مصدّق
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: مصدق.
پرسش: جریان بوسیدن دست
فرح توسط مصدق صحت تاریخی دارد؟ لطفاً برای ما مدرک بفرستید؟
پاسخ: دکتر محمد مصدق یکی از
رجال سیاسی عصر پهلوی بوده و چند دوره در عصر پهلوی دوم به نمایندگی
مجلس از طرف مردم تهران انتخاب شد.
او از نوادگان پادشاهان
قاجار بوده و در خاندان درباری پرورش یافته است.
مصدق دارای
تحصیلات عالی دانشگاهی در رشته
حقوق میباشد، او تحصیلات عالیه را در خارج از کشور طی کرده و به مدارج بالای علمی در حقوق مدنی و جزایی دست یافت.
دکتر مصدق در کنار
رهبر مذهبی و استقلالطلب ایران یعنی
آیتالله کاشانی مبارزه علیه دخالت بیگانگان و استبداد را آغاز نمود، خصوصاً در راه ملی کردن
صنعت نفت با همکاری دو نیروی مذهبی و ملی موفقیتهای چشمگیری به دست آورد.
اما پس از مدتی بین دو گروه شقاق ایجاد شد و وحدت و دستآوردهای آن از بین رفت و استبداد و استعمار با همکاری هم تمام این نیروها را به کنار زدند.
براساس برخی از
اسناد و مدارک تاریخی که در دسترس ماست، مصدق مخالف حکومت
شاه نبود، برخلاف آیتالله کاشانی که کاملاً مخالف دستگاه مستبد و دخالت دولتهای بیگانگان در امور کشور بود. این واگرایی وقتی ثابت میشود که مصدق با قدرتگیری کاشانی از او حمایت نمیکند. و در انزوای او نیز کاملاً واکنش منفی از خود نشان میدهد، حتی طرفداران مصدق توهینهای تحقیرآمیزی نیز نسبت به کاشانی روامیدارند.
مصدق سیاستمداری محافظهکار بوده است که به شخص شاه علاقهمند بوده و مخالف برچیده شدن
حکومت شاهنشاهی در ایران نبود.
مصدق در مجلس دوره چهاردهم طی نطقی میگوید:« بنده میخواهم اینجا عرض کنم که من در این مجلس از همه بیشتر شاه را دوست دارم.»، «ما امروز یک شاه خوب داریم و شاه خوب را باید نگاه داریم.» و «... خدا شاهد است آقایان! این شاه
وطن خودش را دوست دارد، با حسننیت است و والله شاید کسی از ما بهقدر او حسننیت ندارد.»
پس از نخستوزیری در مجلس میگوید: «در این مجلس به شاهنشاه جوانبخت خود
قسم خوردهام و یک
آدم بیشرافت نیستم که به این شاه جوانبخت...
خیانت بکنم و یا اگر بخواهند به این شاه خیانت بکنند، من از آنها جلوگیری و یا او را محکوم به آن مجازاتی که لازم است، نکنم».
این جملات مصدق بسیار صادقانه است؛ زیرا اگر مواضع سیاسی او در مقابل شاه و آیتالله کاشانی
رهبر مذهبیون و در جریان اعدام نواب صفوی و یارانش و سایر زندانیان سیاسی بررسی کنیم، خواهیم دید او مردی کاملاً
صادق و
وفادار به شاه و
سلطنت است.
دکتر مصدق از نفوذ و محبوبیت آیتالله کاشانی و سایر علما در مطرح نمودن خود در بین مردم و موجه جلوه دادن چهره خود بسیار بهره برد؛ اما پس از آن هرجا میدید که سلطنت از طرف این نیروها در مخاطره است، از
سلطنت دفاع میکرد
و در جریان
نواب و یارانش نیز هیچ قدمی در جلوگیری از
اعدام آنها ننمود.
این مرد تا جایی حامی سلطنت بوده و وفاداری به شاه و
خاندان پهلوی میکرد که خم شده و دست
ثریا، زن مصری شاه را بوسیده و در برابر شاه تعظیم کرده است. (تصویر این واقعه به ضمیمه پاسخ به حضورتان ارسال میگردد).
فرح در زمان مصدق، زن شاه نبود تا
مصدق دست او را ببوسد؛ بلکه دست ثریا بوسیده شده است.
مصدق پس از
کودتای ۲۸ مرداد قبل از
مرگ جسمانی، دچار
مرگ سياسی شديد شد و از صحنه
سیاست خارج گرديد. او در محاكمهای كه به رياست
دادگاه نظامی انجام گرفت، مورد بخشش و عفو ملوكانه قرار گرفته و باقی عمر خود را در خانه ييلاقی خودش (احمدآباد) سپری كرده و به استراحت پرداخت.
او نقش مهم خويش را كه همراهی با مذهبيون به
رهبری آیتالله کاشانی بود، خوب ايفا كرد و نقشهای را كه احتمال میرود از سوی استبداد و استعمار برای منزوی كردن كاشانی طرحريزی شده بود، اجرا نمود و بدين ترتيب، نهضت اسلامخواهی و برقراری
حکومت اسلامی را سالها به تعويق انداخت كه ملت برای به دست آوردن آن هزاران
جوان خويش را در اين راه
قربانی كرد.
خط سازش، مجتبی سلطانی.
سایت اندیشه قم.