• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وجود نیروی جاذبه در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلید واژه : نیروی جاذبه، قرآن، ستون
پرسش :آیا وجود نیروی جاذبه در قرآن بیان شده است؟
پاسخ :



«اللَّهُ الَّذِى رَفَعَ السمَوَتِ بِغَیرِ عَمَدٍ تَرَوْنهَا ثمَّ استَوَى عَلى الْعَرْشِ وَ سخَّرَ الشمْس وَ الْقَمَرَ كلُّ یجْرِى لاَجَلٍ مُّسمًّى یُدَبِّرُ الاَمْرَ یُفَصلُ الاَیَتِ لَعَلَّكُم بِلِقَاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ؛ خدا همان كسى است كه آسمان را - بدون ستونى كه قابل رؤیت باشد - آفرید سپس خدا همان كسى است كه آسمانها را چنانكه مى بینید بدون ستون بر پا داشت یا آنها را با ستونهاى نامرئى بر افراشت (الله الذى رفع السماوات بغیر عمد ترونها)»

۱.۱ - تبیین آیه در تفسیر نمونه

در تفسیر نمونه ، در تبیین آیه چنین می نویسد:« براى جمله (بغیر عمد ترونها) دو تفسیر گفته اند:

۱.۱.۱ - آسمان بی ستون

نخست اینكه همانگونه كه مى بینید آسمان ، بی ستون است (گوئى در اصل چنین بوده، ترونها بغیر عمد)

۱.۱.۲ - آسمان با ستون های نامرئی

دیگر اینكه (ترونها)، صفت براى (عمد) بوده باشد كه معنیش چنین است، آسمانها را بدون ستونى كه مرئى باشد، برافراشته است، كه لازمه آن وجود ستونى براى آسمان است، اما ستونى نامرئى!.

۱.۱.۳ - السماء ذات الحبك درکلام امام رضا(ع)

و این همان است كه از امام علی بن موسی الرضا (علیهماالسلام) در حدیث حسین بن خالد آمده است، او مى گوید از امام ابى الحسن الرضا (علیهالسلام ) پرسیدم، اینكه خداوند فرموده و السماء ذات الحبك (سوگند به آسمان كه داراى راههاست ) یعنى چه، فرمود: این آسمان راههائى به سوى زمین دارد... حسین بن خالد مى گوید عرض كردم چگونه مى تواند راه ارتباطى با زمین داشته باشد در حالى كه خداوند مى فرماید آسمانها بیستون است، امام فرمود: عجیب است، آیا خداوند نمى فرماید بدون ستونى كه قابل مشاهده باشد؟ من عرض كردم آرى، فرمود: پس ستونهائى هست و لیكن شما آنرا نمى بینید.

۱.۱.۴ - کشف حقیقت علمی با این آیه

این آیه با توجه به حدیثى كه در تفسیر آن وارد شده است، پرده از روى یك حقیقت علمى برداشته كه در زمان نزول آیات ، بر كسى آشكار نبود، چرا كه در آن زمان هیئت بطلمیوس با قدرت هر چه تمامتر، بر محافل علمى جهان و بر افكار مردم حکومت مى كرد، و طبق آن آسمانها به صورت كراتى تو در تو همانند طبقات پیاز روى هم قرار داشتند و طبعا هیچكدام معلق و بیستون نبود، بلكه هر كدام بر دیگرى تكیه داشت، ولى حدود هزار سال بعد از نزول این آیات، علم و دانش بشر به اینجا رسید كه افلاك پوست پیازى، به كلى موهوم است و آنچه واقعیت دارد، این است كه كرات آسمان هر كدام در مدار و جایگاه خود، معلق و ثابتند، بى آنكه تكیه گاهى داشته باشند، و تنها چیزى كه آنها را در جاى خود ثابت میدارد، تعادل قوه جاذبه و دافعه است كه یكى ارتباط با جرم این كرات دارد و دیگرى مربوط به حركت آنهاست.

۱.۱.۵ - ستون نامرئى در کلام حضرت علی (ع)

این تعادل جاذبه و دافعه به صورت یك ستون نامرئى ، كرات آسمان را در جاى خود نگه داشته است . حدیثى كه از امیر مؤ منان علی (علیهالسلام ) در این زمینه نقل شده بسیار جالب است ، طبق این حدیث امام فرمود: این ستارگانى كه در آسمانند، شهرهائى هستند همچون شهرهاى روى زمین كه هر شهرى با شهر دیگر (هر ستاره اى با ستاره دیگر) با ستونى از نور مربوط است. آیا تعبیرى روشنتر و رساتر از ستون نامرئى یا ستونى از نور در افق ادبیات آن روز براى ذكر امواج جاذبه و تعادل آن با نیروى دافعه پیدا مى شد؟»


با این وجود باید توجه کرد که قرآن اگر چه از سوی خدای آگاه به تمام حقایق هستی است، اما کتابی برای هدایت بشر است. و نباید نظریات و فرضیه های علمی را در آن جستجو کرد. و کسانی که سعی می کنند، با نشان دادن فرضیه های تجربی در قرآن، (به گمان خود)، جایگاه قرآن را بالاتر ببرند، در واقع قرآن را درست نشناخته اند. هنگامی که براهین مستحکم و غیر قابل نقض لزوم رجوع به قرآن را اثبات می کند چه نیازی به تکیه بر فرضیه های تجربی است؟ آیا می توانیم به وارونگی جایگاه علوم (عقلی و تجربی ) در جامعه تکیه کنیم و مطالب عقلی و مسلم را با نظریات تجربی وجاهت ببخشیم؟
و از آن بالاتر وقتی قرآن با علم حضوری ما به گستردگی وجودمان و استعدادهای وسیعمان جایگاهش روشن می شود و تبعیتش واجب می گردد، نباید قرآن را تابع فرضیه های علمی کنیم تا متاعی برای کسب افتخار باشد! در حالی که باید پناهگاه اضطرار بشر به وحی باشد که هیچ بدل و جایگزینی نمی تواند بیابد.


۱. سوره رعد، آیه۲    
۲. تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، ج ۱۰، ص ۱۱۰    



سایت شهر سوال    



جعبه ابزار