شکایت پیامبر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: رحمة للعالمین،
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)،
شفاعت،
مهجوریت قرآن مجید، مسائل اصولی، شکایت.
پرسش: پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) «رحمة للعالمین» و «شفیع» امت اسلام است، پس چرا در
روز قیامت از امتش در مهجوریت قرآن شکایت میکند؟
پاسخ: پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در مسائل شخصی، نرم و ملایم بودند و در مسائل اصولی و کلی صددرصد
صلابت داشت. انعطافناپذیر بود. اگر کسی به شخص پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) اهانت میکرد، با
عفو و
بخشش پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مواجه میشد و اگر کسی قانون
اسلام را نقض میکرد؛ مثلاً
دزدی میکرد یا
شراب میخورد؛ بهشدت با او برخورد مینمود. بدیهی است که مسئلة مهجور گذاردن قرآن نیز از جمله مسائل اصولی اسلام است و
عفو و گذشت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیز شامل آن نمیشود. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) روز
قیامت به خاطر
عمل نکردن امتش به قرآن، از آنان شکایت میکند.
قرآن در آیه «۱۰۷»
سوره انبیاء به رحمت عامه وجود پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) اشاره کرده و میفرماید: «ما تو را جز برای
رحمت جهانیان نفرستادیم».
عموم مردم دنیا (اعم از
مؤمن و
کافر) مرهون رحمت تو هستند؛ چراکه نشر آیینی را به عهده گرفتی که سبب نجات همگان است، حال اگر گروهی از آن استفاده کردند و گروهی نکردند، این مربوط به خودشان است و تأثیری بر عمومی بودن رحمت نمیگذارد. این درست شبیه به آن است که
بیمارستان مجهزی برای درمان بیماریها با پزشکان ماهر و انواع داروها تأسیس کنند. حال اگر بعضی از بیماران لجوج خودشان از قبول این فیض عام امتناع کنند؛ تأثیری در عمومی بودن آن نخواهد داشت و به تعبیر دیگر رحمت بودن وجود پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) برای همة جهانیان، جنبة مقتضی و فاعلیت فاعل دارد و مسلماً فعلیت نتیجه، بستگی به قابلیت قابل نیز دارد.
شفاعت، شرایط و قیودی دارد که بدون آن امکانپذیر نیست؛ چنانکه در آیات قرآن صریحاً این معنی ذکر شده است که شفاعت تمام شیعیان دربارة گروهی از مجرمان بیاثر است، «شفاعت هیچیک از شفاعتکنندگان به حال آنها سودی ندارد».
نه شفاعت انبیا و رسولان و
امامان، و نه شفاعت
فرشتگان و
صدیقین و
شهدا و
صالحین؛ چراکه شفاعت، نیاز به وجود زمینة مساعد دارد، و اینها زمینهها را بهکلی از میان بردهاند. شفاعت همچون آب زلالی است که بر پای نهال ضعیفی ریخته میشود و بدیهی است اگر نهال بهکلی مرده باشد، این
آب زلال آن را زنده نمیکند و به تعبیر دیگر «شفاعت» از مادة «شفع» به معنی، ضمیمه کردن چیزی به چیز دیگر است و مفهوم این سخن آن است که شخص شفاعتشونده قسمتی از راه را با پای خود پیموده و در فراز و نشیبهای سخت وامانده، شخص شفاعتکننده به او ضمیمه میشود و او را یاری میکند تا بقیة راه را بپیماید.
پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در مسائل شخصی، نرم و ملایم بودند و در مسائل اصولی و کلی صددرصد صلابت داشت. انعطافناپذیر بود. اگر کسی به شخص پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) اهانت میکرد، با
عفو و بخشش پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مواجه میشد و اگر کسی
قانون اسلام را نقض میکرد؛ مثلاً
دزدی میکرد یا
شراب میخورد؛ بهشدت با او برخورد مینمود.
به عنوان مثال، پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در برابر اهانت یک فرد یهودی آنقدر نرمش نشان داد که مرد یهودی همانجا
ایمان آورد؛
اما دربارة زنی از اشراف
قریش که مرتکب دزدی شده بود، هیچگونه توصیه و وساطتی را نپذیرفت و فرمود: آیا میگویید من قانون اسلام را معطل کنم؟!
پس پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در مسائل اصولی هرگز نرمش نشان نمیداد؛ درحالی که در مسائل شخصی فوقالعاده مهربان و با
گذشت بود.
بدیهی است که مسئله مهجور گذاردن قرآن نیز از جمله مسائل اصولی اسلام است و
عفو و گذشت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیز شامل آن نمیشود.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) روز قیامت به خاطر
عمل نکردن امتش به قرآن، از آنان شکایت میکند.
امام باقر (علیهالسلام) از، پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) روایت میکند که فرمود: «روز قیامت، من نخستین اعزامشونده به نزد
خدا هستم و کتابش و بعد اهل بیتم و سپس امتم. آنگاه از ایشان میپرسم که با کتاب خدا و
اهل بیت من چه کردید»؟
در
روایت دیگری از پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نقل شده است: «قرآن
هدایت از گمراهی، روشنگری از نابینایی، بازدارنده از لغزش، نور از تیرگی، بازدارنده از هلاکت و نابودی، رهایی از کجروی و بیان آزمونها و رسیدن از
دنیا به
آخرت، و در آن
کمال دینتان وجود دارد، و هیچکس از قرآن روی نتابد، مگر آنکه به سوی
دوزخ روان شود».
۱. سیدمحمدتقی مدرسی، تفسیر هدایت، ترجمة پرویز اتابکی، مشهد: آستان قدس رضوی، چ ۱، ۷۸، ج۸، ص۴۲۴.
۲. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۲، ج۱۵، ص۷۶-۷۷.
۳. جمعی از نویسندگان، ره توشة راهیان نور ویژة جوانان قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چ ۱، ۱۳۷۶، ص۴۳-۵۰.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «شکایت پیامبر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۸/۱۷.