فهم قرآن مجید
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: فهم قرآن کریم، باطن قرآن، ظاهر قرآن، محکم و متشابه، زبان فطرت، تدبر در قرآن.
پرسش: در تعالیم اسلامی و فرهنگ شیعه آمده است که قرآن سخن خداوند است و خطاب به انسان، شیوه
زندگی را به ما نشان داده است، پس چرا طوری بیان نشده است که تمام اقشار جامعه منظور آن را بفهمند؟
پاسخ:
در پاسخ به سؤال مذکور باید به چند نکته توجه داشت:
۱. قرآن در تفهیم معارف خود به مخاطبان از چه زبانی استفاده کرده است؟
۲. فهم قرآن مقدور چه کسانی است؟
۳. آیا ظرفیت مخاطبان قرآن یکسان میباشد؟
برای رسیدن به پاسخی مستدل و قابل قبول به توضیح نکات یادشده توجه شود.
اگر
قرآن شریف کتابی جهانشمول و جاودانه باشد، باید بهگونهای با جهانیان
سخن بگوید که همگان از فهم آن نصیبی داشته باشند و هیچکس بهانه نارسایی زبان یا نا آشنایی آن را خار راه سلوک و صعود خود نبیند و از پیمودن سیر
سعادت ناامید نشود و تنها زبانی که
جهان گسترده بشریت را هماهنگ میکند، «زبان
فطرت» است که فرهنگ مشترک انسانهاست. نشانه فطری بودن
زبان قرآن و مشترک بودن
فرهنگ جهانشمول آن را میتوان در گردهمایی دلپذیر
سلمان فارسی و صهیب رومی و
بلال حبشی و اویس قرنی و عمار عربی، در ساحت قدس پیامبر جهانی
حضرت محمد بن عبدالله صلیاللهعلیهوآله مشاهده کرد.
امام باقر علیهالسلام میفرماید:
«فمن زعم ان کتاب الله مبهم فقد هلک و اهلک»؛
هر کس گمان کند
کتاب خدا مبهم است، پس بهطور قطع هلاک شده و دیگران را هلاک گردانیده است. هم خود او درباره
شناخت قرآن گمراه شده و هم دیگران را به گمراهی کشانده است.
قرآن کریم تبیان کل شیء است و این افکار انسانهای عادی است که مانع شناخت کامل آن میگردد. چشم قوی و توانایی میخواهد که بتواند نور این خورشید الهی را دریابد و اگر نتوانستیم آن را بفهمیم به فرموده
امیر المؤمنین علیهالسلام ـ باید فکر و نظر خود را زیر سؤال ببریم
و اتهموا علیه ارائکم هرگز رأی متهم خود را بر قرآن تحمیل نکنیم و آن را به رأی خویش
تفسیر ننماییم. البته قرآن کریم معارفی دارد که برخی فوق برخی دیگر است و درجات بالای آن را خواص اولیای الهی درک میکنند؛ ولی اصل
نور قرآن و محتوای ضروری و لازم آن را همگان درک میکنند و هیچ مطلبی در قرآن نیست مگر آنکه توسط مجموعهای آیات مربوط به آن روشن شده است و ابهامی ندارد. به منظور شکوفایی استعدادهای مکتوم بشری، براهین غامض عقلی در قرآن مطرح شده است؛ ولی هرگز معما که رنج فراوانی برای حل آن لازم است و محصول آن برهان عقلی و یا عرفان شهودی نخواهد بود، در ساحت قرآن کریم راه ندارد. قرآن کریم برای
هدایت همه افراد جامعه آمده و کتابی روشن و روشنگر است و خدای سبحان همگی را به
تدبر در قرآن و
تعقل در آیات آن و بهرهمند شدن از معارف حیاتبخش و انسانساز دعوت کرده است.
علاوه بر آیات قرآن،
سیره و
سنت عترت ـ علیهمالسلام ـ نیز همین بوده که مردم را به
تفکر و
تدبر در قرآن کریم دعوت کرده، قابل فهم بودن آن را مفروض و مسلم دانستهاند. از آن جمله میتوان به
روایت امام صادق علیهالسلام ـ اشاره کرد که میفرماید: هر سخنی که از ما برای شما نقل شد، در صورتی آن را بپذیرید که با کتاب خدا موافق باشد و اگر با کتاب الله مخالف بود، آن را نپذیرید
و در مواردی نیز فرمودهاند که حدث مخالف کتاب خدا از ما نیست؛ ازاینرو باید آن را بر دیوار بکوبید.
اگرچه احاطه بر همه معارف و ظرایف قرآن نیازمند راهنمایی
معصومان علیهمالسلام است. علاوه بر اینکه فهم قرآن امری وجدانی است و همه ما با تلاوت قرآن و مشاهده آیات مربوط به یک موضوع، به وضوح مییابیم که به فهم روشنی از آن مطلب دست یافتهایم و دچار ابهام و تزلزل و تردید نیستیم، البته فهم هر کتابی نیازمند به علوم پایه و نیز دانشهای ویژه آن کتاب است که باید قبلاً فراهم شود.
معارف قرآن کریم از جهت ظهور و خفاء و سهولت و صعوبت فهم
الفاظ و عبارات آیات، در سه مرتبه قرار دارد: یک مرتبه از آن بینیاز از تفسیر است و یک مرتبه از آن ویژه راسخان در علم است، و مرتبه دیگر آن که بخش عمدهای از معارف را دربر میگیرد، نیازمند تفسیر است. این دستهبندی در
روایات نیز مطرح شده است.
قرآن کریم کتاب مردم و به
زبان مردم است؛ لیکن این سخن به آن معنی نیست که عموم مردم در یک سطح از مقاصد آن بهرهمند باشند؛ چراکه تفاوت استعدادها و سرمایههای معرفتی و روحیات نفسانی مردم انکارناپذیر است. از سوی دیگر قرآن نیز حقایقی هزار لایه دارد که همه آنها بر خانه ذهن و جان همگان فرود نمیآید،
قرآن دارای وجه ظاهری است که
عالم و عامی از آن منتفع میگرداند، لیکن کنه و باطنی دارد که رهیابی به آن، ویژه صافیترین جانهاست.
قرآن دارای محکماتی است که در خور هاضمه فکری افراد متعارف است لکن متشابهاتی دارد که هضم آن در خور
اندیشه و جان نخبگان بشری (راسخان در علم) است و دیگران از سایهسار وجود ایشان میتوانند این بخش از فیض سرمدی را به تماشا بنشینند.
بنابراین
قرآن مجید کتابی عمیق و ذو بطون است و هرکس به حد ظرفیت وجودی خود میتواند از آن بهرهمند شود و
ائمه علیهمالسلام نیز آیات قرآن را برای همه مردم یکسان معنی نمیکردند. برای برخی به ظاهر قرآن معنی میفرمودند و برای برخی به
باطن قرآن، و این بستگی به تحمل افراد داشت.
۱. عبدالله جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن، قم، اسراء، اول، ۷۸، ج ۱، ص ۳۵۱ ـ ۴۵۸.
۲. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب الاسلامیه، چ ۱۶، ۶۲، ج ۲، ص ۳۲۳.
۳. کانون گفتمان دینی، زبان قرآن، گفتوگو با آیت الله معرفت، نشست ۱۶، جزوه مرکز مطالعات و پژوهشهای حوزه علمیه قم.
۴. کانون گفتمان دینی، منطق فهم قرآن، گفتوگو با حجه الاسلام رجبی، نشست ۱۲، جزوة مرکز مطالعات و پژوهشهای حوزه علمیه قم.
سایت اندیشه قم.