تخریب کعبه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: پیامبر، کعبه، مسجد الحرام، تعمیر، تخریب، بازسازی، عبدالله بن زبیر.
پرسش: در
تفسیر المیزان آمده: «عن عبدالله بن الزبیر قال: قال رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم): انما سمی الله البیت العتیق لان الله اعتقه من الجبابرة فلم یظهر علیه جبار قط. اقول: اما هذه الروایة فالتاریخ لا یصدقها و قد خرب البیت ثم غیره عبدالله بن الزبیر نفسه ثم الحصین بن نمیر بامر یزید ثم الحجاج بامر عبد الملک ثم القرامطة». سؤال این است که: معنای «قد خرب البیت ثم غیره عبدالله بن الزبیر» چیست؟ ظاهراً اشاره به تخریب خانه خدا توسط ابنزبیر میکند؛ اما «تغییر دادن آن» (غیره) به چه معناست؟
پاسخ: براساس گزارشهای تاریخی
کعبه چندین بار آسیب دیده، ویران شده و مورد بازسازی قرار گرفته، و در جریان برخی بازسازیها، تغییراتی نیز در شکل و شمایل آن به وجود آمده است. یکی از این بازسازیها در زمان جوانی
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و قبل از
بعثت حضرتشان رخ داده و بعد از آن نیز در قرن اول بعد از
اسلام، کعبه در زمان
عبدالله بن زبیر و
حجاج بن یوسف دچار آسیب و ویرانی شده و به دنبال آن، بازسازیها و تغییراتی نیز در ساختمان کعبه رخ داده است.
کعبه، نماد
توحید است که جایگاه ویژهای نزد
مسلمانان دارد و اکنون نیز به عنوان
قبله تمام آنان به شمار میآید. این بنای مقدس ـ چه قبل از اسلام و چه بعد از آن ـ بارها به دلیل رخدادهای طبیعی و جنگها دستخوش آسیبهایی شد که با توجه به احترامی که این بنا نزد مردم داشت، به سرعت و با گذشت اندک زمانی مورد بازسازی قرار گرفت و در مواردی، این بازسازیها با تغییراتی نیز همراه گشت.
گزارشهای تاریخی مواردی از ویرانی
کعبه را نقل کردهاند.
بررسی دقیق تمام ویرانیها و بازسازیها در این مقاله مختصر نمیگنجد و ما تنها به سه مورد آن اشاره خواهیم کرد:
ویرانی کعبه در دوران جوانی
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم):
در ۳۵ سالگی پیامبر
قریش تصمیم به تعمیر اساسی کعبه گرفت که لازمهاش تخریب کامل این بنا بود.
در مورد دلیل بازسازی کعبه در آن زمان، چند گزارش وجود دارد؛ از جمله:
سیل بزرگی منجر به آسیبدیدگی جدی بنای کعبه شده بود.
کعبه بدون استفاده از ملاط و تنها با چیدن سنگها روی هم و با ارتفاعی کمی بیشتر از قد یک
انسان و بدون سقف ساخته شده بود و به همین دلیل، سرقت از درون آن آسان بود.
به هر حال تصمیم قریش برای بازسازی چندان آسان نبود؛ به دلیل مقام و منزلت کعبه، این تصمیم با نارضایتیهایی همراه بود. در نهایت
ولید بن مغیرة به تخریب کعبه مشغول شد و چنین
دعا میکرد: «اللهم انا لا نرید الا الخیر»؛ خدایا! ما هیچ قصد بدی نداریم! مردم با خود میگفتند اگر امشب بلایی بر ولید نازل شد، نشانگر نارضایتی خدا از تخریب و بازسازی کعبه بوده و ما آن قسمت خراب شده را به حالت اول برمیگردانیم؛ اما اگر بلایی نازل نشد، فردا به ولید یاری خواهیم رساند؛ صبح فردا، ولید بدون مشکلی به ادامه تخریب پرداخته و مردم نیز به کمک او رفتند.
قریش در استفاده از مصالح ساختمانی نیز دقت به خرج داده و گفتند آنچه در بنای کعبه به کار گرفته میشود، باید از کسب
حلال بوده و نباید
مهریه زناکار، مال
ربا و دیگر مظالم را در بنای کعبه خرج کرد.
همچنین قرار شد که هر تیرهای از قریش، به بازسازی بخشی از کعبه بپردازد.
هنگامی که دیوار کعبه از چهار طرف تا جایی بالا آمد که نوبت نصب حجرالاسود رسید، میان سران تیرهها اختلافاتی رخ داد؛ زیرا هرکدام میخواستند که افتخار نصب آن سنگ مقدس نصیب آنان شود، بحران تا حدی اوج یافت که تیرهها مسلح شده و مهیای نبرد گشتند! بازسازی کعبه نیز متوقف شد و سه چهار روز به همین منوال گذشت. روز چهارم یا پنجم بود که ابوامیه مخزومی پیشنهاد داد؛ نخستین شخصی را که وارد
مسجد الحرام میشود، همگان به عنوان داور پذیرفته و به تصمیم او گردن نهند. همه این پیشنهاد را پذیرفتند. آنان چشم به در بودند و
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) اولین نفری بود که وارد شد، آنان با خوشحالی
فریاد زدند: این امین است که میآید! این
محمد است! ما همگی داوری او را خواهیم پذیرفت! آن حضرت جلو آمد و حاضران از او نظر خواستند. ایشان فرمود: پارچهای بیاورید! چون پارچه را آوردند حضرت آن را پهن کرد و حجر الاسود را میان آن نهاد و فرمود: هر یک از شما گوشهای از آن را گرفته و بلند کنید، بدین ترتیب همگی در بلند کردن آن سنگ شرکت جستند و همین که سنگ برابر جایگاهش قرار گرفت، خود آن حضرت پیش آمد و آن را از میان پارچه بلند کرد و در جای خود گذاشت.
قریش در جریان بازسازی به شیوهای عمل کرد که به استحکام بیشتر بنای
کعبه انجامید. به عنوان نمونه، برخی مصالح و چوبها را از یک کشتی رومی گرفتند که در ساحل جده غرق شده و قابل استفاده نبود.
آنان تغییرات دیگری را نیز در جریان بازسازی انجام دادند:
درب کعبه را از سطح
زمین بالاتر بردند تا در صورت وقوع سیلاب،
آب به راحتی وارد آن نشده و نیز هر شخصی نتواند به سادگی وارد آن شود.
کعبه را مسقف کردند.
ارتفاعش را تا هجده
ذراع افزایش دادند.
آسیب دیدن کعبه در زمان یزید و بازسازی آن توسط ابن زبیر
در مورد ویرانی کعبه در زمان عبدالله بن زبیر، دو گزارش وجود دارد که میتوان هر دو را پذیرفت:
سپاهیان یزید، با لشکرکشی به مکه این شهر را محاصره کردند. ابن زبیر و سپاهیانش به کعبه پناهنده شدند. شامیان از بالای کوهها و از درون تنگهها، با منجنیقها سپاه عبدالله را سنگ باران میکردند و گاه غیر از سنگ، مواد قابل اشتعال را با نفت مخلوط کرده و بعد از آتش زدن به داخل مسجدالحرام میانداختند که در این ماجرا کعبه آسیب بسیار دید و بخشی از آن سوخت.
البته قصد اصلی سپاه شام، شکست سپاه ابن زبیر بود؛ ولی آنان در این نبرد، ابایی از تخریب کعبه نداشتند.
گزارشی وجود دارد که در زمان محاصره، مردم در اطراف کعبه (برای گرم شدن و یا پختوپز) آتش میافروختند، وزش باد باعث شد که شعلهای در خانه کعبه افتاده و چوبها و پرده آن را بسوزاند. عروة بن اذینه نقل میکند:
در
روز آتشسوزی کعبه، با مادرم در مکه بودم و کعبه را بدون پوشش حریر دیدم که رکن آن از سه جا شکافته شده بود. گفتم: برای کعبه چه اتفاقی رخ داده؟! یکی از یاران ابن زبیر را نشانم دادند و گفتند که او در این آتشسوزی مقصر بود؛ زیرا شعله آتشی را به سر نیزه خود داشت که باد وزید و
آتش را بین رکن یمانی و رکن حجرالاسود به پردههای کعبه افکند.
بعد از این آسیبدیدگی شدید، ابن زبیر تصمیم گرفت که کعبه را به صورت کامل تخریب و بازسازی کند. جابر بن عبدالله انصاری و عبدالله بن عمر با این امر موافقت کردند؛ اما ابن عباس به این دلیل مخالف بود که شاید مجدداً فردی آمده و (به علت دشمنی با عبدالله بن زبیر) به خرابی مجدد آن اقدام کرده (و اینگونه به حرمت کعبه آسیب بیشتری وارد آید).
البته در نهایت، ابن زبیر کعبه را کاملا ویران کرده و سپس مورد بازسازی قرار داد.
او به استناد روایتی که خالهاش
عایشه از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نقل کرده بود، تغییراتی را در خانه خدا به وجود آورد:
«اگر قوم تو تازه از
جاهلیت و
کفر خلاصی نشده بودند (و هنوز آثارش از نهان آنان رخت نبسته بود)، من گنجینههای کعبه را در راه
خدا انفاق میکردم و درب کعبه را همطراز زمین قرار داده و حجر اسماعیل را داخل خانه خدا قرار میدادم.
و «برای کعبه دو درب قرار میدادم».
در نهایت ابن زبیر:
برای کعبه دو درب قرار داد.
حجر اسماعیل را در درون کعبه برد.
هر دو درب کعبه را همطراز
زمین قرار داد؛ به طوری که برای وارد شدن به درون
کعبه، نیازی به پله نبود. .
فضای داخلی کعبه را گسترش داده و آن را بیست و هفت ذراع کرد و این مقدار اضافی از حجر اسماعیل بود که به داخل کعبه اضافه شد.
آسیب دیدن کعبه در زمان عبدالملک به دست حجاج و بازسازی آن
چند سال بعد و به دنبال حمله حجاج به
مکه، ابن زبیر مجدداً به کعبه پناهنده شد و ـ همانگونه که
ابن عباس پیشبینی کرده بود ـ حجاج برای شکست او، آنجا را به منجنیق بست. در نتیجه کعبه دوباره آسیب دید؛ اما این بار دیگر مجالی برای ابن زبیر باقی نماند. او در
جنگ شکست خورد و حجاج بر مکه مسلط شد.
حجاج خواهان از بین بردن اصلاحات ابن زبیر در کعبه بود و به همین دلیل، با عبدالملک بن مروان نامهنگاریهایی داشت و از او در مورد بازسازی کعبه اجازه گرفت. در نهایت حجاج، کعبه را به همان شکلی که قبل از اصلاحات ابن زبیر بود، درآورد؛ درب را بالا برد، حجرالاسود را از درون کعبه به بیرون آورد و...!
سالها بعد،
منصور عباسی در اندیشه بازسازی آن براساس بنای ابن زبیر بود که مالک بن انس او را از این کار باز داشت و گفت: نباید به کاری اقدام کند که کعبه بازیچه فرمانروایان بعدی قرار گرفته و هر فرمانروایی از آن کم کرده و یا بر آن بیفزاید؛ یکی مانند ابن زبیر
عمل کند و دیگری مانند عبدالملک بن مروان (و هیبت آن را از بین ببرند].
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «تخریب کعبه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱/۱۶.