قتل محارب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: محارب، قتل، قصاص، اعدام.
پرسش: چرا محارب را از حق طبیعی محروم کرده و او را به قتل میرسانند؛ درحالیکه قرآن فقط در مورد قصاص، اعدام را تجویز کرده است؟
پاسخ: اعدام
محارب و قتل او در شرایط خاص، یک حکم قرآنی است و این مطلب بهخوبی روشن است که شدت
عمل فوقالعادهای که
اسلام درباره محاربان به خرج داده است، برای حفظ خون بیگناهان و جلوگیری از حملات و تجاوزهای افراد ستمکار و آدمکش به جان و مال و غرض انسانهای بیگناه است؛ و اعدام محارب حکم صریح قرآنی است. بنابراین ادعای اینکه محارب را به جرم
محاربه نمیتوان از حق طبیعی محروم کرد، ادعای بدون دلیل است و محارب از دیدگاه
شارع مقدس ـ به عنوان حکیم و رئیس عقلا ـ و
عقل سلیم، مذموم و قابل کیفر است.
عدالت خدای حکیم اقتضا دارد که اموری را که باعث تباهی
انسان و جامعه است، بدون کیفر نماند؛ لذا تعیین
کیفر و مجازات در اینگونه موارد خود عین
عدالت است و عقل سلیم و بنای
عقلا نیز
حکم بر مجازات محارب مینماید؛ زیرا اگر در جامعه اسلامی
امنیت نباشد و حقوق مردم بهسادگی از سوی متجاوزان مورد تعدی قرار گیرد، دیگر
حکم خدا نیز قابل اجرا نخواهد بود.
احترام خون انسان و حرمت
قتل نفس از مسائلی است که در همه
ادیان آسمانی و قوانین بشری مورد تأکید قرار گرفته، و قتل نفس بدون مجوز شرعی و قانونی از
گناهان بزرگ به شمار میآید؛ اما در اسلام اهمیت بیشتری به این مسئله داده شده و از کشتار انسانهای بیگناه شدیداً منع شده است؛
تا آنجا که کشتن یک انسان به منزله کشتن همه انسانها تلقی شده است
و حتی در بعضی
آیات شریفه
قرآن، مجازات خلود در
آتش جهنم برای قاتل مشخص و معین شده است.
با وجود این، موجودیت برخی انسانها در جامعه موجب ضرر و زیان و فتنههایی میشود که برای صیانت از
سلامت جامعه و
عبرت سایرین کشتن آنها مجاز و مشروع است؛ یکی از این موارد محاربین هستند که موضوع بحث ما میباشد.
محارب به کسی گفته میشود که برای ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی و امنیت مردم و افساد در
زمین، دست به اسلحه میبرد. (به این منبع رجوع کنید:
)
در
قرآن کریم بیش از پنجاه مورد، کلمه
فساد و مشتقات آن به کار رفته است
که از تعبیرات و معانی بهکاررفته در
آیات چنین استفاده میشود که
خداوند در هر یک از آیات شریفه مصادیقی از افساد در زمین و محاربه را بیان کرده است؛ لیکن وجه اشتراک همه آنها در این است که اکثر آنها در مقابل نظام الهی و نبی مرسل
قیام کرده و سر عناد و ناسازگاری با آن داشتهاند و به همین دلیل خدا آنها را مفسد و مستحق
عذاب در
دنیا و آخرت دانسته است.
اما اکثر فقیهان و
مفسران بر این نظرند که از مجموع آیات شریفه ناظر بر این مسئله تنها آیه شریفه زیر در
مقام بیان حکم محاربه و افساد فی الارض است:
«
اِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْاَرْضِ فَسَادًا اَنْ یُقَتَّلُوا اَوْ یُصَلَّبُوا اَوْ تُقَطَّعَ اَیْدِیهِمْ وَاَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ اَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْاَرْضِ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ»؛
کیفر آنها که با
خدا و پیامبرش به
جنگ برمیخیزند و اقدام به
فساد در روی
زمین میکنند» (و با تهدید اسلحه به جان و مال و ناموس مردم حمله میبرند)، فقط این است که اعدام شوند، یا به دار آویخته گردند، یا (چهار از) دست (راست) و پای (چپ) آنها به عکس یکدیگر بریده شود؛ و یا از سرزمین خود
تبعید شوند. این رسوایی در دنیاست و در آخرت مجازات عظیمی دارند».
پس حد محارب به
نص قرآن یکی از چهار چیز است: ۱.
قتل؛ ۲. آویختن به دار؛ ۳. اول قطع دست راست و سپس پای چپ؛ ۴. نفی بلد (تبعید).
نکته قابل توجه در آیه شریفه این است که منظور از «محاربه با خدا و پیامبر» آنچنان که در
احادیث اهل بیت وارد شده و
شأن نزول آیه نیز کموبیش به آن گواهی میدهد (به این منبع رجوع کنید:
)
این است که کسی با
تهدید به اسلحه به جان یا مال مردم تجاور کند، اعم از اینکه به صورت دزدان گردنهها (قطّاع الطریق) در بیرون از شهرها چنین کاری کند یا در داخل شهر، چون ملاک محاربه، اخلال به
امنیت عمومی است. (به این منبع رجوع کنید:
) ضمناً جالب توجه است که محاربه و ستیز با بندگان خدا در این
آیه به عنوان محاربه با خدا معرفی شده که این امر اهتمام فوقالعاده به حقوق انسانها و رعایت
امنیت آنان در
اسلام را ثابت میکند.
درباره اینکه آیا مجازاتهای چهارگانه مذکور در آیه شریفه جنبه تخییری دارد یا ترتیبی، دو دیدگاه وجود دارد:
یک نظر این است که انتخاب هر یک از این امور به
اختیار قاضی و
حاکم اسلامی است؛ یعنی حکومت اسلام هرکدام از مجازات مزبور را درباره هر کسی صلاح بداند، اجرا میکند.
نظر دیگر مبتنی بر قاعده تناسب جرمها و مجازاتهاست؛ لذا افراد محاربی که دست به کشتن انسان بیگناهی زدهاند، مجازات آنها قتل است و اگر
اموال مردم را با تهدید به اسلحه ببرند،
انگشتان دستوپای آنها قطع میشود و اگر تنها
اسلحه به روی مردم کشیدهاند، بدون اینکه خونی ریخته شود یا سرقتی انجام گیرد، به شهر دیگری
تبعید خواهند شد.
(به این منبع رجوع کنید:
)
نظر دوم به حقیقت نزدیکتر است و روایاتی نیز مؤید آن است:
در حکم محارب، چون نحوه جرم محاربه بسیار متفاوت است و همه محاربان مسلماً یکسان
عمل نمیکنند، طرز مجازات آنها نیز متفاوت بیان شده است. درهرحال اعدام محارب و
قتل او در شرایط خاص، یک حکم قرآنی است و این مطلب بهخوبی روشن است که شدت
عمل فوقالعادهای که اسلام درباره محاربان به خرج داده است، برای حفظ خون بیگناهان و جلوگیری از حملات و تجاوزهای افراد ستمکار و آدمکش به جان و مال و غرض انسانهای بیگناه است؛ و اعدام محارب حکم صریح قرآنی است. بنابراین ادعای اینکه
محارب را به جرم محاربه نمیتوان از حق طبیعی محروم کرد، ادعای بدون دلیل است و محارب از دیدگاه شارع مقدس ـ بهعنوان حکیم و رئیس
عقلا ـ و عقل سلیم، مذموم و قابل کیفر است.
عدالت خدای حکیم اقتضا دارد که اموری را که موجب تباهی
انسان و جامعه است، بدون کیفر نماند؛ لذا تعیین کیفر و مجازات در اینگونه موارد خود عین عدالت است و عقل سلیم و بنای عقلا نیز
حکم بر مجازات محارب مینماید؛ زیرا اگر در جامعه اسلامی
امنیت نباشد و حقوق مردم بهسادگی از سوی متجاوزان مورد تعدی قرار گیرد، دیگر
حکم خدا نیز قابل اجرا نخواهد بود.
۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین (علامه)، ترجمه تفسیر المیزان، ج۵، ص۵۳۱ـ ۵۵، قم، دفتر انتشارات اسلامی، بیتا.
۲. محمدی گیلانی، محمد، حقوق کیفری در اسلام، مقدمه و پاورقی حسین انصاریان، تهران، المهدی، چ۲، ۱۳۶۲ش.
۳. شمس ناصری، محمد ابراهیمی، بررسی تطبیقی مجازات اعدام، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۷۸ش.
۴. عباسزاده اهری، حسن، جرمها و مجازاتها، در اسلام، تبریز، آیدین، ۱۳۷۸ش.
۵. فیض، علیرضا، مقارنه و تطبیق در حقوق جزای عمومی اسلام، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چ۵، ۱۳۷۹ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «قتل محارب»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۲/۰۸.