کودتای ۲۸ مرداد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: کودتای ۲۸ مرداد.
پرسش: هدف از کودتای ۲۸ مرداد چه بود ؟ بانی و مسبب آن چه کسانی بودند ؟
پاسخ: برای پاسخ به قسمت اول این سؤال که هدف از کودتای ۲۸ مرداد چه بوده لازم است، بهطور هرچند مختصر از وضعیت و شرایط ایران قبل از کودتا آگاهی مییابیم:
با آغاز
جنگ جهانی دوم کشورهای استعمارزده جهان سوم شاهد ظهور و رشد حرکتهای ضد استعماری بودند. در ایران نیز در پی حمایت
رضاخان از نیروهای
آلمان و عدم توجه وی به تهدیدات و تذکرات
روسیه و
انگلستان، این دو کشور ضمن اشغال خاک ایران او را از حکومت عزل و فرزندش محمدرضا را که فردی سستاراده و بیتوجه بود، بر تخت نشاندند.
در چنین شرایطی جامعه ایران نیز به رهبری
علما و روشنفکران وارد جریانهای ضد استعماری شدند و حرکتهایی را آغاز کردند. با ورود نیروهای آزادیخواه مذهبی و ملی به
مجلس و دولت که در واقع نتیجه حمایت همهجانبه مردم بود، این حرکتها رشدی مضاعف یافتند.
فعالیتهای ضد استعماری ایران با
ملی شدن صنعت نفت وارد مرحله جدیدی گردید؛ چراکه مردم توانستند با اتحاد و همدلی یکی از بزرگترین پیروزیهای خود را در سالهای حضور
استعمار انگلستان به دست آورند.
این موفقیت که حاصل اتخاذ سیاست واحد نیروهای ملی و مذهبی بود، برای
حکومت پهلوی نیز گران آمد تا جایی که محمدرضا که موقعیت خود را در خطر میدید، مخالفتهای خود را با اقدامات
مصدق بیشتر نمود که این امر در نهایت منجر به استعفای مصدق شد.
در این زمان حضور و حمایت
آیتالله کاشانی از مصدق مردم را در سی تیر ۱۳۳۲ به صحنه آورد. رژیم علیرغم کشتار فجیعی که در این روز به راه انداخت، تاب مقاومت در برابر ملتی یکپارچه و یکصدا نیاورد؛ لذا مصدق با اختیاراتی مضاعف مجدداً به نخستوزیری تعیین گردید.
در این حوادث چند نکته قابل تأمل است:
مردم همچنان
تابعیت خود را نسبت به رهبران مذهبی اعلام داشتند.
اتحاد نیروهای مذهبی و ملی بهعنوان مهمترین عامل
پیروزی شناخته شد.
پس از واقعه ۳۰ تیر، اگرچه به دلایلی شکاف و جدایی بین نیروهای مذهبی و ملی ایجاد گردید، ولی همچنان حضور و بقای این نیروها در صحنه سیاسی ایران خطری برای
استعمار و
استبداد تلقی میگردید.
در این میان انگلستان که بزرگترین متضرر در این حوادث بود، وقتی دریافت که رایزنیهای او در زمینه مقابله با ملی شدن صنعت نفت ایران کار به جایی نمیبرد، در نشستی مشترک با آمریکائیان در سال ۱۹۵۲ م، ۱۳۳۱ ش طرح اجرای
کودتا با هدف سرنگونی دولت مصدق را ارائه نمودند.
این طرح اگرچه در ابتدا مورد مخالفت آمریکا قرار گرفت، ولی آمریکائیان نیز زمانی که توانستند از انگلستان امتیازاتی در خصوص
نفت ایران دریافت نمایند، با طرح موافقت نمودند.
با اعلام موافقت آمریکا در ۱۸ مارس ۱۹۵۳ م، ۲۷ اسفند ۱۳۳۱ ش،
نشستهایی بین طرفین برگزار شد و زاهدی بهعنوان جانشین مصدق تعیین گردید و مبالغی نیز جهت کمک به اجرای طرح کودتا در اختیار او قرار گرفت
از سوی دیگر انگلستان علیرغم آنکه خود طراح اولیه کودتا بود، با توجه به شرایط نامساعدی که در ایران برای او وجود داشت، ترجیح داد که تمام امور کودتا را به آمریکا بسپارد و خود بهظاهر از صحنه کنار رود.
در این میان روسیه کمونیستی نیز به دور از مسائل نبوده است.
شوروی اگرچه بهطور مستقیم در اجرای طرح نقش نداشته است، اما اقدامات نیروهای وابسته به او نشانگر حمایت شوروی از سیاستهای آمریکا و انگلستان میباشد که در این میان بهطور اختصار به بعضی از اقدامات شوروی و نیروهای داخلی او اشاره مینماییم:
۱. تحریک و حمایت از نیروهای کمونیستی مستقر در
آذربایجان به رهبری پیشهوری که مدعی استقلال بودند. این امر در جای خود زنگ خطری برای انگلستان و آمریکا و منافع آنها تلقی میشد.
۲. وقتی
دادگاه لاهه در خصوص پرونده نفت ایران و انگلستان آماده رأیگیری شد، نماینده شوروی در دادگاه با هدف ندادن
رأی به نفع ایران به بهانه مریضی حاضر نشد.
۳. وقتی دولت مصدق در اثر فشارهای اقتصادی بهطور مکرر از شوروی خواست که نفت ایران را خریداری نماید، شوروی از این کار خودداری نمود.
۴. شوروی از پرداخت ۱۱ تن طلای بدهی خود به ایران در دوره
حکومت مصدق سرباز زد؛ ولی پس از کودتا آن را تقدیم دولت کودتا نمود.
۵. پس از کودتا شوروی اولین کشوری بود که رژیم کودتا را به رسمیت شناخت.
۶. در داخل ایران نیروهای کمونیستی با ایجاد رعب و وحشت و ناامنی درصدد ناامید نمودن مردم و قطع حمایتشان از حکومت مصدق برآمدند. همچنین این نیروها با تمام توان به افزایش شکاف و اختلاف بین نیروهای مذهبی و ملی میپرداختند.
۷. در زمینه اقتصادی نیز این نیروها با برگزاری اعتصابات متعدد و گسترده، تحریم خرید اوراق قرضه دولت فشارهای دیگری بر دولت مصدق میآوردند.
در یک جمعبندی میتوان اهداف مهم کودتا را چنین دانست:
نیروهای مذهبی و ملی به رهبری
آیتالله کاشانی و دکتر مصدق، اگرچه دچار شکاف عمیق و اختلافات شدیدی شده بودند، ولی بقای این نیروها در صحنه سیاست ایران همچنان خطری برای استعمار تلقی میشد؛ لذا لازم بود با کودتایی این نیروها بهطور کامل از صحنه بیرون میرفتند.
حرکت کمونیستی که در دوره
رضاخان با توجه به تسلط انگلیس بر ایران رشدی در کشور نداشت، با ورود نیروهای شوروی به ایران و سقوط رضاخان در ایران بهسرعت رشد نمود
تا حدی که چنانچه گذشت، مدعی بزرگی همچون پیشهوری خواهان جدایی قسمت اعظمی از خاک این سرزمین بود. از سوی دیگر، در
پایتخت نیز نیروهای حزب توده با برگزاری میتینگها،
تظاهرات و ... درصدد به دست گرفتن اوضاع کشور بودند. در این میان دولت مصدق نیز با
سکوت و کمکاری در برابر این حرکتها درصدد گرفتن امتیاز از آمریکا و انگلیس بود. اجرای یک کودتا میتوانست خطر کمونیست را از ایران و در واقع از حوزه منافع استعمار آمریکا و انگلیس دور نماید.
ملی شدن صنعت نفت و اوج گرفتن حرکتهای ضد استعماری در ایران فقط خطری برای منافع انگلستان و آمریکا در ایران نبود؛ بلکه این امر میتوانست به منافع استعمارگران در تمام منطقه
خاورمیانه آسیب برساند و الگویی مناسب برای دیگر کشورهای مسلمان منطقه قرار گیرد.
با توجه به اهميت سياسی ايران و واقع شدن در منطقه مهم سياسی و نظامی، ادامه روند در ايران میتوانست منجر به سقوط دولت پهلوی گردد و اين به معنای
سقوط و از دست رفتن بازارهای تسليحاتی آمريكا در ايران و منطقه بود؛ چنانچه بعد از كودتا میبينيم كه آمريكا، ايران را بهعنوان
پلیس منطقه قرار داد؛ لذا او را به خريد سلاحهای مدرن
تشویق نمود. از سوی ديگر، زنگ خطری برای ساير كشورهای منطقه به صدا درمیآورد و آنان را مشتری توليدات نظامی خود مینمود. اگر چنين حكومتی به رهبری شخصيتهای مذهبی و ملی كنار گذارده میشد، انتخاب و جايگزين آن هزينه زيادی برای استعمارگران دربرداشت.
تاريخ سياسی ايران معاصر، سیدجلالالدین مدنی.
سایت اندیشه قم.