• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قصاص و انتقام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: قصاص، انتقام، عفو، قتل.

پرسش: آیا قصاص موجب گسترش انتقام نمی‌شود؟

پاسخ: اینکه آیه شریفه ۱۷۸ سوره بقره با عنوان مؤمنان شروع می‌شود، شاید اشاره به این باشد که مؤمنانِ به مبدأ و معاد هرگز ملاک کارشان را براساس هواوهوس و اغراض شخصی قرار نمی‌دهند و کینه‌توزی محرک آنان نیست؛ چون علاقه اخوت و برادری بین قاتل و اولیای مقتول هرگز منقطع نشده؛ بلکه هم‌چنان با هم برادر دینی هستند. («... فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ اَخِیهِ شَیْءٌ ...»). آیا این طرز تفکر از حسن محبت و برادری حکایت می‌کند یا از کینه‌توزی و انتقام؟
در نتیجه باید به آیه شریفه توجه کرد تا روشن شود که حکم «قصاص» و «عفو» در اسلام نه‌تنها مبتنی بر کینه‌توزی و انتقام‌جویی شخصی نیست، بلکه یک مجموعه کاملاً انسانی و منطقی از تعبیرات به‌کاررفته در آیه شریفه (از قبیل دستور عفو قاتل، برادر دینی خواندن قاتل، اولیای مقتول و رحمت الهی) است.از عفو که خود تسهیل در امور بندگان است، کاملاً استفاده می‌شود که قصاص عامل گسترش انتقام نیست؛ بلکه ضامن حیات اجتماعی است. توصیه قرآن این است که در امر قصاص اسراف (زیاده‌روی) نکنید.



این شبهه در واقع برآیند تفکری است که قوانین کیفری و جزایی اسلام را خشن و ناشی از حس انتقام و کینه‌توزی شخصی می‌داند. قهراً نتیجه این می‌شود که اجرای این قوانین (از جمله حکم قصاص) موجب گسترش انتقام می‌شود؛ اما واقع این است که قصاص یک قانون قرآنی است که از سوی خداوند حکیم براساس حکمت، وضع و تشریع شده است و ارتباطی با مسئله انتقام‌جویی ندارد؛ چون انتقام یک امری شخصی و برای فرو نشاندن غضب فردی است؛ در صورتی‌که قصاص برای پیش‌گیری از تکرار ظلم و جنایت به اجتماع است و هدف آن تأمین عدالت و تضمین حیات اجتماعی است.
با توجه به اهمیت نفوس انسان‌ها از دیدگاه اسلام و برابر بودن کشتن یک انسان با کشتن همه انسان‌ها، اسلام مجازات قصاص را برای پیش‌گیری از وقوع قتل و سایر جرایم علیه اشخاص پیش‌بینی کرده است و این مجازات درعین‌حال که عدالت کیفری را به صورت عینی و ملموس محقق می‌کند، بالاترین تأثیر را در پیش‌گیری از وقوع این جرایم دارد؛ به گونه‌ای که هیچ مجازات دیگری نمی‌تواند چنین تأثیری را در این زمینه داشته باشد و قرآن کریم با صراحت تمام، فلسفه وضع این مجازات را حفظ حیات انسان‌ها می‌داند: «وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ یَا اُولِی الْاَلْبَابِ».
این ادعا با مراجعه به منابع معتبر اسلامی ـ کتاب و سنت ـ به‌خوبی قابل اثبات است.


در این‌جا به دلیل اختصار، به ذکر یک آیه از قرآن کریم اکتفا کرده و آن را بررسی می‌کنیم:

«یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصَاصُ فِی الْقَتْلَی الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْاُنْثَی بِالْاُنْثَی فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ اَخِیهِ شَیْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَاَدَاءٌ اِلَیْهِ بِاِحْسَانٍ ذَلِکَ تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَی بَعْدَ ذَلِکَ فَلَهُ عَذَابٌ اَلِیمٌ»؛ «ای افرادی که ایمان آورده‌اید! حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است. آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن؛ پس اگر کسی از ناحیه برادر (دینی) خود مورد عفو قرار گیرد (و حکم قصاص او تبدیل به خون‌بها گردد) باید از راه پسندیده پیروی کند (و در طرز پرداخت دیه، حال پرداخت‌کننده را در نظر بگیرد) و قاتل نیز به نیکی دیه را به ولیّ مقتول بپردازد (و در آن مسامحه نکند) این تخفیف و رحمتی است از ناحیه پروردگار شما و کسی که بعد از آن تجاوز کند، عذاب دردناکی خواهد داشت».


در شأن نزول آیه شریفه گفته شده که این آیه در مقام تعدیل زیاده‌روی‌هایی است که در عصر جاهلیت در مورد قتل نفس انجام می‌گرفت. عادت عرب جاهلی بر این بود که اگر کسی از قبیله آنها کشته می‌شد، تا آن‌جا که قدرت داشتند از قبیله قاتل می‌کشتند. قرآن کریم با انتخاب واژه قصاص (قصاص از ماده «قص» (بر وزن سدّ) به معنی جست‌وجو و پی‌گیری از آثار چیزی است و هر امری که پشت ‌سر هم می‌آید، عرب آن را «قصه» می‌گوید و از آنجا که قصاص قتلی است که پشت سر قتل دیگری می‌گیرد، این واژه در مورد آن به کار رفته است.) نشان می‌دهد که اولیای مقتول حق دارند نسبت به قاتل همان‌ را انجام دهند که او مرتکب شده است؛ ولی به این مقدار قناعت نکرده، در دنباله آیه مسئله مساوات را با صراحت بیشتر مطرح می‌کند و می‌گوید: «آزاد در برابر آزاد، و ...» این‌گونه به رعایت عدالت توصیه می‌کند.


نکته قابل توجه آنکه اسلام همان‌گونه که مسائل را با واقع‌بینی و بررسی همه‌جانبه دنبال می‌کند، در این مسئله نیز حق مطلب را دور از هرگونه افراط و تفریط بیان داشته است؛ لذا حکم اصلی را قصاص قرار داده و برای تعدیل آن، حکم عفو را در کنار قصاص ذکر کرده است. به بیان دیگر، قصاص یک امر تعیینی نیست؛ بلکه اولیای مقتول حق دارند در برابر قاتل یکی از سه حکم را اجرا کنند:
۱. قصاص کردن؛ ۲. عفو کردن بدون گرفتن خون‌بها؛ ۳. عفو کردن با گرفتن خون‌بها؛ البته در این صورت موافقت قاتل نیز شرط است.


این دستور عادلانه «عفو» و «قصاص» که یک مجموعه کاملاً انسانی و منطقی را تشکیل می‌دهد، از یک‌سو روش فاسد عصر جاهلیت را که هیچ‌گونه برابری در قصاص قائل نبودند که گاه در برابر یک نفر هزاران نفر را به خاک و خون می‌کشیدند، محکوم می‌کند. از سوی دیگر، راه عفو را به روی مردم نمی‌بندد و درعین‌حال احترام خون را نیز کاهش نمی‌دهد تا قاتلان جسور نشوند و در نهایت می‌گوید پس از عفو، دیگر هیچ‌یک از طرفین حق تعدی ندارند، این در حالی است که در دوران جاهلیت چه‌بسا اولیای مقتول پس از عفو و گرفتن خون‌بها، قاتل را می‌کشند.


افزون بر این‌ها، آیه شریفه با عنوان مؤمنان شروع می‌شود، شاید اشاره به این باشد که مؤمنانِ به مبدأ و معاد هرگز ملاک کارشان را براساس هواوهوس و اغراض شخصی قرار نمی‌دهند و کینه‌توزی محرک آنان نیست؛ چون علاقه اخوت و برادری بین قاتل و اولیای مقتول هرگز منقطع نشده؛ بلکه هم‌چنان با هم برادر دینی هستند. («... فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ اَخِیهِ شَیْءٌ ...»). آیا این طرز تفکر از حسن محبت و برادری حکایت می‌کند یا از کینه‌توزی و انتقام؟
در نهایت به همه ره‌پویان حقیقت توصیه می‌شود تا با دقت و تأمل بیش‌تری به احکام اسلام نگاه کنند. آیه شریفه را مورد توجه قرار دهند تا روشن شود که حکم «قصاص» و «عفو» در اسلام نه‌تنها مبتنی بر کینه‌توزی و انتقام‌جویی شخصی نیست، بلکه یک مجموعه کاملاً انسانی و منطقی از تعبیرات به‌کاررفته در آیه شریفه (از قبیل دستور عفو قاتل و برادر دینی خواندن قاتل و اولیای مقتول و رحمت الهی) دانست. از عفو که خود تسهیل در امور بندگان است، کاملاً استفاده می‌شود که قصاص عامل گسترش انتقام نیست؛ بلکه ضامن حیات اجتماعی است. توصیه قرآن این است که در امر قصاص اسراف (زیاده‌روی) نکنید.


۱. ر.ک: تفسیر نمونه، ج۱، ص۶۰۲ به بعد.
۲. تفسیر المیزان (ترجمه فارسی)، ج۵، ص۵۱۸ به بعد.
۳. محمدی گیلانی، محمد، حقوق کیفری اسلام، تهران، المهدی، ۱۳۶۲ش.
۴. محمدی ابوالحسن، حقوق کیفری اسلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۴ش.
۵. حسن، عباس‌زاده اهری، جرم‌ها و مجازات‌ها در اسلام، تبریز، آیدین، ۱۳۷۸ش.


۱. بقره/سوره۲، آیه۱۷۹.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۱۷۸.    
۳. مائده/سوره۵، آیه۴۵.    
۴. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۳.    
۵. شوری/سوره۴۲، آیه۴۰.    
۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۳.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «قصاص و انتقام»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۲/۱۹.    







جعبه ابزار