سکوت در اسلام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: سکوت، اسلام، روابط اجتماعی، سخن گفتن.
پرسش: سکوت در اسلام چه جایگاهی دارد؟ با توجه به این که اسلام یک دین اجتماعی است، آیا با سکوت، رابطه انسان با اطرافیانش کمرنگ نمیشود؟
پاسخ: یکی از شرایط خودسازی، سکوت است و سکوت به دو گونه است: یکی سکوت عام و دیگری سکوت خاص. سکوت عام عبارت است از حفظ زبان از سخن گفتن به اندازه زیاد؛ لذا
انسان باید بکوشد که به اندازه ضرورت و نیاز با مردم سخن بگوید و بیشتر از آن حتیالامکان سخن نگوید. همچنین سکوت خاص آن است که انسان، در هنگام ذکر و
یاد خدا، هرگز نباید با دیگران
سخن بگوید.
انسانی که در
تهذیب و
خودسازی خود میکوشد، باید در تأدیب زبان خود کوشش کند؛ چون در میان اعضای بدن انسان، هیچیک از اعضا به اندازه زبان، اصلاح و کنترل آن سخت نیست.
همچنین اسلام دین اجتماعی است و به ارتباطهای اجتماعی در محورهای مختلف خانوادگی، از طریق حفظ نظام
خانواده و حقوق متقابل
زن و شوهر و پدر و فرزند، و همچنین حقوق همسایهها و دهها مورد دیگر، اصرار کرده است و حتی
صله رحم را که نوعی ارتباط اجتماعی است، جزء
واجبات شمرده و قطع آن را از
گناهان کبیره حساب میکند.
از سوی دیگر،
دین اسلام دین
اعتدال و
میانهروی است؛ لذا درباره سکوت یا سخن گفتن نیز سفارش به اعتدال و میانهروی کرده است؛ یعنی انسان که علاقه به سکوت دارد و به اصطلاح کمحرف است و میخواهد به گونهای زندگی کند که پُرحرفی نداشته باشد، باید توجه داشته باشد که از حد اعتدال بیرون نرود؛ لذا گاهی سکوت را اسلام سفارش کرده است و گاهی
سخن گفتن را.
الف. درباره فراز اول پرسش باید گفت:
اسلام و علمای
علم اخلاق که در رشته
تهذیب و
خودسازی، آموزههای بسیار مفید و مؤثری ارائه کردهاند، به عنصر
سکوت اصرار فراوان دارند.
تبرکاً به ذکر چند
روایت اکتفا میشود:
۱.«
الصمت ثمرة العقل؛
سکوت میوه
عقل است».
۲.
رسول خدا فرمود: «
فاصمت لسانک الاّ من خیر؛
زبان خود را حفظ کن مگر در
سخن خیر».
۳. «
الصمت و هو اول العبادة؛
سکوت جزء عبادتهای نخست است».
۴. «
ان الصمت بابٌ من ابواب الحکمة؛
سکوت دری از درهای
دانش است».
۵.«ملازم سکوت باشید؛ زیرا سکوت سبب
سلامت انسان میشود».
۶. «در سکوت،
انسان از لغرش زبان مصون میماند».
۷. «سکوت، زینت
علم است».
۸. «سکوت، باغ
اندیشه و فکر است».
۹. «هرگاه دیدی مؤمنی در حال سکوت است، خود را به او نزدیک نما؛ زیرا او
حکمت را به تو القا میکند».
با استناد به اینگونه معارف، بزرگان اهل
اخلاق و
خودسازی ، به مراعات و مداومت سکوت اصرار و تاکید دارند. از آن جمله گفتهاند:
«یکی از شرایط خودسازی، سکوت است و سکوت به دو گونه است: یکی
سکوت عام و دیگری
سکوت خاص. سکوت عام عبارت است از حفظ زبان از سخن گفتن به اندازه زیاد؛ لذا انسان باید بکوشد که به اندازه ضرورت و نیاز با مردم سخن بگوید و بیشتر از آن حتیالامکان سخن نگوید. همچنین سکوت خاص آن است که انسان، در هنگام
ذکر و
یاد خدا، هرگز نباید با دیگران سخن بگوید.
یکی دیگر از بزرگان با اشاره به این جمله از حضرات
معصومین (علیهمالسّلام) («
ان کان کلامک من فضة فسکوتک من ذهب؛ اگر سخن گفتنت نقره باشد، سکوت تو از
طلا است») در تحلیل اهمیت سکوت میگوید:
انسانی که در
تهذیب و خودسازی خود میکوشد، باید در تأدیب زبان خود کوشش کند، چون در میان اعضای بدن انسان، هیچیک از اعضا به اندازه
زبان، اصلاح و کنترل آن سخت نیست.
به همین دلیل در روایتی آمده که
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: «هر کس زبانش را اصلاح نماید، به تمام قرآن عمل کرده است».
براساس اینگونه
روایات و تحلیلهای بزرگان
علم اخلاق، به خوبی معلوم میشود که مسئله سکوت از نظر اسلام اهمیت بسیار بالایی دارد و بهترین یا از شرایط اساسی تهذیب و خودسازی است.
ب. درباره فراز دوم پرسش باید گفت آنگونه که در سؤال اشاره شده، اسلام دین اجتماعی است و به ارتباطهای اجتماعی در محورهای مختلف خانوادگی، از طریق حفظ نظام
خانواده و حقوق متقابل
زن و شوهر و پدر و فرزند، و همچنین حقوق همسایهها و دهها مورد دیگر، اصرار کرده است و حتی
صله رحم که نوعی ارتباط اجتماعی است، را جزء
واجبات شمرده و قطع آن را از
گناهان کبیره حساب میکند.
از سوی دیگر،
دین اسلام دین
اعتدال و
میانهروی است؛ لذا درباره سکوت یا سخن گفتن نیز سفارش به اعتدال و میانهروی کرده است؛ یعنی انسان که علاقه به سکوت دارد و به اصطلاح کمحرف است و میخواهد به گونهای
زندگی کند که پُرحرفی نداشته باشد، باید توجه داشته باشد که از حد اعتدال بیرون نرود؛ لذا گاهی سکوت را اسلام سفارش کرده است و گاهی
سخن گفتن را.
در اینجا به عنوان نمونه به چند
روایت اشاره میشود:
۱. «
لا خیر فی الصمت عن الحکم، کما انّه لا خیر فی القول بالجهل؛
سکوت در جایی که باید سخن گفت، ناپسند و بیخیر و
برکت است. همچنانکه سخن گفتن از چیزی که نسبت به آن اطلاع علمی ندارد، بیخیر و
برکت است».
۲. «
القول بالحق خیر من العیّ و الصمت؛
سخن حق گفتن، بهتر است از سکوتی که
خیر و برکتی در آن نباشد».
از اینگونه
روایات به دست میآیدکه اولاً در سکوت نیز همانند سایر چیزها، سفارش اسلام به حفظ
اعتدال است. ثانیاً: باید دید که در چه جاهایی سکوت و در چه جاهایی، سخن گفتن مناسب است و به آنچه بهتر و شایستهتر بود، عمل کند و شرایط را در سکوت یا عدم آن در نظر داشته باشد.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «سکوت در اسلام»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۲/۱۶.