• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سکوت حضرت علی در مقابل اهانت به حضرت فاطمه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: سکوت، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، امام علی علیه‌السلام، حفظ اسلام.

پرسش: چرا حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ در مقابل اهانت به حضرت فاطمه ـ سلام‌الله‌علیها ـ سکوت کردند؟

پاسخ: مورد ظلم و اهانت قرار گرفتن حضرت زهرا ـ سلام‌الله‌علیها ـ هیچ‌گونه منافاتی با شجاعت و حضور حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ در آن صحنه ندارد؛ زیرا در این موقعیت علی ـ علیه‌السلام ـ یا می‌بایست دست به شمشیر برد و در مقابل پایمال شدن حقوق خود و اهل بیت پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ جبهه‌گیری نماید یا سکوت کند و در حد توان به تقویت اسلام از جنبه‌های دیگر بپردازد و چون برداشتن پرچم مخالفت مساوی بود با تفرقه در میان مسلمین، تضعیف جامعه نوپای اسلامی و در نتیجه بیشتر شدن خطر حمله رومیان و سرکشی مرتدین و مدعیان نبوت، حضرت برای از بین نرفتن زحمات پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ و پایمال نشدن خون شهدا، حاضر به فدا شدن همسر و فرزندش در مقابل حفظ اسلام شد.



در زمانی که عده‌ای از نزدیکان پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ در اعتراض به تصمیمات سقیفه در خانه امیرالمؤمنین علی ـ علیه‌السلام ـ جمع شده بودند و با ابوبکر بیعت نمی‌کردند، عمر از طرف ابوبکر مأمور گرفتن بیعت از این جمع، مخصوصاً علی ـ علیه‌السلام ـ شد. متون تاریخی ثبت کرده‌اند که در طی انجام تصمیم ابوبکر و عمر حوادثی صورت گرفت که برای اطلاع از آنها می‌توانید به منابع معتبر مراجعه کنید. (عبارت طبری چنین است: اتی عمر بن خطاب منزل علی ـ علیه‌السلام ـ فقال: لاحرقن علیکم او لتخرجن الی البیعة.)
[۳] ابن قتيبة دينورى، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، ج ‌۲، ص ۱۲.
[۴] ابن ابی‌الحدید، عبدالحميدبن هبة‌ الله، شرح نهج‌البلاغه، ج ‌۱، ص ۱۳۴.
[۵] حسون، محمد و مشکور، ام‌علینا، اعلام النساء، ج ‌۳، ص ۱۲۰۵.
[۶] اندلسی، ابن‌عبدالریه، عقد الفرید، ج ‌۴، ص ۲۶۰.
[۷] حسون، محمد و مشکور، ام‌علینا، اعلام النساء، ج ‌۳، ص ‌۱۲۰۷.
[۸] ابوالفداء، اسماعیل بن علی، تاریخ ابی‌الفداء، ج ‌۱، ص ‌۱۵۶.
[۹] مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة، ص ۱۲۴.
[۱۰] شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، ملل و نحل، ج ۲، ص ۹۵.
[۱۱] طوسي، محمد بن حسن، تلخیص الشافی، ج ‌۳، ص ‌۷۶.
[۱۲] سبحانی، جعفر، فروغ ولایت، ص ۱۸۶.

با توجه به نقل‌های متفاوت و معتبر تاریخی که حتی در منابع اهل سنت آمده است، متأسفانه اصل چنین رخ دادی مسلم است.
[۱۳] حسینی طباطبایی، سیدجواد، پاسخ به افسانه شهادت.
[۱۴] سایت بلاغ.
[۱۵] سایت درگاه پاسخ‌گویی به سؤالات دینی.



اما این‌که چرا امیر‌المومنین با وجود شجاعت و دلیری منحصر به فردشان در مقابل این‌گونه اعمال سکوت کردند و دست به شمشیر نشدند باید گفت:

۲.۱ - حفظ کیان اسلام

امیرالمومنین علی ـ علیه‌السلام ـ در مقابل دو راه قرار داشت یا با کمک دوستان واقعی خود که حکومت جدید را مشروع نمی‌دانستند به پا می‌خاست و با توسل به قدرت، خلافت و حکومت غصب‌شده را از آنان باز پس می‌گرفت؛ و یا آن‌که وضع پیش آمده را تحمل می‌کرد و در حد امکان نسبت به حل مشکلات مسلمانان و انجام وظایف خود، اقدام می‌کرد.
از آن‌جا که رهبران الهی، قدرت و مقام را هدف نمی‌دانند، بلکه هدف را چیزی بالاتر از حفظ موقعیت خود می‌دانند، امیرالمؤمنین علیه‌السلام با ارزیابی اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی به این نتیجه رسید که اگر با اصرار به حق خود در مقابل ظلم به همسرش فاطمه ـ علیه‌السلام ـ می‌ایستاد، وضعی پیش می‌آید که زحمات پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ و خون‌های پاک شهیدان به هدر می‌رفت، و لذا ترجیح داد که وضع پیش‌آمده را بپذیرد و به‌طور غیر مستقیم از کیان اسلام حراست نماید.
[۱۶] پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص ۶۵.



اگر حضرت دست به شمشیر می‌برد و با دستگاه حاکم مقابله می‌کرد یا به عبارت دیگر شجاعت و دلیری خود را نمایش می‌داد، قطعاً کسانی که خود را خلیفه می‌دانستند، آرام نمی‌نشستند و لذا جنگی داخلی بین مسلمانان صورت می‌گرفت و حوادث ناگوار‌تری اتفاق می‌افتاد؛ مثلاً:

۳.۱ - از دست دادن یاران پیامبر

علی علیه‌السلام بسیاری از کسانی را که بر عهد خود با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله ثابت مانده بودند و از جان و دل علی ـ علیه‌السلام ـ را دوست می‌داشتند، از دست می‌داد.

۳.۲ - ایجاد تفرقه

تفرقه شدیدی در میان امت اسلام به‌وجود می‌آمد و تعداد زیادی از صحابه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، که قدرت بزرگی در برابر دشمنان اسلام به‌شمار می‌آمدند، از بین می‌رفتند یا با از بین رفتن اتحاد، جامعه اسلامی ضعیف می‌شد.

۳.۳ - ایجاد خطر در جامعه

تعداد بسیاری از کسانی که در سال‌های آخر عمر پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ مسلمان شده بودند، پس از رحلت آن حضرت، به ارتداد روی آورده و در برابر حکومت اسلامی موضع‌گیری کردند، در این حالت بحرانی اگر حضرت أمیر ـ علیه‌السلام ـ پرچم مخالفت به دست می‌گرفت، جامعه اسلامی در خطر جدی قرار می‌گرفت.

۳.۴ - ضربه مدعیان نبوت به اسلام

خطر مدعیان نبوت همانند "مسیلمه و سجاح، را هم نباید از نظر دور داشت که با ایجاد اختلاف، بعید نبود ضربات جبران‌ناپذیری را به پیکر اسلام وارد سازد.

۳.۵ - حمله رومیان به مرکز اسلام

خطر رومیان که در پی فرصتی مناسب بودند تا به مرکز اسلام حمله کنند نیز، جامعه اسلامی را تهدید می‌کرد و در این موقعیت اگر حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ دست به قیام می‌زد، به‌یقین جبهه مسلمانان تضعیف می‌شد و مخالفان اسلام بهتر می‌توانستند به اهداف خود نایل شوند.
آنچه که بیان شد، خلاصه‌ای از عواملی بود که امام ـ علیه‌السلام ـ به‌خاطر آن‌ها صبر را بر قیام ترجیح داد و با این ابتکار و تدبیر توانست جامعه اسلامی را از خطرهای بزرگ برهاند و این تصمیم، چیزی جز حفظ اصل اسلام و علاقه به اتحاد مسلمانان و انجام وظیفه نبود.
[۱۷] پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص ۷۱.



امام ـ علیه‌السلام ـ در بیانی آکنده از حزن و درد، رمز سکوت خود را به بیانی دیگر در خطبه شقشقیه
[۱۹] نهج‌البلاغه، صبحی صالح، خطبه سوم، خطبه شقشقیه.
نهج‌البلاغه بیان کرده‌اند و فرموده‌اند:
در این اندیشه بودم که آیا با دست تنها به پا خیزم (و حق خود و مردم را بگیرم) و یا در این محیط پر خفقان و ظلمانی که پدید آمده صبر کنم؟ محیطی که پیران را فرسوده و جوانان را پیر و مردان باایمان را تا واپسین دم زندگی به رنج وا‌می‌دارد، سرانجام دیدم صبر کردن به عقل و خرد نزدیک‌تر است و لذا صبر پیشه کردم؛ ولی به کسی می‌ماندم که خاشاک چشمش را پر کرده و استخوان راه گلویش را گرفته، با چشم خود می‌یدم، میراثم را به غارت می‌برند.
[۲۱] نهج‌البلاغه، صبحی صالح، خطبه سوم، خطبه شقشقیه.



در جای دیگر در جواب شخصی از بستگان حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ که در همان روزهای سقیفه فضائل حضرت را می‌ستود و از مردم به‌خاطر رها کردن او انتقاد می‌کرد فرمودند:
سالم ماندن دین (از اختلافات و دودستگی‌ها) برای ما بهتر از هر چیز دیگر است.
[۲۲] ابن ابی‌الحدید، عبدالحميدبن هبة‌ الله، شرح نهج‌البلاغه، ج ۶، ص ۲۳ ـ ۴۵.

این عبارات نشان می‌دهد که آنچه حضرت امیر را وادار به سکوت کرده بود، چیزی با‌ارزش‌تر از اتفاقات ناگوار رخ داده، یعنی همان حفظ نهال نوپای جامعه اسلامی بود که حضرت حاضر بود خود، همسر و فرزندانش را در این مسیر فدا کند.


روشن‌ترین بیانی که در آن علی ـ علیه‌السلام ـ در آن علت سکوتشان را بیان نمودند، به این عبارت در نهج‌البلاغة آمده است:
و چیزی مرا نگران نکرد و به شگفتم نیاورد، جز شتافتن مردم بر فلان از هر‌سو و بیعت کردن با او. پس دست خود بازکشیدم، تا آنکه دیدم گروهی در دین خود نماندند، و از اسلام روی برگرداندند و مردم را به نابود ساختن دین‌ محمد ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ خواندند. پس ترسیدم که اگر اسلام و مسلمانان را یاری نکنم، رخنه‌ای در آن بینم یا ویرانیی، که مصیبت آن بر من سخت‌تر از ـ محروم ماندن از خلافت ـ است و از دست شدن حکومت شما، که روزهایی چند است که چون سرابی نهان شود، یا چون ابر که فراهم نشده پراکنده گردد. پس در میان آن آشوب و غوغا برخاستم تا جمع باطل بپراکنید و محو و نابود گردید، و دین استوار شد و بر جای بیارمید.
[۲۳] نهج‌البلاغة، ترجمه شهیدی، متن، ص ۳۴۷، نامه حضرت به مردم مصر، شماره ۶۲.



۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج ‌۳، ص ۲۰۲، چاپ دایرة المعارف.    
۲. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمیدبن هبة‌ الله، شرح نهج‌البلاغه، ج ۲، ص ۵۶.    
۳. ابن قتيبة دينورى، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، ج ‌۲، ص ۱۲.
۴. ابن ابی‌الحدید، عبدالحميدبن هبة‌ الله، شرح نهج‌البلاغه، ج ‌۱، ص ۱۳۴.
۵. حسون، محمد و مشکور، ام‌علینا، اعلام النساء، ج ‌۳، ص ۱۲۰۵.
۶. اندلسی، ابن‌عبدالریه، عقد الفرید، ج ‌۴، ص ۲۶۰.
۷. حسون، محمد و مشکور، ام‌علینا، اعلام النساء، ج ‌۳، ص ‌۱۲۰۷.
۸. ابوالفداء، اسماعیل بن علی، تاریخ ابی‌الفداء، ج ‌۱، ص ‌۱۵۶.
۹. مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة، ص ۱۲۴.
۱۰. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، ملل و نحل، ج ۲، ص ۹۵.
۱۱. طوسي، محمد بن حسن، تلخیص الشافی، ج ‌۳، ص ‌۷۶.
۱۲. سبحانی، جعفر، فروغ ولایت، ص ۱۸۶.
۱۳. حسینی طباطبایی، سیدجواد، پاسخ به افسانه شهادت.
۱۴. سایت بلاغ.
۱۵. سایت درگاه پاسخ‌گویی به سؤالات دینی.
۱۶. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص ۶۵.
۱۷. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص ۷۱.
۱۸. امام علی (علیه‌السلام)، نهج‌البلاغه، ص۴۱، خطبه۳ (خطبه شقشقیه).    
۱۹. نهج‌البلاغه، صبحی صالح، خطبه سوم، خطبه شقشقیه.
۲۰. امام علی (علیه‌السلام)، نهج‌البلاغه، ص۴۱، خطبه۳ (خطبه شقشقیه).    
۲۱. نهج‌البلاغه، صبحی صالح، خطبه سوم، خطبه شقشقیه.
۲۲. ابن ابی‌الحدید، عبدالحميدبن هبة‌ الله، شرح نهج‌البلاغه، ج ۶، ص ۲۳ ـ ۴۵.
۲۳. نهج‌البلاغة، ترجمه شهیدی، متن، ص ۳۴۷، نامه حضرت به مردم مصر، شماره ۶۲.



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «سکوت حضرت علی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۷/۲۷.    






جعبه ابزار