• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شأن بودن جبرئیل برای پیامبر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: جبرئیل، پیامبر، اسلام.

پرسش: آیا جبرئیل شانی از شئون پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است یا وجود مستقلی دارد؟

پاسخ: وجود پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از نظر روحی و معنوی دارای جایگاه بلندی است و در سلسله مراتب هستی و قوس نزول، واسطه فیض خدا برای ما سوی الله است. وجود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از آن جهت که واسطه فیض برای وجود جبرئیل (علیه‌السّلام) است، و وجود جبرئیل (علیه‌السّلام) نیز باید از کانال وجودی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عبور کند؛ در نتیجه می‌توان گفت جبرئیل شانی از شئون پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است.



پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و اولیای الهی دارای ابعاد متعدد هستند؛ یکی از ابعاد وجوی آنها بُعد جسمانی و حیات مادی است و دیگری بعد روحی و معنوی است. پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از نظر جسمی‌ و زندگی مادی مانند دیگر انسان‌ها است که ولادت او از پدر و مادر صورت می‌پذیرد، و بدن او نیز از قوانین طبیعت پیروی می‌کند، و پیامبر نیز در این جهت باید قوانین طبیعی را رعایت کند. اما از نظر روحی و معنوی وجود او دارای جایگاه بلندی است و در سلسله مراتب هستی و قوس نزول واسطه فیض خدا برای ما سوی الله است. بنابراین، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای وجود جبرئیل (علیه‌السّلام) نیز واسطه فیض خدا است؛ یعنی وجود جبرئیل (علیه‌السّلام) نیز باید از کانال وجودی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عبور کند. از این‌رو؛ می‌توان گفت: جبرئیل، شانی (شان در این‌جا به معنای مقام یا پرتو به‌کار رفته است؛ «الشَّاْنُ‌: الخَطْبُ و الاَمْرُ و الحال». ) از شئون پیامبر است.
برای بیان و توضیح این مطلب چند نکته را متذکر می‌شویم:
۱. رتبه وجودی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برتر از تمام موجودات، حتی برتر از تمام ملائکه است.
۲. هر موجودی که رتبه وجودی او برتر از موجودات دیگر است؛ نسبت او (موجود برتر) با موجودات فرو دست، به نوعی نسبت علّی و معلولی است و موجود پایین‌تر سایه و پرتو موجود برتر است.
نتیجه این‌که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در قوس نزول و ترتیب سلسله وجودی برترین موجود و اولین مخلوق و واسطه بین خدا و تمام مخلوقات است، و تمام مخلوقات شانی از شئون او محسوب می‌شوند.
در تبیین این مطالب باید گفت؛ برتری پیامبر بر تمام موجودات را از راه‌های متعددی می‌توان بیان کرد؛ به عنوان نمونه به دو روایت که بیانگر برتری پیامبر بر جبرئیل است اشاره می‌کنیم:

۱.۱ - روایت اول

امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «هنگامی‌که جبرئیل نزد پیامبر می‌آمد مانند بنده برابرش می‌نشست و بی‌اجازه وارد نمی‌شد».

۱.۲ - روایت دوم

در قسمتی از داستان معراج چنین می‌خوانیم: پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در آن شب پس از گذشتن از آسمان‌های هفت‌گانه و وادی سدرة المنتهی به مقام «حجاب‌ها» رسیدند. در این‌جا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به جبرئیل فرمود: «جلو حرکت کن تا سیر و حرکت را در این مرحله نیز ادامه دهیم». جبرئیل (علیه‌السّلام) گفت: من مجاز به عبور از این‌جا نیستم؛ اگر به‌اندازه بند انگشت نزدیک‌تر شوم می‌سوزم؛ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در ادامه سیر و حرکت خود، آن‌قدر به خداوند نزدیک شد که فاصله او با خداوند به‌اندازه دو کمان یا کمتر شد.
[۳] ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۱۷۸- ۱۷۹، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق. ‌



روایات متعددی بیان می‌کند که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اولین مخلوق و واسطه فیض خدا است:

۲.۱ - روایت امام باقر

جابر بن یزید می‌گوید: امام باقر (علیه‌السّلام) به من فرمود: «ای جابر! همانا خدا در اول آفرینش محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و خاندان رهنما و هدایت شده او را آفرید، و آنها در برابر خدا اشباح نور بودند»، گفتم: اشباح چیست؟ فرمود: «یعنی سایه نور، پیکرهای نورانی بدون روح، و محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تنها به یک روح مؤید بود و آن روح القدس بود که او و خاندانش به وسیله آن روح خدا را عبادت می‌کردند و از این جهت خدا ایشان را خویشتن دار، دانشمند، نیکوکار، برگزیده آفرید».

۲.۲ - روایت امام رضا

امام رضا (علیه‌السّلام) از پدران بزرگوارشان از امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) از رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روایت می‌کند که فرمود: «خداوند، خلقی که بهتر از من باشد و نزد او گرامی‌تر از من باشد نیافریده است». حضرت علی (علیه‌السّلام) می‌گوید به پیامبر اکرم گفتم: «ای رسول خدا! تو بهتری یا جبرئیل؟ فرمود: «ای علی! خدای تعالی انبیای مرسلین را بر ملائکه مقرّبین برتری داد و مرا بر جمیع انبیاء و رسولان فضیلت بخشید، و پس از من‌ای علی! برتری از آن تو و امامان پس از تو است و فرشتگان خادمان ما و دوست‌داران ما هستند. ‌ای علی کسانی که عرش را حمل می‌کنند و کسانی که اطراف آنند به واسطه ولایت ما حمد پروردگارشان را بجا می‌آورند و برای مؤمنان استغفار می‌کنند. ‌ای علی! اگر ما نبودیم خداوند آدم و حوا و جنّت و نار و آسمان و زمین را نمی‌آفرید. چگونه افضل از ملائکه نباشیم در حالی‌که در توحید و معرفت پروردگارمان و تسبیح و تقدیس و تهلیل او بر آنها سبقت گرفته‌ایم؛ زیرا ارواح ما نخستین مخلوقات خدای تعالی است و او ما را به توحید و تمجید خود گویا ساخت، سپس ملائکه را آفرید و چون ارواح ما را در حالی‌که نور واحدی بود مشاهده نمودند، امور ما را بزرگ شمردند، ما تسبیح او را گفتیم تا ملائکه بدانند که ما خلقی هستیم آفریده شده و او از صفات ما منزّه است، بعد از آن، ملائکه نیز تسبیح او را گفتند و او را از صفات ما تنزیه کردند، و چون بزرگی شان ما را مشاهده کردند تهلیل گفتیم تا ملائکه بدانند که هیچ معبودی جز الله نیست و بدانند که ما بندگانی هستیم و نه خدایانی که با او و یا در کنار او پرستیده شویم».
[۶] پهلوان، منصور، ترجمه کمال الدین، ج‌۱، ص۴۷۹، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.



از نظر عارفان و اهل معرفت؛ پیامبر گرامی‌اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برترین مخلوق است و موجودات دیگر پرتو و شانی از وجود پیامبر هستند. در نظر آنان مقام پیامبر همان مقام تعیّن اوّل و مقام او ادنی است. عارفان در تبیین نظام تجلی و ترتیب آن بر این باورند که بعد از مقام ذات خداوند اولین تجلی ذاتی خداوند مقام تعیّن اول است؛ که از آن به «حقیقت محمدیه» نیز یاد می‌کنند. مقام تعیّن اول، مقامی‌است که جامع و شامل همه تعیّنات است؛ جامع تعیّنات الهی (اسمای الهی) و تعیّنات خلقی (اعیان و ماهیات) است. خلاصه این‌که در سیر از مقام ذات به سوی کثرات، تعیّن اول حلقه واسطه‌ای است که جامع همه کثرت به نحو‌ اندماجی است، که همه کثرات به وساطت او از ذات واحد الهی نشات می‌گیرند.
[۷] یزدان پناه، سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، ص۳۳۵ به بعد، قم، مؤسسه امام خمینی، چاپ سوم، ۱۳۹۱ش.


۳.۱ - نظر حکمت متعالیه

چنانکه بر اساس مبانی حکمت متعالیه نیز می‌توان گفت موجود عالی و برتر نسبت به موجود دانی و فرو دست این است که موجود عالی در سلسله علل طولی موجود پایین‌تر قرار دارد؛ یعنی اقتضای علوّ وجودی ایفای نقش علّی است و از سوی دیگر بر اساس حکمت متعالیه علیت به تجلی و تشأن برگشت می‌کند.
[۸] شیرازی، صدر الدین، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۸، ص۲۵۴، بیروت، دار احیاء التراث، چاپ سوم، ۱۹۸۱م.
بنابر این، از نظر حکمت متعالیه نیز تمام موجودات پرتو و شأنی از وجود پیامبر هستند.
در هر صورت برخی از اهل معرفت تصریح می‌کنند که همه ملائکه حتی جبرئیل و مکائیل از ملائکه مقربین نیز از شئون پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و ائمه (علیه‌السّلام) هستند؛ زیرا آنان (پیامبر و ائمه) تنه و اصل و اساس در خلقت هستند و اینان (ملائکه) فرع و شاخه هستند و اصل احاطه بر فرع دارد و محیط بر آن است. «ان جمیع الملائکة حتی جبرئیل‌ و میکائیل و غیرهم من الملائکة المقربین انما هم من شئونهم‌ - ‌(علیهم‌السّلام) - فهم محیطون بهم و لا عکس، و ذلک لان الاصل محیط بالفرع کما لا یخفی»
[۹] کربلایی، شیخ جواد، الانوار الساطعة فی شرح الزیاره الجامعة، ج‌۱، ص۴۵۰، قم، دار الحدیث، چاپ اول.


۳.۲ - نظر امام خمینی

امام خمینی نیز در وصف پیامبر می‌گوید: «(محل نزول قرآن و تحمل کننده وحی قرآنی) قلب تقیّ نقیّ احمدی احدی جمعی محمّدی است که حق تعالی به جمیع شئون‌ ذاتیّه و صفاتیّه و اسمائیّه و افعالیّه بر آن تجلّی نموده، و دارای ختم نبوت و ولایت مطلقه است، و اکرم بریّه و اعظم خلیقه و خلاصه کون و جوهره وجود و عصاره دار تحقّق و لبنه اخیره و صاحب برزخیّت کبری و خلافت عظمی‌است».
[۱۰] موسوی، روح الله، آداب الصلاة، ص۱۸۰، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی‌، چاپ هفتم، ۱۳۷۰ش.



در پایان تذکر یک نکته ضروری است و آن این‌که ممکن است در این‌جا سؤالی به ذهن آید که اگر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از ملائکه برتر است، بلکه ملائکه شانی از شئون ایشان هستند؛ در این صورت چگونه ملائکه و جبرئیل واسطه و رساننده وحی و علوم به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هستند و آیا مثل این نیست که دانش آموز و شاگرد، معلم و استاد خود را آموزش دهد؟
پاسخ این است که پس از اثبات برتری پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بر ملائکه و این‌که وجود آنان پرتو و شانی از شئون پیامبر است، در این صورت معنای نزول وحی از سوی ملائکه بر پیامبر این است که شانی از شئون اعلی و برتر پیامبر بر شان پایین‌تر و فرو دست او نازل می‌شود؛ به عبارت دیگر؛ شئون پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دارای مراتب است که بالاترین شان؛ مقام حقیقت است، پایین‌تر از آن مقام عقل است، پایین‌تر از مقام عقل، مقام نفس است و پایین‌تر از نفس، مقام وجود ظاهری و دنیایی ایشان است. پس معنای نزول وحی بر پیامبر اظهار آنچه در مرتبه حقیقت است برای مرتبه عقل یا نفس و یا ظواهر مادی است.
به بیان دیگر؛ نور خدا بر مرتبه حقیقت پیامبر تجلی می‌کند و حقایق پیامبر در مرتبه عقل تجلی می‌کند و عقل وی در مرتبه نفس تجلی می‌کند و نفس نیز در وجود ظاهری وی تجلی می‌کند و از این تجلیات و حامل این تجلیات تعبیر به فرشته یا جبرئیل آورده می‌شود. پس جبرئیل در مسئله وحی خادم پیامبر است. البته باید توجه داشت همه این وحی‌ها، الهامات و تجلیات همه به اذن و امر خداوند است.
[۱۱] کربلایی، شیخ جواد، الانوار الساطعة فی شرح الزیاره الجامعة، ج۱، ص۴۴۸.

نتیجه این‌که با توجه به مقام معنوی و وجود نوری پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، جبرئیل (علیه‌السّلام) را نیز می‌توان شانی از شئون پیامبر دانست.


۱. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج‌۱۳، ص۲۳۰، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.    
۲. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۷، ص۳۰۴، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۳. ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۱۷۸- ۱۷۹، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق. ‌
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج‌۱، ص۴۴۲، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۵. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج‌۱، ص۲۵۴ – ۲۵۵، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق.    
۶. پهلوان، منصور، ترجمه کمال الدین، ج‌۱، ص۴۷۹، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
۷. یزدان پناه، سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، ص۳۳۵ به بعد، قم، مؤسسه امام خمینی، چاپ سوم، ۱۳۹۱ش.
۸. شیرازی، صدر الدین، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۸، ص۲۵۴، بیروت، دار احیاء التراث، چاپ سوم، ۱۹۸۱م.
۹. کربلایی، شیخ جواد، الانوار الساطعة فی شرح الزیاره الجامعة، ج‌۱، ص۴۵۰، قم، دار الحدیث، چاپ اول.
۱۰. موسوی، روح الله، آداب الصلاة، ص۱۸۰، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی‌، چاپ هفتم، ۱۳۷۰ش.
۱۱. کربلایی، شیخ جواد، الانوار الساطعة فی شرح الزیاره الجامعة، ج۱، ص۴۴۸.



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «شأن بودن جبرییل برای پیامبر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۳/۹.    



جعبه ابزار