• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ویژگی‌های وکیلان امامان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: امام مهدی (علیه‌السّلام)، وکیلان امامان، عدالت، ورع، ناحیه مقدّسه.

پرسش: وکیلان امامان (علیهم‌السّلام) چه ویژگی‌هایی داشتند؟

پاسخ: وکیلان ائمه (علیهم‌السّلام)، بایستی دارای ویژگی‌هایی باشند که بتوان به آنها اعتماد کرد و امورات بین مردم و امام (علیه‌السلام) را حاصل کنند. از جمله شرایط کارگزاران و وکلا داشتن عدالت و وثاقت و رازداری و علم و تقوا بوده که در طول انجام ماموریت از ائمه (علیهم‌السّلام) حتی علمای مشهور برای ایصال به مطلوب از واسطه‌های ائمه (علیهم‌السّلام) پاسخ می‌گرفتند.



جایگاه وکیلان و کارگزاران نهاد وکالت در میان مردم به عنوان حلقه وصل امام و مردم، اقتضا می‌کرد که آنان از ویژگی‌هایی فراتر از دیگران برخوردار باشند؛ ویژگی‌هایی همچون: عدالت و وثاقت، مدیریت، رازداری و پنهان‌کاری، وجاهت اجتماعی، اعتقاد به کار تشکیلاتی، کاردانی، نظم و انضباط، احتیاط، علم، قداست، ورع و تقوا و...از لوازم کارگزاران نهاد وکالت بوده است.
روشن است که این ویژگی‌ها در همه کارگزاران، یکسان نبوده است؛ بلکه موقعیت و رتبه آنان در نهاد وکالت در لزوم دارا بودن صفات والاتر و کامل‌تر، دخالت داشته است. برخی از مهم‌ترین ویژگی‌های کارگزاران از این قرار است:


اوّلین و مهم‌ترین ویژگی وکیلان کل و جزء ناحیه مقدّسه، تدبیر، کاردانی و مدیریت شیعیان در فضای خفقان آلوده سیاسی حاکم بر جامعه اسلامی بود. گروه شیعیان در این فضای آلوده و پُرخطر، نیاز به رهبرانی داشت که با مدیریت و تدبیر خاص، این مجموعه را از این دوره خطرناک، به سلامتی عبور دهد، آسیب‌های محتمل را شناسایی کند و ارتباط درونیِ توده شیعیان را با رهبر غایب خویش به گونه‌ای ساماندهی نماید که هم آرامش درونی جامعه شیعی استمرار یابد و هم بهانه‌ای در دست حاکمیت عبّاسی قرار نگیرد. انضباط شخصی و تشکیلاتی در این مجموعه، نیاز اوّلیه و بسیار مهم بود.

۲.۱ - تلاش بر نفوذ جاسوسان بین وکلا

زمانی عبداللَّه بن سلیمان -وزیر عبّاسیان- برای نفوذ در میان وکلا و شناسایی آنان، جاسوسانی را مامور کرد تا پول‌هایی را به عنوان وجوه شرعی به وکلا تحویل دهند. از طرف ناحیه مقدّسه به همه وکیلان ابلاغ شد که هیچ کس پولی از کسی قبول نکند. این دستور به صورت کامل انجام شد و جاسوسان نتوانستند حتّی از یک وکیل ناحیه مقدّسه، سندی به دست آورند. جاسوسی نزد محمّد بن احمد رفت و هر چه در پرداخت پول به او اصرار کرد، او تجاهل کرد و همه چیز را انکار نمود.
[۱] ر.ک: محمدی ‌ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه)، ج۴، ص۱۷۴، ح ۶۸۱.


۲.۲ - مقابله با نفوذ توسط وکلا

حسین بن روح نوبختی برای آن که ناحیه وکالت آسیب نبیند، دربان خود را -که به معاویه ناسزا گفته بود- از کار برکنار کرد. در کاردانی و تدبیر حسین بن روح همین بس که او در عین دارا بودن نیابت خاص امام مهدی (علیه‌السّلام)، با دربار عبّاسی و وزرای آنان نیز ارتباط و رفت و آمد داشت.
عثمان بن سعید نیز با استفاده از جایگاه خویش به عنوان تاجر روغن و عسل در مرکز خلافت اسلامی، رفت و آمد داشت و امور مربوط به نهاد وکالت را رهبری می‌نمود.


موقعیت خاص نهاد وکالت اقتضا می‌کرد که مخفی‌کاری، راه کار اصلی در تمام امور مرتبط با آن باشد. از این‌رو، مدیریت و سلسله مراتب در آن، از دشواریِ خاصی برخوردار بود.

۳.۱ - جایگاه حسین بن روح

جعفر بن احمد بن متیل و پدرش احمد بن متیل، از اعضای اصلی نهاد وکالت در دوره محمّد بن عثمان (نایب دوم) بودند؛ ولی هنگام تعیین نایب سوم، حسین بن روح نوبختی -که رتبه‌ای پایین‌تر از آنها داشت- به عنوان نایب سوم معرفی شد. ابوسهل نوبختی در توجیه دلایل انتخاب حسین بن روح، به ویژگیِ نهان‌کاری کامل در نهاد وکالت اشاره کرده و گفته است: «اگر من مکان امام غایب را چنان که ابوالقاسم حسین بن روح می‌داند، می‌دانستم، شاید در تنگنای محاجّه، آن را بر خصم افشا می‌کردم. در صورتی که ابوالقاسم [حسین بن روح] اگر امام را زیر عبای خود پنهان داشته باشد و او را با قیچی، ریزریز کنند، امام را آشکار نخواهد کرد».
[۲] ر.ک: محمدی ‌ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه)، ج۴، ص۳۶۷، ح ۶۳۷.
حسین بن روح، در سایه همین پنهان‌کاری، حتّی با دربار عبّاسی رابطه‌ای نزدیک داشت.

۳.۲ - نفوذ وکیل به دربار عباسی

وکیل اوّل، عثمان بن سعید عُمری -که از کودکی در خانه امام‌ هادی (علیه‌السّلام) حضور داشت- به عنوان تاجر روغن و عسل، شهره بود و در پناه شغل خویش، نامه‌های متبادل شده بین امام، وکیلان جزء و مردم را منتقل می‌کرد.

۳.۳ - مواخذه واسطه امام

داوود بن اسود، واسطه امام عسکری (علیه‌السّلام) برای رساندن برخی از نامه‌های عثمان بن سعید بود؛ نامه‌هایی که در قالبی چوبی جاسازی شده بود و او بدون آن که از محتوای آن آگاه باشد، مامور رساندن آنها بود. بر اثر بی‌احتیاطی او، چوب حامل نامه‌ها شکسته و نامه‌ها بیرون ریخته شد و به سبب این بی‌احتیاطی، مورد مؤاخذه امام قرار گرفت.

۳.۴ - رهایی از دست جاسوسان

یادکرد کناییِ نام امام (علیه‌السّلام) در نوشته‌ها و گفته‌ها نیز گونه‌ای پنهان‌کاری و رازداری شمرده می‌شود. در نامه‌ها و حواله‌های مالی، از امام (علیه‌السّلام) به عنوان «غریم» یعنی طلبکار یاد می‌شد که در نزد صاحبان و رابطان مالی، لقبی شناخته شده بود؛ ولی در نزد دیگران، بسیار عادی جلوه می‌کرد.
این شیوه سبب شد هنگامی که دستگاه جاسوسی بنی‌عبّاس، برای شناسایی سازمان وکالت، جاسوسانی را به سراغ آنان فرستاد، آنان به راحتی از این دام فرار کردند و توانستند نهاد وکالت را از آسیب جدّی، مصون دارند.


نمایندگی بی‌واسطه یا با واسطه امام (علیه‌السّلام) در امور مالی، نیازمند اعتماد امام و عدالت و وثاقت شخص است بویژه در مورد کسانی که نمایندگیِ منطقه‌ای را بر عهده داشتند. همچنین رابط بودن بین امام و مردم و انتقال پرسش‌ها و پاسخ‌ها اقتضا می‌کرد که امام (علیه‌السّلام) و مردم به این نمایندگان اعتماد داشته باشد.
در برخی از دوره‌ها -که گاه از آن با نام دوران «حیرت» یاد می‌شود- تنها وثاقت افراد و نهاد وکالت بود که می‌توانست ریشه تردیدها را بزداید و کار را سامان دهد. برخی از وکیلان -همچون نایبان خاص- به صراحت از جانب امام (علیه‌السّلام) توثیق شده‌اند. «العَمرِی وَابنُهُ ثِقَتانِ، فَما ادَّیا الَیک عَنّی فَعَنّی یؤَدّیانِ؛ عَمری و فرزند او مورد اعتماد من هستند و آنچه به تو برسانند، از سوی من رسانده‌اند».
حتّی برخی از نمایندگان که در پایان کار، منحرف شدند، در دوره فعالیت در نهاد وکالت، استقامت داشته و مورد توثیق امام (علیه‌السّلام) قرار گرفته‌اند.

۴.۱ - وثاقت عمومی وکلا

امام مهدی (علیه‌السّلام) در سخنی عام، وثاقت کلّی نمایندگان نهاد وکالت را بیان کرده و فرموده است: لَیسَ فینا شَک ولا فیمَن یقومُ مَقامَنا شَک.
[۵] محمدی ‌ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه)، ج۴، ص۱۷۰، ح ۶۷۸.

هرگز درباره ما و کسانی که از طرف ما فعالیت می‌کنند، نباید شک شود.

۴.۲ - تعمیم وثاقت توسط علما

بسیاری از رجالیان با تعمیم وثاقت مالی وکیلان، وثاقت رجالیِ آنان را به صِرف دارا بودن مقام وکالت پذیرفته‌اند. شیخ طوسی، علّامه حلی،
[۷] طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ص۴.
شیخ بهایی،
[۸] مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۱، ص۲۱.
و وحید بهبهانی،
[۹] مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۱، ص۲۱۰ - ۲۱۱.
از کسانی هستند که به تصریح یا به اشاره، وکالت از ناحیه امام (علیه‌السّلام) را دلیل توثیق فرد برشمرده‌اند. مرحوم وحید بهبهانی نوشته است که ائمه (علیهم‌السّلام) تنها کسانی را که مورد اعتماد و وثوق بوده و از عدالت برخوردار بودند، به وکالت نصب می‌کردند.
[۱۰] مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۱، ص۲۱۰.


۴.۳ - اختلاف رای در تعمیم وثاقت

گفتنی است که برخی از رجالیان همانند شیخ عبدالنبی جزایری مقباس الهدایة، (چاپ شده در تنقیح المقال):
[۱۱] مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص۷۷.
[۱۲] ر.ک: مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایة، ج۳، ص۳۸۳.
«(سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه (علیهم‌السّلام))» و آیة‌اللَّه خویی،
[۱۳] خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۷۷.
با این تلازم مخالفت کرده‌اند. مرحوم خویی نوشته است: اگر این تلازم وجود داشت، حتّی یک مورد خیانت و انحراف در سازمان وکالت پدید نمی‌آمد، در حالی که مسلّم است مواردی از انحراف در این نهاد، پدید آمده است.
[۱۴] خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۷۷.



آگاهی چندانی از میزان دانش دینی و مباحث حدیثی تمام وکیلان در دست نیست. روشن است که بیشتر وکیلان، از عالمان طراز اوّل و شاخص منطقه جغرافیایی خود نبوده‌اند. حتّی نایبان خاص وکیلان ارشد نیز از عالمان طراز اوّل محسوب نمی‌شدند. عثمان بن سعید، به غیر از روایاتی که به سبب موقعیت اداری خود در نهاد وکالت نقل کرده است، روایات‌ اندکی دارد. محمّد بن عثمان و حسین بن روح نیز اگرچه روایات بیشتری دارند، ولی در مقایسه با محدّثان، فقیهان و دیگر عالمان شیعه، از جایگاه علمی ویژه‌ای برخوردار نبوده‌اند.


در میان وکیلان دیگر ناحیه مقدّسه، گاه راویان و عالمانی همچون: احمد بن اسحاق و شلمغانی به چشم می‌آیند؛ ولی مشخّص است که ویژگیِ علمی آنان مورد توجّه نبوده است، حتّی در رتبه‌بندی و جایگاه اداری وکیلان نیز جایگاه علمی آنان مورد توجّه نبوده و ویژگی‌های اجتماعی و مدیریتی آنان اهمیت بیشتری داشته است.
[۱۵] ر.ک: شبیری زنجانی، سیدموسی، جرعه‌ای از دریا، ج۱، ص۱۷۳.
«آیة‌اللَّه شبیری زنجانی نوشته‌اند: نوّاب اربعه، هیچ‌یک به عنوان مراجع علمی طایفه امامیه مطرح نبوده‌اند.»

۶.۱ - مراجعه علما به وکلا

در دوره فعالیت وکیلان، حتّی در غیبت صغرا عالمان بزرگی در قم و بغداد می‌زیستند؛ ولی در نهاد وکالت جایگاهی نداشتند. حتّی حسین بن روح، کتاب التادیب را از شهر بغداد نزد علمای قم فرستاد و نظر آنان را نسبت به آن جویا شد.
از این‌جهت، به نظر می‌رسد که ویژگی علمی در مجموعه افراد وکالت به عنوان شاخص، لحاظ نمی‌شده است و ویژگی‌های اجتماعی، اداری و تشکیلاتی، مورد توجّه بوده است. جالب آن که عالمان طراز اوّل شیعی، به وکیلان مراجعه کرده و پاسخ سؤالات و ابهامات خود را از طریق آنان از امام (علیه‌السّلام) می‌پرسیدند. مردم نیز برای پاسخ‌گویی به پرسش‌های خود از شیوه متعارف مراجعه به عالمان استفاده می‌کردند.
[۱۶] محمدی ‌ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ جلد سوم سال انتشار: ۱۳۹۳، ص۲۳۵-۲۶۹.



۱. ر.ک: محمدی ‌ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه)، ج۴، ص۱۷۴، ح ۶۸۱.
۲. ر.ک: محمدی ‌ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه)، ج۴، ص۳۶۷، ح ۶۳۷.
۳. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، المناقب، ج۴، ص۴۲۷ - ۴۲۸.    
۴. ر.ک:کشی، محمد بن عمر، رجال الکشّی، ج۲، ص۸۴۴، ش ۱۰۸۸.    
۵. محمدی ‌ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه)، ج۴، ص۱۷۰، ح ۶۷۸.
۶. طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۲۰۹.    
۷. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ص۴.
۸. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۱، ص۲۱.
۹. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۱، ص۲۱۰ - ۲۱۱.
۱۰. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۱، ص۲۱۰.
۱۱. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص۷۷.
۱۲. ر.ک: مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایة، ج۳، ص۳۸۳.
۱۳. خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۷۷.
۱۴. خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۷۷.
۱۵. ر.ک: شبیری زنجانی، سیدموسی، جرعه‌ای از دریا، ج۱، ص۱۷۳.
۱۶. محمدی ‌ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ جلد سوم سال انتشار: ۱۳۹۳، ص۲۳۵-۲۶۹.



حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «ویژگی‌های وکیلان امامان» تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۱/۰۴.    






جعبه ابزار