حدود احترام به استاد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: احترام به استاد.
پرسش: حریم احترام به استاد در کلاس درس تا چهاندازه لازم است؟
پاسخ:
احترام به استاد مقولهای نیست که بتوان برای آن حدومرز مشخصی بیان کرد؛ یعنی اینکه بگوییم فقط تا حد معینی باید به
معلم احترام گذاشت نه بیشتر؛ چراکه اینگونه مسائل با توجه به انعطافی که دارند، حد و حریمهای متفاوتی میتوان برای آنها ترسیم کرد.
وظایف شاگرد در برابر استاد عبارت است از:
استاد را به مثابه پدر خود بداند و مانند پدر خویش در ادای حق معلم کوشش نماید.
از اسکندر پرسیدند برای چه به معلم و استاد خود بیش از پدرت ارج مینهی؟ در پاسخ گفت: معلم منشأ و سبب زندگانی جاوید و پایدار من است؛ ولی پدر من، مجرای وجود زودگذر و فناپذیر من میباشد.
شاگرد باید به دیده تکریم و ادب به استاد بنگرد و از
عیوب او چشم پوشد و با دل و زبانش از او خرده نگیرد.
شاگرد در مقابل استاد نهایت
تواضع و
فروتنی را داشته باشد و هرگز در مقابل او صدا بلند نکند.
در کلاس درس باید آمادگی روحی و ذهنی داشته باشد و از چرت زدن و افکار پراکنده و ... بهشدت پرهیز کند.
شاگرد باید مراقب حرکات و حالات خود در مقابل استاد باشد.
عدم پیشدستی شاگرد نسبت به پاسخ پرسشها در محضر استاد؛ یعنی هنگامی که دیگران از استاد مطلبی میپرسند، نباید شاگرد بدون اینکه استاد از او بخواهد، به آن سؤال پاسخ دهد؛ بلکه اجازه دهد که خود استاد پاسخ آن سؤال را مطرح کند.
تمرکز حواس در کلاس درس و دقت در گوش دادن به سخنان استاد.
هنگام نشستن در کلاس باید روبهروی استاد، خاضعانه، با ادب و نزاکت بنشیند. نباید در حضور استاد به دیوار و پشتی نیمکت تکیه دهد (در حالت لمیده قرار گیرد)؛ بهگونهای بیشیند که پشت و پهلوی او طرف استاد قرار نگیرد؛ بهگونهای ننشیند که دست خود را پشت سر یا کنار سر خود به صورت متکا قرار دهد. نباید در حضور استاد به چپ و راست و بالا و پایین نگاه کند؛ بلکه به سخنان استاد توجه داشته باشد. در محضر استاد نباید با دیگران گفتوگو و شوخی نماید.از نظر دور و نزدیک بودن نیز مناسب باشد؛ نه آنچنان دور بینشیند که نشاندهنده عدم تمایل شاگرد به سخنان استاد باشد و نه آنچنان نزدیک که موجب سلب راحتی استاد گردد.
خطاب به استاد محترمانه باشد. او را از راه دور صدا نزند. از خطابهای
غیر محترمانه مانند «تو گفتی» اجتناب کند و از کلمات احترامآمیز مانند استاد و آقا استفاده کند. در غیاب
استاد نیز از او به احترام یاد کند.
شاگرد باید نسبت به تلاشهای استاد در تدریس و یاددهی سپاسگزار باشد.
شاگرد باید پیش از استاد در جلسه درس حضور یافته و منتظر شرفیابی استاد باشد. حتی اگر ممکن است در مسیر راه منتظر استاد بماند و او را تا کلاس درس همراهی کند.
صدای خود را در محضر استاد بیش ازاندازه بلند نکند. زیاده از حد و بدون نیاز سخن نگوید. سخن خارج از نزاکت مطرح نکند و دیگران را در محضر استاد نخنداند. از غیبت دیگران در محضر استاد اجتناب نموده.
هنگام بحث علمی با استاد نظرات اساتید دیگر را در محضر او مطرح نکند و مرتباً نگوید فلان شخص چنین گفت، فلان استاد چنان گفت.
طرح سؤال از استاد با لطافت و احترام باشد، نگوید «من حرف شما را قبول ندارم»، «مطلب آنطور که شما گفتید نیست». از اینگونه تعبیرات اجتناب کند.
وظایف شاگرد در قبال استادش بیشتر از این موارد است و دانشآموز باید با تمام قوا حرمت و احترام او را ـ چه در کلاس درس و چه در خارج از کلاس ـ نگهدارد.
اما باید این نکته را نیز در نظر داشت که رابطه معلم و شاگرد، یا دانشجو و استاد، از نظر طاعت و احترام، رابطهای یکطرفه نیست که صرفاً معلم بخواهد محتکرانه
طاعت و احترام شاگرد را به خود جلب کند و شاگرد از احترام و محبت متقابل محروم باشد.
بلکه بر طبق منطق
تعلیم و تربیت اسلامی، با وجود اینکه معلم و استاد دارای مقامی بس ارجمند است و باید شاگرد نسبت به دستورات معلمِ شناختهشده و صالح، گوش شنوا داشته باشد و عالیترین نوع احترامات را درباره او مبذول دارد، اما باید معلم و استاد نیز در برابر حالت پذیرای شاگرد، به نوبه خود بههیچوجه از احترام و
محبت به او دریغ نورزد تا این رابطه در جهت پیشبرد و توسعه
علم، زمینه هموار و آمادهای را فراهم سازد. گوش شنوای حق برای هر دو طرف ـ یعنی استاد و شاگرد ـ لازم است تا
حق بر روابط آنها
حکومت کند و در زیر سایه آن، جامعه بر مدار حق داوری کند.
اگر بنا باشد شاگرد ـ به ناحق ـ در برابر استاد و معلم خردهگیری و
انتقاد کند و در قبول حق، استنکاف ورزد و درعینحال خواهان مصونیت از انتقادها باشد، باید به او گفت: که صد البته توقع نابجایی دارد.
شاگرد باید با توجه به نکاتی که در مورد احترام او به معلم و طاعت از وی یاد شده است در انتقاد از استاد ـ ضمن آنکه باید دقیق باشد ـ لازم است خردهگیریهای خود را با مایههای ظریفی از لطف و احترام بیامیزد تا
مقام شکوهمند معلم از گزند فرومایگی مصون ماند.
این رهنمودِ طاعتآفرین و احترامبرانگیز، فرمان خدا در
قرآن و فرستاده او در
سنت اسلامی است که
امامان معصوم (علیهمالسلام) به ما گوشزد کردهاند که باید بیش از پدر به معلم و استاد احترام بگذاریم تا از این طریق به
رشد و بالندگی
علم و دانش مدد نماییم.
ولی از آنسو معلم و استاد نیز براساس رهنمودهای همین وجودات مقدس و به منظور توسعه و گسترش خوانِ پربار علم و دانش، موظفاند که از هرگونه محبت و احترام به شاگرد و اهتمام به افکار و
تشویق از پیشرفتهای او دریغ نورزد و از طریق مواسات با او و دلسوزی و شفقت بر او، وی را از محبتهای سازنده خویش مالامال و سرشار سازند و جز براساس حق خردهگیری نکنند و آنگاه که
حق و حقیقت، مقتضیِ چنین خردهگیریها و انتقاد باشد، لطف و محبت و برخوردهای دلنشین را به کار گیرند؛ چون برای رسیدن به راه خدا، ـ راهی که نیکبختی جاوید را در
دنیا و آخرت برای جامعه به
ارمغان میآورد ـ «
حکمت و
موعظه حسنه»، و برخوردهای مبتنی بر حق و محبت لازم است.
ستیز و درگیریهای خشونتآمیز نهتنها نمیتواند راه صحیح را به ما بنمایاند بلکه ازآن جهت که
عقل و اندیشه را زیر فشار هیجان علیل میسازد، راه را از نظرها دور داشته و راههای شیطانی را برای افکارِ ازکارافتاده، هموار کرده و ناگزیر انسان را در دستاندازهایِ مخفی خود، به سقوط و نابودی سوق میدهد؛ چون راههای
باطل و شیطانی، پریشان و پریشانیزاست:
ــ «مردم را با حکمت واندرزهای نیکو و دلنشین، به راه
پروردگار خود بخوان و با آنها بهگونهای که نیکوتر و بهتر است، به استدلال و مجادله بپرداز».
ــ «و این طریق راه و رسم من است که از
افراط و تفریط به دور است و کاملاً عادلانه و معتدل میباشد، پس باید از این راهورسم پیروی کنید و از راهورسمهای پریشان و پریشانگر پیروی نکنید؛ چون شما را از هم میپراکند».
آری معلم، صاحب
قدرت و زمامدار مستبد در کلاس درس نیست تا انتظار داشته باشد که
کودکان و
نوجوانان همچون
بندگان و
بردگان او بوده، باید بیچونوچرا از او
اطاعت کنند. برعکس، باید کلاس درس برای محصل، میدان
حیات و نفس کشیدن و جای
آزمایش استعدادها و محل تشکیل عادات و خصال پسندیده باشد. کلاس باید نمونه محیطی انسانی و محیطی پاک و صاف و زدوده از زنگارهای خودبینی و رعب و قدرتطلبی باشد تا محصل با اعتماد کامل بتواند خود را از این آیینه پاک و صاف به معلم خود نشان دهد و معلم هم در این آیینه بتواند به نقایص شاگردش آگاهی یابد و چشم و
بصیرت او را از افق کلاس به جو جامعه باز نماید.
بنابراین باید گفت که اصل، حفظ حرمت استاد است ـ چه در کلاس و چه خارج از کلاس ـ مگر زمانی که پا را از حوزه
عقل و
شرع بیرون گذارد که در آن صورت هم نباید حرمت او را شکست؛ ولی باید نظر خود را با نهایت ادب و احترام ابراز نمود.
۱. مسائل تربیتی اسلام، سیدمحمدباقر حجتی، چ ۷، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۷ ش.
۲. راه و روش تربیت از دیدگاه امام علی (علیهالسلام)، علی محمد حسین ادیب، ترجمه سیدمحمد رادمنش، چ ۲، مؤسسة انجام کتاب، ۱۳۶۳ ش.
۳. آداب تعلیم و تربیت در اسلام، شهید ثانی، ترجمه سیدمحمدباقر حجتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۵۶ ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حدود احترام به استاد»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۱/۲۴.