محوریت نظام تعلیم و تربیت علوی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تعلیم و تربیت علوی.
پرسش: در نظام تعلیم و تربیت علوی محوریت اصلی در کجا قرار دارد؟
پاسخ: توحید محور اصلی تعلیم و تربیت
اسلامی به طور عام و تربیت علوی به طور خاص است.
قبل از پرداختن به پاسخ اصلی سؤال لازم است به یک اصل کلی اشاره شود و آن اینکه: اساساً محور دعوت تمامی
پیامبران الهی در طول
تاریخ توحید بوده و همه تعلیمات آنها به همین اصل اساسی بر میگردد.
از این رو در
نهج البلاغه دعوت به توحید و
یکتا پرستی به عنوان عالیترین هدف
بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) معرفی شده است.
نظام تعلیم و تربیت علوی نیز در راستای اهداف تربیتی پیامبران الهی تدوین شده و تربیت دینی جامعه توحید و خداپرستی و هدایت
انسان به سوی
کمالات و ارزشهای الهی را محور اصلی خویش قرار داده است.
توحید مداری در نظام تعلیم و تربیت علوی، از دو بعد قابل ارزیابی است.
با نگاهی گذرا به
زندگی ایشان شخصیت بینظیر او را بر محور توحید ناب میتوان یافت.
تولد و
شهادت حضرت در دورترین مکانها از
شرک دینی درون
کعبه و محراب
مسجد کوفه بود و از سوی دیگر او اولین کسی که دعوت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به توحید را پذیرفت، در جوانی برای شکستن
بتها برفراز کعبه، بر دوش پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بالا رفت. و در یک کلام میتوان گفت محور اصلی زندگی او توحید و یکتاپرستی بود روان شناسان تربیت الگویی را یکی از بهترین شیوههای تربیت معرفی نمودهاند، از این رو
امام علی علیهالسلام به عنوان یکی از چهرههای درخشان و بینظیر توحیدی، میتواند الگوی ارزشمندی در تعلیم و تربیت هر انسانی باشد.
توحید و یکتاپرستی در کلام ایشان نیز محور اصلی است، در نهج البلاغه کلمه «الله» و مفاهیم مرتبط با آن، پس از حروف ربط و اضافه، از نظر تعداد بیشترین کاربرد را دارد و از این رو میتوان محور نظام تربیتی آن حضرت را پرستش توحیدی دانست.
اهتمام ویژهای که امام علی علیهالسلام نسبت به تبیین توحید، جلوههای گوناگون آن و حدود و مرزهای ناپیدای آن، ابراز فرمودهاند، ما را به این نکته رهنمون میسازد که توحید محور اصلی تعلیم و تربیت اسلامی به طور عام و تربیت علوی به طور خاص است. نکتهای که لازم است اشاره شود این که در نظام علوی، عناصر بسیاری مورد تاکید است اما
روح همه آنها به توحید و یکتاپرستی و
خدا شناسی بر میگردد. در نظام تربیت علوی که محور اصلی آن توحید و هدایت انسان به سوی کمالات و ارزشهای الهی است تبیین ویژهای از توحید ارایه شده و نظام تربیتی خاصی را بنا نهاده است که با دیگر نظامها تفاوت ماهوی دارد. در نظام تربیت علوی توحید عمیقتر از آنچه در کتابهای اصول عقاید است، مطرح شده در جای جای نهج البلاغه که منشور
تربیتی علی (علیهالسلام) است امام (علیهالسلام) بحثهای توحید صفاتی،
حدوث و قدم ذاتی و زمانی، نامحدودیت و ترکیب بحثهایی نظیر آن را که از معرکههای
کلام و
فلسفههای الهی است مطرح میکند و در عین حال یادآوری مینماید که نه شناخت ذات خداوند در محدوده ادراکات بشری است و نه اشتغال به موضوعات الهیات نظری برای تحقق توحید، شرط کافی است.
بنابراین درس اول نهج البلاغه برای متولیان
تعلیم و تربیت دینی این است که محور نظام تربیتی را توحید، و خداپرستی قرار دهند، و درس دوّم عدم اکتفاء به، مباحث نظری در باب آموزش توحید است و اینکه آموزش مباحث اعتقادی و مذهبی باید به گونهای باشد که ثبات عقلی توحید به تثبیت قلبی آن در
جوانان و
نوجوانان تبدیل شود. در این مختصر امکان اینکه کل نظام تربیتی علی ( علیهالسلام) را معرفی کنیم و پس از آن محور نظام تربیتی وی را شناسائی نماییم، وجود ندارد، لذا روی یکی از نامههای حضرت که در زمینه تربیت و راهنمایی وارد شده است، متمرکز میشویم و بخشهایی از آن را با هم مرور میکنیم.
در نامه ۳۱ نهج البلاغه که حضرت برای فرزندش
امام حسن (علیهالسلام) نوشته است و در آن نکات تربیتی بسیاری وجود دارد، نظام تربیت علوی و محوریت توحید و تربیت انسان در راستای کمالات انسانی و ارزشهای الهی، بیش از هر جای دیگر قابل فهم است. حضرت در فراز نخست نامه مسأله
مرگ و
روز رستاخیز را با دقت و ظرافت خاص مطرح مینماید و دیدگاهی زیبا و آیندهای پرامید را برای انسانها ترسیم میکند طوری که گویی یاد مرگ در زندگی انسانها نقش سازنده و هدایت کنندهای ایفا میکند. ایشان بعد از برقراری رابطه با
فرزند ، رابطه او را با
خدا برقرار میکند و توصیه و
نصیحتهایی به فرزندش دارد که اولین آنها سفارش به
تقوای الهی است آنجا که میفرماید:تو را به
ترس از خدا
وصیت میکنم و...
در فراز دیگر نیز میفرماید:و بدان ای فرزند که بهترین چیزی که از این اندرز فرا میگیری ترس از خدا است.
حضرت با توجه به این موضوع که
جهان بینی مذهبی در دوران نوجوانی پایهریزی میشود، و
تفکر مذهبی در این دوره اوج میگیرد، میفرماید: فرزندم: وصیت مرا نیکو دریاب و بدان که مرگ در دست همان کسی است که زندگی در دست او است...
در این فراز در واقع امام علی (علیهالسلام) به نوعی برای فرزندش جهان بینی توحیدی را توضیح میدهد و اعتقاد به توحید که همه چیز در دست
خداوند است و اعتقاد به
معاد را با روش استدلالی مورد قبول جوان تفسیر میکند.
حضرت
امید به خداوند را مجدداً به فرزند خود یادآور میشود و میفرماید:
رزق و روزی در دست خداوند است لذا باید تلاش نمود و به فضل و رحمت الهی امیدوار بود. در قسمتهای مختلف این نامه و در جای جای نهج البلاغه دعوت به توحید محور اصلی گفتههای امیر المؤمنین علی (علیهالسلام) است.
• علی کریمی جهرمی، به سوی مدینه فاضله، قم، نشر راسخون، ۱۳۷۶.
• زین العابدین قربانی، اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی، قم، انصاریان، ۱۳۷۱.
• مصطفی دلشاد تهرانی، ماه مهرپرور (تربیت در نهج البلاغه) انتشارات دریا، ۱۳۷۹.
• سید مهدی صانعی، پژوهشی در تعلیم و تربیت اسلامی، انتشارات سناباد، ۱۳۷۸.
اندیشه قم.