علت بیهویتی فرهنگی در ایران
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: فرهنگ ایرانی .
پرسش: چرا مردم ایران از فرهنگ خاص ایرانی استفاده نمیکنند لطفاً توضیح دهید؟
پاسخ: سابقه
بیهویتی فرهنگی به تاریخ معاصر ایران برمیگردد که در ادامه به آن اشاره میشود.
برای پاسخ به پرسش شما باید نگاهی به
تاریخ معاصر داشته باشیم. و علل و عوامل این مسأله را جستجو نمائیم، در قرون اخیر
استعمارگران برای سلطه بیشتر بر یک ملّت همیشه سعی در از بین بردن
هویت فرهنگی یک ملّت داشتهاند چرا که با بیهویتی فرهنگی استعداد یک ملت خشکیده میشود. همیشه خود را ضعیف میبیند و احساس میکند که به تکیه گاهی از بیرون نیاز دارد. ملتی که بی هویّت شد گذشته خود، فرهنگ بومی خود را تحقیر میکند و از آن
متنفر میشود، فرهنگ بیگانه را بزرگ میبیند و خود را محتاج به آن احساس میکند بیهویّتی فرهنگی جامعه را پوک و میان تهی میکند و
قدرت رشد و اعتلاء را از مردم سلب میکند بیهویّتی فرهنگی در حقیقت از دو فرهنگ خودی و بیگانه است که معجون سومی را به وجود میآورد بقول فردوسی:
نشان از دو سو دارد این نیک پی زافراسیاب و زکاووسی کی
انسان بیهویت این طور است، مد لباسش از یک جا مدل مویش از جای دیگر روش تغذیهاش از جای سوم و همیشه نشخوار کننده فرهنگ دیگران و ناموزون است بیهویتی ساز دیگران را زدن و ابزار دیگران شدن است.
در جامعه ایران
از خود بیگانگی فرهنگی از عهد
ناصرالدین شاه آغاز شد آن زمان که نخستین بار گروهی از دانش آموختگان و غرب زدگان ظهور کردند که شیفته ظواهر تمدن غرب شده بودند بدون آنکه مبانی وجودی این تمدن را درک کنند قشر منوّر الفکران و
روشنفکر ایرانی به این مطلب توجه نکرده بود که تجربه غرب، مختص به خود غرب است آنچه در غرب حادث شده بود محصول رویکرد نوین آنها به عالم و آدم بود و این رویکرد مبتنی به دگرگونی نسبت
انسان با مسئله وجود بود. که انسان شرقی آن تجربه را ادراک نکرده بود چگونه میتوانست ساختار
ذهنی خود را مثل انسان غربی سازد.
شیفتگی در برابر ظواهر تمدن غرب باعث شد که تأمّل در وجود و ماهیت غرب هرگز شکل نگیرد و سطوح و ظواهر اذهان را به خود مشغول دارد.
غفلت از
تأمّل در مبانی تجدد یا همان
مدرنیته ، روشنفکران را به سوی
تقلید سوق داد آنها هرگز در صدد تأسیس
تفکر بر نیامدند
و هرگز به این مقوله نیندیشیدند که چگونه میتوان بر اساس فرهنگ و
سنت ایرانی و
اسلامی اندیشهای را تأسیس کرد که ضمن پاسخ گفتن به معضلات جدید ضامن بقای
هویت فرهنگی جامع باشد. لذا به طرد سنت و فرهنگ ایرانی و اسلامی پرداختند و سخت بر علیه آن تاختند و به ورطه
شیفتگی در برابر ظاهر تمدن غربی فرو غلتیدند و در
برزخی بین سنت و تجدد ماندند دیدگاههای آنان نه پایگاهی در سنت داشت و نه از نقطه نظر خرد مدرن میتوانست جدی گرفته شود، چرا که به دلیل فقدان درک ماهیت دوران جدید منورالفکران ایرانی فقط به ایفای نقش روشنفکران میپرداختند و به قول رساله شیخ و شوخ از عوام الناس غربی
تقلید مینمودند و طبیعی است که تقلید از عوام و مردم کوچه و بازار فرنگستان چه ارمغانی به همراه خواهد داشت در چنین شرایطی هم سنت و هم تجدد
عقیم ماندند و عنصر ایرانی با مقوله
بحران هویت و بیخویشتن مواجه گردید.
این بحران هویّت در سخنان روشنفکران مشهود است این گونه روشنفکران میگفتند «نباید از پیش خود
اختراعی نمائیم یا باید
علم و تجربه فرنگستان را سرمشق خود قرار دهیم یا باید از دائره بربریگری خود قدمی بیرون نگذاریم.
موضوع تغییر الفبا حکایت از غفلت منور الفکران ایرانی داشت
میرزا ملکم خان از روشنفکران عهد
مشروطیت بر این گمان بود که الفبای فارسی مانع گسترش فرهنگ و تمدن غرب در ایران است.
یا در جای دیگر خطاب به دولتمردان ایران میگوید:«
عقل شما هم در صورتی که بیشتر از عقل
افلاطون باشد. باز بدون حکم فرنگی ممکن نیست بفهمید اداره شهری چیست.
البته طبیعی است که کسی که گوهر یگانه خود را گم کند ناگزیر به
دریوزگی خرمهره بیگانه خواهد رفت و ملت بیریشه و تهی از
اندیشه ، دشت سترون و چراگاه
اهریمن میشود.
با
انقلاب اسلامی و حرکت عظیم
امام خمینی روند بازگشت به سوی هویت ملی و
اسلامی ما آغاز شد اما کار فرهنگی به همان میزان که نتیجه و محصول خود را دیر بدست میدهد اثری که از خویش بر جای میگذارد نیز دیر پا و باقی است و به آسانی از
روح و
فکر و متن جامع زد و دنی و زایل شدنی نیست به قول امام راحل:« ما از شر
رضاخان خلاص شدیم لکن از شر
تربیت یافتگان غرب و شرق به این زودیها نجات نخواهیم یافت اینان بر پا دارندگان سلطه ابر قدرتها مستند و سر سپردگانی هستند که با هیچ منطقی
خلع سلاح نمیشوند».
در حال حاضر
دشمنان ملّت ایران بر مقابله با خودآگاهی و [[|خود باوری]] فرهنگی ملت ایران دست به
تهاجم فرهنگی گسترده بر علیه این ملت زدهاند به گفته فیلیپ بونونسکی، نویسنده
آمریکائی :جهان سرشار از کتابهایی است که عاملان سیا نوشته و منتشر کردهاند. علاوه بر این
سازمان سیا ، در کشورهای مختلف بنگاههای انتشاراتی و شبکههای توزیع کتاب و روزنامه دایر کرده است، بخشی از فعالیتهای آژانس ارتباطات بین المللی آمریکا همکار نزدیک سیا عبارتست از:
انتشار دوازده مجله به ۲۲ زبان، تهیه و پخش ۹۰۰ فیلم در سال، نمایش برنامه های تلویزیونی در یک صد کشور دنیا، تأسیس مرکز فرهنگی و
تبلیغی در کشورهای مختلف، توزیع ۵ میلیون نسخه کتاب به ۲۵ زبان در کشورهای مختلف، داشتن بیش از ۵ هزار ایستگاه رادیویی در اقصی نقاط دنیا ۸۲۲ ساعت به ۳۸ زبان دنیا، آیا با این حجم وسیع سرمایه گذاری فرهنگی آمریکا، ملت ایران که
دشمن درجه یک آمریکا محسوب میشود، از این
تهاجم فرهنگی مصون و ایمن میباشد برای اطلاع فقط برنامههای فارسی رادیو آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی ۶ برابر شده است.
برای مقابله با تهاجم فرهنگی و دفاع از فرهنگ ملی و اسلامی باید:
۱. در دانشگاهها و مدارس کشور دانشجویان و دانش آموزان و سایر جوانان را متوجه فرهنگ غنی ملی و اسلامی خود بنماییم و با اتصال عقبه درخشان فرهنگی و فکری به نسل امروز آنها را در مقابل فرهنگ بیگانه بیمه نمائیم.
۲. با بهاء دادن و پرداختن عمیق به رسیدگی به رشتههای علوم انسانی، و
تربیت اساتید
متعهد و متخصص و تدوین کتب مناسب به زبان روز به تولید علم پرداخته و با فرهنگ بیگانه به مقابله بپردازیم.
۳. با شناخت ابزارهای فرهنگی
دشمن راهکارهای مناسب را برای مقابله با آن بیابیم.
۴. با میدان دادن به نیروهای مؤمن و متهور در رسانههای گروهی و وسایل ارتباط جمعی سعی در طراحی مدلها و جریانهای فرهنگی و الگو سازی صحیح و واقع بینانه بر اساس فرهنگ ایرانی و اسلامی خود بنمائیم.
• مجله اندیشه حوزه سال ششم شماره هشتم.
• کتاب سروش، رویارویی فرهنگی ایران و غرب در دوران معاصر، انتشارات سروش.
• کتاب خود باوری فرهنگی، نوشته سید علیرضا شفیعی مطهر، ناشر امام عصر.
• کتاب تهاجم فرهنگی، مؤلف ستار هدایتخواه، ناشر معاونت اداره کل آموزش و پرورش خراسان.
• معرکه جهان بینی ها در خردورزی سیاسی و هویت ما ایرانیان، اثر فرهنگ رجائی، شرکت انتشارات احیاء.
اندیشه قم.