• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سیره امام سجاد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: امام سجاد علیه‌السلام، سیره، عبادت، عفو، انفاق، صدقه، دستگیری از نیازمندان، شجاعت.
پرسش: سیره اخلاقی امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ پیش و پس از امامت ـ به‌ویژه در واقعه کربلا ـ چگونه بوده است؟
پاسخ:
پیشوای چهارم، انسانی کامل و برگزیده حق و در همه جهات اخلاقی، عبادی و علمی به اوج کمال رسیده و نمونه مجسم و عینی قرآن و رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ بود. در دوران سیاه حکومت اموی که ارزش‌های انسانی و فضایل اخلاقی به فراموشی سپرده شده بود، آن امام هُمام، چون خورشید ی فروزنده درخشید و وجودش مجمع همه فضایل و ارزش‌های فراموش ‌ شده گردید.



پیشوای چهارم، انسانی کامل و برگزیده حق و در همه جهات اخلاقی، عبادی و علمی به اوج کمال رسیده و نمونه مجسم و عینی قرآن و رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ بود. در دوران سیاه حکومت اموی که ارزش‌های انسانی و فضایل اخلاقی به فراموشی سپرده شده و مردم به‌جای مشاهده زهد، ساده‌زیستی، تواضع، نوع‌دوستی، نرم‌خویی و رعیت‌پروری از زمام‌داران خود به‌عنوان خلیفه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، شاهد دنیاطلبی، اشرافیت، تجمل‌گرایی، خودمحوری و بزرگ‌بینی آنان بودند، آن امام هُمام، چون خورشیدی فروزنده درخشید و وجودش مجمع همه فضایل و ارزش‌های فراموش ‌ شده گشت؛ چنان‌که دوست و دشمن را به تحسین واداشت.
[۱] رفیعی، علی، تاریخ اسلام در عصر امامت امام سجاد و امام باقر علیهماالسلام، صص ۲۱-۱۷، مرکز تحقیقات اسلامی، ۷۶.


۱.۱ - روایتی از شافعی

محمد بن طلحه شافعی می‌نویسد: او، زینت عبادت‌کنندگان، پیشوای زاهدان، سرور پرهیزکاران و امام مؤمنان است، سیره‌اش گواه آن است که وی فرزند صالح رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ و سیمایش بیانگر مقام قرب او نزد پروردگار است....
[۲] شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السؤول، ص ۷۷. اقتباس از تاریخ اسلام در عصر امامت امام سجاد و امام باقر علیهماالسلام، نوشته علی رفیعی.



در این مجال جلوه‌ها و نمونه‌هایی از فضایل، سیره و مکارم اخلاقی آن حضرت در طول عمر با برکتشان که حقیقتاً بهترین و کامل‌ترین الگو برای جوامع بشری است را به تصویر می‌کشیم:

۲.۱ - ۱. فزونی عبادت و نیایش

فزونی عبادت و نیایش امام چهارم ـ علیه‌السلام ـ در پیشگاه خدا به‌حدی بود که آن حضرت سرور و زینت‌بخش عبادت‌کنندگان (سیدالعابدین، زین‌العابدین) و بسیار سجده کننده (سجاد) لقب یافت. وی در پیشگاه حق به‌قدری پیشانی بر خاک می‌سایید که همه مواضع سجده‌اش پینه می‌بست و هر سال دو بار و هر بار پنج عدد از پینه‌ها را می‌برید؛ از‌این‌رو به آن حضرت (ذُو الثَّفَنات) (یعنی صاحب پینه‌ها) می‌گفتند.

۲.۱.۱ - حالت امام هنگام وضو گرفتن

امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ هنگامی‌که وضو می‌گرفت، رنگ از چهره مبارکش می‌پرید. از علت آن سؤال شد. فرمود: آیا می‌دانید می‌خواهم در برابر چه کسی بایستم؟!

۲.۱.۲ - سخنان امام باقر درباره عنوانِ لقب سجاد

امام باقر ـ علیه‌السلام ـ در مورد علت ملقب شدن پدر بزرگوارش به لقب (سجاد) می‌فرماید: او را سجاد نامیدند؛ چون هیچ‌گاه نعمتی را به یاد نمی‌آورد، مگر آنکه سجده می‌کرد؛ هیچ‌وقت آیه‌ای از قرآن را که سجده (واجب یا مستحب) داشت نمی‌خواند، مگر آنکه سجده می‌کرد؛ خداوند هیچ‌گاه بدی و ناگواری را از او دفع نکرد، مگر آنکه سجده کرد؛ هیچ زمان از نماز واجب فارغ نشد، مگر آنکه سجده کرد؛ هیچ‌گاه بین دو نفر را اصلاح نکرد، مگر آنکه سجده کرد، (بر اثر فزونی این سجده‌ها) آثار سجده در تمام مواضع سجود آن حضرت نمایان بود.

۲.۲ - ۲. عفو و گذشت

عفو و گذشت و پاسخ بدی را به نیکی دادن، از دیگر خصلت‌های پیشوای چهارم ـ علیه‌السلام ـ بود.

۲.۲.۱ - سخن امام درباره عفو و گذشتِ خود

آن امام همام از این خوی برجسته خود چنین یاد می‌کند: «جرعه‌ای ننوشیدم که نزد من محبوب‌تر از جرعه خشمی باشد که در مقام تلافی صاحب آن برنیایم.» (فرو بردن خشم برای من، گواراترین نوشیدنی‌ها بود)!

۲.۲.۲ - بیان روایتی درباره گذشت امام

روزی مردی هاشمی به امام ـ علیه‌السلام ـ جسارت کرد. آن حضرت سخنی نگفت. پس از بازگشت آن مرد، امام ـ علیه‌السلام ـ به حاضران فرمود: آنچه این مرد گفت، شنیدید؛ دوست دارم همراه من بیایید تا نزد او برویم و پاسخ مرا نیز بشنوید.
امام ـ علیه‌السلام ـ به راه افتاد و این آیه را تلاوت می‌کرد: « ...وَالْکاظِمینَ الْغَیْظَ، وَ الْعافینَ عَنِ النّاسِ وَاللّهُ یُحِبُّ الُمحْسِنینَ »؛ «پرهیزکاران کسانی هستند که... خشم خود را فرو می‌برند و از خطای مردم درمی‌گذرند؛ و خدا نیکوکاران را دوست می‌دارد.»
امام ـ علیه‌السلام ـ به در منزل آن مرد رسید. وی که تصور می‌کرد امام ـ علیه‌السلام ـ برای تلافی آمده است؛ در‌حالی‌که خود را آماده پاسخ و برخورد کرده بود، بیرون آمد. امام ـ علیه‌السلام ـ به وی فرمود: ای برادر! تو لحظاتی پیش نزد من آمدی و سخنانی گفتی؛ آنچه گفتی اگر در من هست، خداوند مرا بیامرزد و اگر نیست، خدا تو را بیامرزد.
آن مرد با دیدن چنین واکنشی از امام ـ علیه‌السلام ـ شرمنده شد و بر پیشانی آن حضرت بوسه زد و گفت: آنچه گفتم در شما نبود و خود بدان سزاوارترم!

۲.۳ - ۳. دستگیری از نیازمندان

بخشش به نیازمندان و رسیدگی به مشکلات آنان، خصلت فراگیر همه امامان معصوم ـ علیهم‌السلام ـ بود که در زندگی هر یک از آن بزرگواران نمونه‌هایی فراوان به چشم می‌خورد.
امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ زندگی تعداد زیادی از خانواده‌های مستمند را تأمین می‌کرد
[۹] مناقب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۱۵۴؛ در روایتی از امام باقر ـ علیه‌السلام ـ تعداد خانواده‌های تحت تکفل آن حضرت صد خانوار ذکر شده است.
و هر شب با انبانی انباشته از نان و خرما و... به‌طور ناشناس به خانه‌های آنان می‌رفت؛ تا وقتی که آن حضرت زنده بود، کسی نفهمید که نیازهای آنان را چه کسی تأمین می‌کند. پس از شهادت آن حضرت دریافتند که آن فرد ناشناس علی بن حسین ـ علیه‌السلام ـ بوده است.
[۱۰] شیخ مفید، ارشاد، ص ۲۵۸، اقتباس از تاریخ اسلام در عصر امامت امام سجاد و امام باقر علیهماالسلام، نوشته علی رفیعی.


۲.۳.۱ - انفاق امام سجاد

پیشوای چهارم هیچ غذایی نمی‌خورد، مگر آنکه همانند آن را صدقه می‌داد و می‌فرمود: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ»؛ «هرگز به (حقیقت) نیکوکاری نمی‌رسید، مگر آنکه از آنچه دوست می‌دارید، (در راه خدا) انفاق کنید».

۲.۳.۲ - شیوه امام در انفاق و صدقه دادن

روش امام زین‌العابدین ـ علیه‌السلام ـ در انفاق و صدقه دادن این بود که پیش از آنکه صدقه را به نیازمند بدهد، آن را می‌بوسید. وقتی از علت آن سؤال شد، فرمود: من دست سؤال‌کننده را نمی‌بوسم؛ بلکه دست پروردگارم را بوسه می‌زنم. صدقه پیش از آنکه به دست نیازمند برسد، به دست پروردگارم می‌رسد.
روش دیگر آن گرامی در صدقه، سرّی انجام دادن آن بود. آن بزرگوار در این باره می‌فرمود: صدقه پنهانی، (آتش) خشم پروردگار را خاموش می‌کند.

۲.۴ - ۴. شجاعت

امام چهارم همچون سایر امامان علیهم‌السلام، شجاع، دلیر و ظلم‌ستیز بود. موضع سخت و سخنان کوبنده آن حضرت در برابر ستمگران خودکامه‌ای (همچون عبیداللّه، یزید و عبدالملک) بهترین گواه قوت روحی و شجاعت آن بزرگوار در جریان‌های پس از واقعه کربلا و دوران امامت آن امام همام است.

۲.۴.۱ - سخنان امام به عبیداللّه، یزید و عبدالملک

در برابر عبیداللّه که آن حضرت را تهدید به قتل کرده بود فرمود: آیا مرا به کشتن تهدید می‌کنی؟ مگر نمی‌دانی که کشته شدن (در راه خدا) روش ما و شهادت، کرامت ماست؟
[۱۵] اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۶۳۳؛ اءبِالْقَتْلِ تُهَدِّدُنی؟ اَما عَلِمْتَ اَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَةٌ وَ کَرامَتُنا الشَّهادَةُ.

در برابر یزید فرمود: ای پسر معاویه، هند و صخر! تو می‌دانی که جدم علی بن ابی‌طالب ـ علیه‌السلام ـ در روز بدر، احد و احزاب پرچم‌دار اسلام بود؛ ولی پدر و جد تو پرچم‌دار کافران بودند.
[۱۶] اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۶۳۳.

در برابر عبدالملک که آن حضرت را احضار کرد و گفت: من که قاتل پدر شما نیستم، پس چرا با ما رفت و آمد نمی‌کنید؟:
امام فرمود: قاتل پدرم هرچند به زندگی دنیایی او خاتمه داد، لیکن آخرت خویش را با این جنایت، تباه ساخت؛ اگر تو هم دوست داری مانند او باشی، باش!
اتخاذ چنین موضع قاطع و بیان چنین سخنان عتاب‌آمیز در برابر این حاکمان قلدر و مستبد، در کاخ و محل حکومت آنان، شجاعتی فوق تصور می‌طلبد.

۲.۴.۲ - خطبه قراء امام در کاخ یزید

به علاوه خطبه آتشین آن حضرت در کاخ یزید که به افشاگری جنایت‌ها و ظلم و فساد دستگاه بنی‌امیه ـ و به‌ویژه یزید ـ انجامید نیز، نشان از اوج قدرت روحی و شجاعت آن حضرت دارد.


نتیجه آنکه سیره اخلاقی و فضایل و کرامات اهل بیت ـ علیهم‌السلام ـ کامل‌ترین و بی‌بدیل‌ترین سیره و فضایل اخلاقی است و منحصر به یک دوره یا مرحله‌ای از زندگی پربار ایشان نمی‌شود و در لحظه‌لحظه زندگی ایشان ساری و جاری است؛ اما این روحیات و کمالات بسته به شرایط زمانی و مکانی و در برابر افراد و جریان‌ها متفاوت است.
گاهی در برابر مستضعفان، محرومان و ضعفای جامعه... وَالْکاظِمینَ الْغَیْظَ، وَ الْعافینَ عَنِ النّاسِ هستند و انفاق، محبت و گذشت از سرتاسر وجودشان لبریز می‌شود و گاهی نیز در برابر مستکبران، ظالمان و حاکمان جور و ستم، شجاع‌ترین، دلیرترین و محکم‌ترین انسان‌ها برای ستاندن حق مظلوم از ظالم‌اند.


۱. رفیعی، علی، تاریخ اسلام در عصر امامت امام سجاد و امام باقر علیهماالسلام، صص ۲۱-۱۷، مرکز تحقیقات اسلامی، ۷۶.
۲. شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السؤول، ص ۷۷. اقتباس از تاریخ اسلام در عصر امامت امام سجاد و امام باقر علیهماالسلام، نوشته علی رفیعی.
۳. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۳۳.    
۴. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۳۲.    
۵. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۳۳.    
۶. کلینی، اصول کافی، ج ۲، ص ۱۰۹؛ ما تَجَرَّعْتُ جُرْعَةً اَحَبَّ اِلَیَّ مِنْ جُرْعَةِ غَیْظٍ لا اُکافی بِها صاحِبَها.    
۷. آ‌ل‌عمران (۳)، آیه ۱۳۴.    
۸. شیخ مفید، ارشاد، ج ۲، ص ۱۴۶.    
۹. مناقب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۱۵۴؛ در روایتی از امام باقر ـ علیه‌السلام ـ تعداد خانواده‌های تحت تکفل آن حضرت صد خانوار ذکر شده است.
۱۰. شیخ مفید، ارشاد، ص ۲۵۸، اقتباس از تاریخ اسلام در عصر امامت امام سجاد و امام باقر علیهماالسلام، نوشته علی رفیعی.
۱۱. آ‌ل‌عمران (۳)، آیه ۹۲.    
۱۲. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۸۹.    
۱۳. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۷۴.    
۱۴. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۸۸.    
۱۵. اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۶۳۳؛ اءبِالْقَتْلِ تُهَدِّدُنی؟ اَما عَلِمْتَ اَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَةٌ وَ کَرامَتُنا الشَّهادَةُ.
۱۶. اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۶۳۳.
۱۷. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۱۲۱.    



پایگاه اسلام کوئست.    


رده‌های این صفحه : امام سجاد | تاریخ معصومان




جعبه ابزار