موجوداتی شریف و عزیزند. بنابراین کتک زدن برای انسانها قابل تحمل نیست و این دلهای تپنده و
قلب های مهربان، موجودی شریف و ظریفاند و بدن آنان همانند اندام حیوانات نیست که تحمل زدن و آزار را داشته باشد و
آیین اسلام تنبیه آنان را ممنوع ساخته است.
در این زمینه حضرت رسول ـ صلیاللهعلیهوآله ـ میفرمایند: "ای مردم در مورد همسران خود خیلی مراقبت نمایید؛ زیرا آنان با پیمانهای الاهی در اختیار شما قرار گرفتهاند و شما با کلمات مخصوص خداوند، آنان را برای خود
حلال کردهاید. آیا در این صورت، سزاوار است این امانتها را مورد ضرب و جرح قرار داده و دلهای آنان را که کانون
عشق و محبتاند، رنجور سازید"؟.
نیز میفرمایند:"یکی از نشانههای بدترین مردان این است که همسرش و بندهاش را بزند و به آنها رحم و عطوفت نشان ندهد".
اما گروهی از زنان حقوق
شوهر را نادیده میگیرند، در تأمین نیازهای جنسی وی کوتاهی نموده و بدون اجازه او از خانه خارج میشوند، با اخلاق رذیله خودشان صفا و محبت خانوادگی را به کانونی از آتش تبدیل میکنند و با دخالتهای نابجای خود در امور زندگی شوهران خویش، آنان را متأثر میسازند. این گروه از
زنان استثنایی از دیدگاه اسلام فاقد ارزش انسانی بوده، بهشدت مورد تقبیح قرار گرفتهاند. رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ میفرمایند: "بدترین چیزها در عالم هستی، زنان ناسازگارند".
در
زبان قرآن و
حدیث و
فقه اسلامی به اینگونه زنان "ناشزه" میگویند که ریشه آن از
غرور و خودبرتربینی آنان سرچشمه میگیرد. در نتیجه این گروه استثنایی، از شوهران خود پیروی نمیکنند و زندگی را بر شوهران خود تلخ و ناگوار میسازند.
دین مقدس اسلام برای اصلاح و تنبیه چنین افرادی راه عاقلانهای در پیش گرفته است.
قرآن کریم در این آیه شریفه (آیه نشوز) که در سوره نساء است، نکات لطیف و زیبایی در مورد روابط
زناشویی و مسائل خانوادگی بیان کرده است و خوشبختانه علوم جدید توانسته است مقداری از اسرار آن را کشف و بیان نماید و در حقیقت این آیه یکی از معجزات علمی قرآن کریم است؛ هرچند همه قرآن از ابعاد مختلف دارای
اعجاز است.
پرواضح است که مسائل خانوادگی و خصوصاً روابط زن و شوهر دارای لطافت و ظرافت خاصی است که گاهی باید
محبت و عشق را در چهره
خشم نشان داد و گاهی خشم و قهر را در چهره
محبت و
دوستی ، و رعایت حد فاصل میان این دو و شناخت موارد ابراز محبت از موارد ابراز خشم، کار آسانی نیست. فلاسفه و دانشمندان علوم اجتماعی و تربیتی و روانکاوان از دیرباز برای درک این نکات تلاش فراوانی نموده و کتابهای متعددی نگاشتهاند؛ ولی هنر قرآن و روایات
پیامبر اکرم و
اهل بیت ـ علیهمالسلام ـ این است که اصول و کلیات و نکات مهم و نیازهای اساسی
انسان را بهطور کوتاه و زیبا و ساده که قابل فهم و عمل برای همه باشد، در
اختیار انسانها قرار دادهاند.
در بررسی کامل و دقیق آیه ۳۴ سوره شریفه نساء باید به مطالب زیادی اشاره کرد. اما آنچه را که بهطور اختصار میتوان گفت، این است که
آیه شریفه پس از اینکه وظیفه سرپرستی و نگهداری و تأمین هزینههای زندگی و خانواده را بر عهده مرد میگذارد، زنان را نسبت به وظایفی که در خانه بر عهده دارند به دو دسته تقسیم میکند:
آنها کسانی هستند که در برابر نظام
خانواده خاضع و متعهداند و نهتنها در حضور شوهر که در غیاب او نیز مسائل را رعایت می کنند. بدیهی است مردان موظفاند در برابر اینگونه زنان، نهایت
احترام و حقشناسی را انجام دهند.
زنانی هستند که از وظایف خود سرپیچی کرده و نشانههای ناسازگاری در آنها دیده میشود. قرآن برای مردان در برابر اینگونه زنان، وظایفی را بیان داشته که باید مرحله به مرحله انجام گردد و در هر صورت، مراقب باشند که از حریم
عدالت ، تجاوز نکنند. این وظایف به ترتیب زیر در آیه بیان شده است:
"زنانی را که از طغیان و سرکشی آنها میترسید، موعظه کنید و پند و اندرز دهید"؛ به این ترتیب آنها که پا را از حریم نظام خانوادگی فراتر میگذارند، قبل از هر چیز باید آنان را بهوسیله اندرزهای دوستانه و بیان نتایج بد اینگونه کارها به راه آورد و متوجه مسئولیت خود نمود.
"در صورتی که اندرزهای شما سودی نداد در بستر از آنها دوری کنید"؛ این عکسالعمل و بیاعتنایی و به اصطلاح قهر کردن، نشانه عدم رضایت مرد از رفتار
همسر خود است و شاید همین واکنش خفیف در
روح زن مؤثر گردد.
"واضربوهن: آنها را
تنبیه بدنی کنید"؛ اگر سرکشی و پشت پا زدن به وظایف و مسئولیتها از حد بگذرد و همچنان در راه قانونشکنی با لجاجت و سرسختی گام بردارند، نه اندرزها تأثیر کنند و نه جدا شدن در بستر و کماعتنایی نفعی بخشد، راهی جز شدت
عمل باقی نمیماند و در اینجا اجازه داده شده که از طریق "تنبیه بدنی" آنها را به انجام وظایف خویش وادار کنند.
ممکن است اشکال شود که
اسلام چگونه به مردان اجازه داده که در مورد زن، به تنبیه بدنی متوسل شوند؟ جواب این ایراد با توجه به معنای آیه و روایاتی که در این باره وارد شده و توضیح آن در کتب فقهی و همچنین با توضیحاتی که روانشناسان امروز میدهند، چندان پیچیده نیست؛ زیرا:
آیه، مسئله تنبیه بدنی را در مورد افراد وظیفهناشناسی مجاز شمرده که هیچ وسیله دیگری درباره آنها مفید واقع نشود و اتفاقاً این موضوع، امر تازهای نیست که منحصر به اسلام باشد. در تمام قوانین دنیا هنگامیکه طرق مسالمتآمیز برای وادار کردن افراد به انجام وظیفه، مؤثر واقع نشود، به خشونت متوسل میشوند.
"تنبیه بدنی" در اینجا همانطور که در کتب فقهی نیز آمده است باید ملایم و خفیف باشد؛ بهطوری که موجب شکستگی، مجروح شدن و کبودی
بدن نگردد.
روانکاوان امروزه معتقدند که جمعی از زنان دارای حالتی به نام مازوئیسم (آزارطلبی) هستند و اگر این حالت در آنها تشدید شود، تنها راه
آرامش آنان تنبیه مختصر بدنی است. بنابراین این بخش آیه ممکن است ناظر به چنین افرادی باشد که تنبیه مختصر بدنی در مورد آنان جنبه آرامبخش دارد و خود یک نوع درمان روانی است و اسلام خواسته است با تجویز داروی
پند و اندرز و قهر و تنبیه بدنی خفیف، این بیماران را درمان کند، نه اینکه با حکم به جدایی، موجب شدت بیماری آنها و محرومیت
فرزندان از نعمت گرمی و صفای
خانواده و به هم خوردن نهاد اصلی جامعه یعنی کانون خانواده گردد.
مسلم است که اگر یکی از این مراحل مؤثر واقع شود و زن به انجام وظیفه خود اقدام کند، مرد
حق ندارد بهانهگیری کرده، درصدد آزار زن برآید؛ لذا به دنبال این جمله میفرماید: "اگر آنها اطاعت کنند به آنها تعدی نکنید".
نکته قابل توجه این است که هر چند حد نهایی تنبیه بدنی، نرسیدن به حد شکستگی و جراحت و کبودی بدن، تعیین شده است، ولی از آنجایی که هدف از ضرب و زدن، رسیدن به حالت اطاعت و برطرف نمودن حالت
نشوز زن است، پس باید در تنبیه بدنی، سلسله مراتب آن را رعایت نمود و اگر هدف و مقصود با زدن مرتبه خیلی خفیف حاصل میشود، شدت عمل و زدن مرحله بالاتر جایز نیست و شاید روایاتی که میفرمایند مراد از زدن، زدن با چوب مسواک است،
بیان رعایت سلسله مراتب زدن بوده است که وقتی منظور با همین نوع زدن حاصل میشود، در این صورت، مرحله بالاتر جایز نیست.
ممکن است گفته شود نظیر این طغیان و سرکشی گاهی در مردان نیز پدید میآید، پس آیا مردان نیز مشمول چنین مجازاتهایی خواهند شد؟در پاسخ میگوییم: آری مردان هم درست همانند
زنان در صورت تخلف از وظایف،
مجازات میگردند؛ ولی باید در نظر داشت حالتی که در بعضی مردان وجود دارد، آزاردهی (سادیسم) است و این بیماری اگر شدت یافت، درمانش تنبیه بدنی توسط
زن نیست؛ چون اولاً، غالباً درمان این بیماری با تنبیه بدنی نیست؛ ثانیاً، غالباً زن توان این کار را ندارد؛ ثالثاً، حاکم
شرع موظف است مردان متخلف را از طرق مختلفی حتی از طریق تعزیر (مجازات بدنی) به وظایف خود آشنا سازد.
خداوند در پایان آیه شریفه مجدداً به مردان هشدار میدهد که از موقعیت سرپرستی خود در خانواده سوء استفاده نکنند و به
قدرت خدا که بالاتر از همه قدرتهاست، بیندیشند: "زیرا خداوند بلندمرتبه و بزرگ است".
پایگاه اسلام کوئست.