ظاهر و باطن انسان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه:ظاهر و باطن انسان.
پرسش: انسان چگونه میتواند ظاهر و باطنی یکسان داشته باشد؟
پاسخ: برای داشتن ظاهر و باطنی یکسان، چند راهکار عملی را بیان میکنیم:
۱. توجه به ضررهای دنیوی و اخروی دورویی،
دروغ،
نفاق و
ریا داشته باشیم. ۲. از دوستان ناسالم و مجالس
گناه دوری کنیم و با دوستان سالم معاشرت داشته باشیم. ۳. به آثار مثبت
صداقت و
اخلاص توجه کنیم: از جمله الف. محبوب خداوند و
خلق خدا شدن؛ ب. زیاد شدن دوستان؛ ج. دور شدن افراد بد از انسان؛ د. آرامش روانی به خاطر توجه به خدا و عدم فزونخواهی. ۴. با
موعظه و همنشینی با صالحان غفلتزدایی کنیم تا
وسوسههای شیطان در ما اثر نگذارد. ۵. راهکار دیگر، به مال مردم طمع نداشته باشیم و به داشتههای خود
قناعت کنیم. ۶.
رضایت خدا را بر رضایت خلق او ترجیح بدهیم. ۷. از خدا و
ائمه (علیهمالسلام) بخواهیم که ما را در راه رسیدن به مال و غلبه بر
شیطان و
هوای نفس کمک کند. ۸. به
کرامت و فضیلتی که خداوند به انسان بخشید و بر او
عزت داده، توجه کنیم. ۹. انسان اگر خود واقعی و پاک خود را بشناسد، به مرحلهای میرسد که ظاهر و باطنش یکی میشود، و اصلاً دوست نمیدارد که دورو باشد.
باطن و ظاهر ما میتوانند حالات مختلفی داشته باشند:
باطن همه انسانها در آغاز سالم است. همه انسانها فطرتاً دنبال حقیقت میگردند، خداجو هستند و از دورنگیها فراریاند؛ اما برخی امور هستند که باعث میشوند این گوهر و آیینه حقیقتنما زنگار بگیرد.
از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱.
ارتکاب گناهان.
۲. توجه به
وسوسههای شیطان و دوستان شیطانصفت.
۳.
غفلت از آخرت.
۴. توجه به دنیای زودگذر.
گاهی
انسان نیت خوبی دارد؛ اما ظاهر او این حقیقت را نشان نمیدهد که لازم است تلاش شود انسان با باطن خویش بر روی رفتار و ظواهرش نیز اثر مثبت بگذارد؛ برای مثال خانمی که از صمیم
قلب خداوند را دوست دارد و به دستورات الهی توجه دارد؛ اما در ظاهر حریم رفتارهایش را با نامحرم حفظ نکند، مورد
تهمت قرار میگیرد و متدینان تصور میکنند که او انسان گنهکاری است؛ البته اگر انسان با
اندیشه و تأمل به
خدا توجه کند و به آثار و نعمتهای او دقت کند،
نیت و باطن خوب او بر ظاهرش اثر میگذارد؛ به گونهای که ظاهر و باطنش یکی میشود.
گاهی انسانها نیت بدی دارند، ولی طوری وانمود میکنند که انگار قصد آنها خوب و
خیر است. در ظاهر
امر به معروف میکنند؛ اما هدفشان خورد کردن
شخصیت فرد و تحقیر او نزد دیگران است.، در ظاهر به
یتیم و
فقیر توجه میکنند، اما در
باطن دنبال جلب توجه مردم و عوامفریبی است که این امر از قسمت دوم (باطن خوب و ظاهر بد) بسیار بدتر است. (البته ظاهر بد و باطن بد از بحث ما خارج است و این شامل افراد بسیار
شرور و
کافر میشود.) مثل
منافق،
ریاکار ... حال با توجه به این مسائل به اصل سؤال میپردازیم، چه کنیم ظاهر و باطن یکسانی داشته باشیم؟
در این باره به چند راهکار عملی اشاره میکنیم:
توجه به ضررهای اخروی دورویی،
دروغ،
نفاق و
ریا.
در
روایت داریم کسی که دورو و دوزبان است، نزد مردم خوب و پشت سرشان بدگویی میکند، با زبانی از
آتش محشور میشود.
و بدتر از آن شرمساری نزد
خداوند مهربان است.
توجه به ضررهای دنیوی دورویی، دروغ، نفاق و ریا.
این افراد به خاطر اینکه پیوسته دنبال منافع خود هستند، به دیگران توجه نمیکنند و
حق دیگران را رعایت نمیکنند، به همین خاطر در درازمدت مورد تنفر افراد و حتی نزدیکان خود میشوند.
این افراد هیچگاه به آرزوهای طولانی خود نمیرسند، همیشه در درون خود احساس کوچکی و حقارت میکنند، همیشه از پیشرفت دیگران ناراحتاند و غم و غصه میخورند و آرامش روانی خود را از دست میدهند. از سوی دیگر، آنها اگر به همه دروغ بگویند و همه را فریب دهند، نمیتوانند وجدان و فطرت خود را فریب دهند. پس همیشه در درونش بین دروغها، نفاقها و وجدانش تعارض و جنگ است و پیوسته مورد ملامت وجدان خود میشود. به همین خاطر همیشه دچار مشکلات جسمانی و مشکلات روانتنی (مشکلات روانیای که بر جسم اثر میگذارد و جسم را نیز رنجور میکند.)
[۳] (مثل زخم معده، سردرد و ...) میشوند.
اگر انسان با افرادی دوست شود که ظاهر و باطن یکسانی دارند، پیوسته تشویق میشود که با صفات او همانندسازی کنند و از نصیحتها و خیرخواهیهای دوستان نیز کمک میگیرند.
دوستان ناسالم
انسان را در دور شدن از ظاهر و باطن یکسان تشویق میکنند و تلاش میکنند برای اهداف شهوانی خود
ریاکاری کنند، دروغ بگویند و ما را همرنگ خود کنند.
الف. محبوب خداوند و
خلق خدا شدن؛
ب. زیاد شدن دوستان؛
ج. دور شدن افراد بد از انسان؛
د.
آرامش روانی به خاطر توجه به خدا و عدم فزونخواهی.
ما باید با توجه به
موعظه، سخنرانیهای مذهبی
مطالعه کتب اخلاقی و همنشینی با صالحان غفلتزدایی کنیم، این حالت تذکر باعث میشود که ما همیشه در حال
بیداری باشیم و وسوسههای شیطان در ما اثر نگذارد؛ البته این کارها باید کم و همیشگی باشد (نه تندروی و نه کندروی).
راهکار دیگر، طمع نداشتن به مال مردم و قناعت کردن به داشته خود است.
رضایت خدا را بر رضایت خلق او ترجیح بدهیم.
از خدا و
ائمه (علیهمالسلام) بخواهیم که ما را در راه رسیدن به مال و غلبه بر
شیطان و
هوای نفس کمک کند.
توجه به
کرامت و فضیلتی که خداوند به انسان بخشید و بر او
عزت داده، در
روایت داریم کسی که نفس او نزد خودش خوار شد و در خود احساس بیشخصیتی کرد، از شر او ایمن نباشید.
امام علی (علیهالسّلام) میفرماید: «
معرفة النفس انفع المعارف؛
شناخت خویشتن، سودمندترین منافع است».
انسان اگر خود واقعی و پاک خود را بشناسد، به مرحلهای میرسد که ظاهر و باطنش یکی میشود، و اصلاً دوست نمیدارد که دورو باشد.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «ظاهر و باطن انسان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۲/۰۶.