فردا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: فردا، فردای نان، فردای حساب.
پرسش: برای کدام فردا تلاش کنم، فردای
نان یا فردای
حساب ؟
پاسخ:
برای روشن شدن پاسخ باید به چند نکته توجه شود:
خالقیت پروردگار متعال اقتضا میکرد که او
خلق کند و دست به آفرینش بزند.
نظام
آفرینش نظامی حکیمانه و هدفمند است.
علت غایی و هدف نهایی
خلقت کائنات و پیدایش موجودات،
انسان است؛ چراکه همه چیز برای او آفریده شده و او احسن المخلوقین است چنانچه خدایش، احسن الخالقین میباشد.
هدف از خلقت
انسان ، هرچه که باشد نتیجهاش به خود او برمیگردد، نه به خداوند که او غنی
مطلق است.
غایة الغایات و هدف اصلی آفرینش انسان، رسیدن به
کمال و
سعادت واقعی و دست یازیدن به مقام شامخ انسانی و راهیابی به
عالم ملکوت است که این همه در پرتو شناخت و
معرفت و
عبودیت و بندگی آگاهانه به پیشگاه حضرت احدیت میسور و ممکن خواهد بود.
انسان از منظر
قرآن کریم
مرغ باغ ملکوت است و این خاکدان آشیانهای موقت و پلی برای عبور وی از
طبیعت به فراطبیعت است. انسان در نهاد خویش طالب جاودانگی است و فطرتاً از زوال و محدودیت گریزان است. خدای سبحان اصرار دارد به انسان بفهماند که ای انسان تو یک موجود ابدی هستی و ابدیت در دنیا نمیگنجد و ابدیت و جاودانگی به تحصیل ما عنداللَّه است و
تبعیت صرف از
دستورات الهی.
نتیجه اینکه
دنیا چون دار گذر و خاکدان محدودی است (چون
جسمانی است و از جمله خواص امور جسمانی محدودیت است) نمیتوان
جاودانگی را در آن جستوجو نمود و
روح چون موجودی
ملکوتی و فرازمانی است؛ هم طالب ابدیت است و هم میتواند ابدیت را در
عالم آخرت تجربه کند
لذا ما باید بهگونهای تلاش کنیم که بتوانیم زندگی ابدی را آباد کنیم؛ در نتیجه تلاش ما باید برای فردای حساب باشد.
با مقدماتی که
ذکر شد و با مراجعه به منبع
وحی میتوان فهمید که ما برای چه چیزی باید تلاش کنیم؛ چنانکه
قرآن هم میفرماید:«من
جن و
انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند (و از این راه
تکامل یابند و به من نزدیک شوند)».
اما مهم این است که بدانیم حقیقت «
عبادت » چیست؟
آیا تنها انجام مراسمی مانند
رکوع و
سجود و
قیام و قعود و
نماز و
روزه منظور است؟ یا عبادت حقیقتی است ماوراء اینها؟ هر چند عبادات رسمی نیز همگی واجد اهمیتند.
برای یافتن پاسخ این سؤال باید روی واژه «
عبد » و «
عبودیت » تکیه کرد و به تحلیل آنها پرداخت. «عبد» از نظر
لغت عرب به انسانی میگویند که سر تا پا تعلق به مولا و صاحب خود دارد، ارادهاش تابع اراده او، و خواستش تابع خواست او است. در برابر او
مالک چیزی نیست، و در
اطاعت او هرگز سستی به خود راه نمیدهد. و به تعبیر دیگر «عبودیت» ـ آنگونه که در متون لغت آمده ـ اظهار آخرین درجه
خضوع در برابر معبود است، و تنها کسی میتواند معبود باشد که نهایت
انعام و اکرام را کرده است و او کسی جز خدا نیست.
در بیان معنای عبودیت باید گفت: عبودیت نهایت اوج تکامل یک
انسان و
قرب او به خداست.
عبودیت نهایت تسلیم در برابر ذات پاک او است.
عبودیت
اطاعت بیقید و شرط و فرمانبرداری در تمام زمینههاست.
و بالآخره
عبودیت کامل آن است که انسان جز به
معبود واقعی یعنی
کمال مطلق نیندیشد، جز در راه او گام بر ندارد، و هرچه غیر او است فراموش کند، حتی خویشتن را!
در آیه شریفه «
وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ » لام لیعبدون لام غرض است؛ یعنی
حکمت خلقت جن و انس و غرض از خلقت آنها این است که خدا را به اختیار و نه به اجبار
عبادت نمایند تا قابلیت پیدا کنند برای سعادت و نیل به بهشت و حیات ابدی همانطور که
امیرالمؤمنین (ع) فرمود:شما برای
آخرت خلق شده اید نه برای دنیا و برای
بقا ی خلق شده اید نه برای فنا و نیستی؛
زیرا اگر فقط برای
دنیا خلق شده باشیم و حسابی در کار نباشد خلقت لغو میشود و به همین دلیل در قرآن از
قیامت به یوم الحساب تعبیر شده است؛
زیرا در آن روز به حساب افراد رسیدگی می شود.
از نظر
اسلام دنیا و آخرت از هم جدا نیستند؛ بلکه دنیا مزرعه آخرت است.
خداوند تمام وسایل و امکانات از قبیل
عقل و
قدرت و اختیار را در دسترس ما قرار داد و ا
نبیا را فرستاد و کتابهای آسمانی را نازل فرمود و راه سعادت و
شقاوت را نشان داد و
احکام جعل فرمود پس اگر بعضی
اجابت نکردند
http://wikiporsesh.ir/ با آنهاست نقض غرض نشده؛ مثل اینکه شخصی جماعتی را
دعوت کند برای مهمانی و تمام وسایل پذیرایی را فراهم کند، حال اگر جمعی اعتنا نکردند و نیامدند خود را بیبهره کردند.
بنابراین ما برای برای رسیدن به هدف والای خود که همان کسب
معرفت و
عبادت خدا و بقا (باقی ماندن) است، باید از این
جهان و نعمتهایی که در آن قرار دارد، نهایت استفاده
مشروع را ببریم تا به نتیجه مطلوب برسیم.
پایگاه اسلام کوئیست.