• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عمل به دستورات دینی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: اخلاق خوب، پرخاشگری.

پرسش: مدتی است گمان می‌کنم قادر به انجام مسئولیت‌های الهی نیستم ـ برای رضایت خدا مجبورم با اطرافیان درگیر شوم. وقتی زندگی بزرگان و مجاهدان را با خود مقایسه می‌کنم، بیش‌تر سرخورده می‌شوم ... از خدا خواسته‌ام مرا از دنیا ببرد؛ چون فکر می‌کنم زندگی‌ام مرتع شیطان شده است. مشکل من در عمل به دستورات دینی است و به همین دلیل می‌دانم عذاب دردناکی منتظرم است.

پاسخ:




توجه به دستورات خدا، اهتمام به امور دینی اطرافیان، نگرانی از انجام تکلیف الهی و سلطه شیطان، همه این‌ها بیان می‌دارند که شما در درون، مسلح به سرمایه امن ایمان و باور هستید، این باورهاست که می‌تواند به زندگی و رفتار شما جهت دهد؛ اما به شرط اینکه از مسیر در راه حق مأیوس نشویم و هر لحظه از خداوند در این مسیر کمک بخواهیم و متوسل به اهل بیت (علیهم‌السلام) شویم و سعی کنیم خودمان با مطالعه و مشورت با علمای ربانی مسیر صحیح را بشناسیم.
حال به نکات ذیل توجه کنید:


سیره اهل بیت (علیهم‌السلام) چنین نبوده است که سریع برای مسائل دینی با دیگران برخورد کنند؛ بلکه بیش‌تر اقداماتشان براساس محبت و مهر بود. مطمئن باشید، با زبان زور و تحکم کمتر موفق خواهید شد. بهتر است روش‌هایی برگزینید که کارسازتر باشد. برخی از این روش‌ها بدین قرار است:

۲.۱ - شیوه صحیح انتقاد

[۱] شرفی، محمدرضا، جوان و نیروی چهارم زندگی، سروش، ص۲۲، ۱۳۸۰ش.

برای اینکه از انتقاد خود پاسخ مثبت بگیرید، توجه به یک‌سری نکات مهم است: الف. در مقابل دیگران به کسی انتقاد نکنید.
ب. انتقاد و تذکر به صورت غیر مستقیم انجام گیرد. سعی کنید از به کار بردن کلمات دستوری و آمرانه پرهیز کنید.
ج. در یک گفت‌وگو یک تذکر و انتقاد کافی است؛ چون اگر انتقاد‌ها فراوان شود، فرد مقابل احساس می‌کند شما به شخصیت او حمله‌ور شده‌اید و مسلماً در مقابل شما عکس‌العمل و لجاجت به خرج می‌دهد.
گاهی، نامه اثر بیش‌تری می‌بخشد؛ مخصوصاً اگر محترمانه باشد و فرد احساس کند از روی دلسوزی با او سخن می‌گویی نه از روی غرور و زور.
[۲] افروز، غلام‌علی، ص۱۱ و ۱۲، روان‌شناسی رابطه‌ها، انتشارات نوادر، چ۲ (اقتباس).


۲.۲ - امر به معروف صحیح

امر به معروف نباید با زورگویی آمیخته شود. اگر ما دلسوزانه با افراد سخن بگوییم، اغلب سخن ما را می‌پذیرند و مهم این است که از طریق صحیح وارد شویم.

۲.۳ - تکریم شخصیت

افراد برای خود شخصیتی قائل‌اند؛ بنابراین در گفت‌وگو باید طوری سخن بگوییم که فرد احساس امنیت کند؛ برای نمونه ابتدا از صفات مثبت فرد سخن بگوییم و ویژگی‌های مثبت شخصیت او را متذکر شویم و با تقویت صفات مثبت او، روی ضعفش را بپوشانیم که روز‌به‌روز در جهت رشد سیر کند.

۲.۳.۱ - یادآوری یک نکته

گاهی انسان‌هایی یافت می‌شوند که با قلدری و زورگویی می‌خواهند حرف خود را پیش ببرند و مانع دیگران در دین‌داری و زندگی شوند که لازم است با آنها از طریق قانون برخورد شود.


عمر طولانی بخواهید.
ائمه (علیهم‌السلام) به بدن و روح خود ـ هر دو ـ اهتمام می‌ورزیدند. دستورات دین به ما می‌گوید که انسان نباید در رشد یکی زیاده‌روی کند؛ بلکه اعتدال را نگه دارد (همین‌طور درباره دنیا و آخرت)؛ به همین دلیل در دعاهای ائمه (علیهم‌السلام) می‌بینیم که آن‌ها برای رفع بلا و بیماری و برای اطاعت و بندگی بیش‌تر دعا می‌کنند.

۳.۱ - حدیثی از امام سجاد

امام سجاد (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «عمِّرنی فی طاعتک؛ خدایا! برای طاعت خودت به من عمر طولانی عطا کن».


دنیا مانند کلاسی است که در آن امتحانات مختلفی گرفته می‌شود‌ (اطاعت، ترک معصیت، رفع نیازهای مردم، مبارزه با نفس، امر به معروف و نهی از منکر، ایفای حقوق برادران دینی و ...)؛ هرکس که در این دنیا خوب کار کند و در این امتحانات موفق شود با نمره قبولی بالا وارد کلاس بالاتر (آخرت) می‌شود؛ پس زود از کوره در رفتن امتیاز ما را نزد خدا بالا نمی‌برد.

۴.۱ - کلام خداوند

در قرآن می‌خوانیم: «لِیَبْلُوَکُمْ اَیُّکُمْ اَحْسَنُ عَمَلاً»؛ «که خداوند شما را خلق کرد تا امتحان کند که کدام‌یک در این جهان خوب می‌درخشید».


در مشکل نباید دست و پا را گم کرد؛ بلکه بهترین کار همین کاری است که شما کردید؛ یعنی سؤال. هر جای مسئله عبادت، بندگی و ... با مشکل مواجه شدید، سریع از کانال آن (مشاوره، مطالعه و ...) در پی حل مشکل برآیید.


گاهی انسان سردرگم است. در این موقع بهتر است بنشیند و تأمل کند. گاهی نیاز است انسان چندین روز درباره آن مشکلات گیج‌کننده تفکر کند، یا روی کاغذ مطالبی را بنویسد. تفکر و نوشتن همانند غربال کردن است. آن‌قدر غربال کنید (تفکر و نوشتن)، تا ته غربال ذهن شما مشکل‌ها خودشان را به صورت سؤال نشان دهند. وقتی که مشکل و سردرگمی به شکل سؤال درآمد، سؤال‌ها را بنویسید و بعد دنبال جواب بروید؛ طبق این گفته شما می‌توانید الآن چنین سؤال کنید:
۱. راه‌های غلبه بر هوای نفس چیست؟ ۲. برای اینکه علم خود را به عمل تبدیل کنیم، از چه طریقی باید حرکت کنیم؟ ۳. در برخورد با دیگران چگونه مسائل دینی را انتقال دهیم که دیگران راحت‌تر بپذیرند ... . بعد یکی‌یکی دنبال این جواب‌ها بگردید، به هر جوابی که دست پیدا می‌کنید، آرام و آرام‌تر می‌گردید.


تعمیم ندهید:
در جملات خود از قیود «کلی» برای موارد جزئی استفاده نکنید؛ نگویید همیشه به علمم عمل نمی‌کنم. نگویید زندگی‌ام مرتع شیطان شده؛ بلکه باید چنین گفت: «در این صفت اخلاقی به این وظیفه درست عمل نکردم، شیطان از این نقطه بیش‌تر بر من حمله‌ور می‌شود این امر باعث می‌شود روحیه خود را حفظ کنید و راحت‌تر به جنگ با مشکلات بروید.


دعا را فراموش نکنید. دعا به شما حرکت و پویایی می‌بخشد، زمزمه و مناجات و دردودل با او باعث آرامش شما می‌شود. از خدا بخواهید شما و ما را در این مسیر کمک کند.


سعی کنید بین ترس و امید اعتدال برقرار کنید (با افراد معتدل در این امر خیلی نشست‌و‌برخاست کنید) و از افرادی که همیشه منفی بافی می‌کنند و یک‌بعدی حرکت می‌کنند، دوری کنید.


دوستانی انتخاب کنید که معنوی باشند و اهل علم.


ک: برای خود الگوی عملی برگزینید و نگاه به آن‌ها کنید و حرکت کنید.


سعی کنید در مسیر الی‌الله کم‌کم حرکت کنید و پیوسته بروید (نه گهی تند و نه گهی آهسته) و گرنه پس از مدتی از مسیر خسته می‌شوید (اصل تدریج).


۱. کیمیای محبت، شیخ رجب‌علی خیاط، تألیف محمدی ری‌شهری، نشر دارالحدیث.
۲. عوامل کنترل غرایز در زندگی انسان، آیت‌الله حسین مظاهری، نشر ذکر.
۳. آیین تربیت، آیت‌الله امینی، سازمان تبلیغات اسلامی.
۴. زندگی موفق رازهای خوب زیستن، عباس رحیمی، نشر مجال.


۱. شرفی، محمدرضا، جوان و نیروی چهارم زندگی، سروش، ص۲۲، ۱۳۸۰ش.
۲. افروز، غلام‌علی، ص۱۱ و ۱۲، روان‌شناسی رابطه‌ها، انتشارات نوادر، چ۲ (اقتباس).
۳. ملک/سوره۶۷، آیه۲.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «عمل به دستورات دینی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۲/۱۶.    







جعبه ابزار