سوره حمد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: شفا ، سوره حمد.
پرسش: در
حدیث از
امام معصوم ـ علیهالسلام ـ نقل شده است که «اگر سوره
حمد شفای دردها نباشد، پس دیگر چیزی شفای دردها نیست»؛ منظور از این حدیث چیست؟ پس بحث پزشکی و عوامل روانشناسی چه میشود؟
پاسخ: یکی از اسامی سوره حمد «الشفا» و «الشافیة» است. این نام برگرفته از روایاتی است که این سوره را شفابخش نامیدهاند.
رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ فرمود: «
فاتحة الکتاب شفاء من کلّ داء ؛ سوره
حمد شفای هر دردی است».
از امام باقر ـ علیهالسلام ـ نقل شده، آمده است: «
من لم یبرأه الحمد لم یبرأه شیء ؛ کسی که
سوره حمد شفابخشش نباشد، چیزی او را
شفا نمیدهد».
گرچه
تلاوت سوره حمد (با شرایطی که برای اجابت دعا ذکر شده است) شفابخش بیماریهای جسمی نیز میباشد، اما مهم، بیماریهای
جان است که قرآن کریم عهدهدار درمان آنهاست، و برای شفای دردهای درونی و بیماریهای قلبی، یعنی
جهل و
رذایل اخلاقی از سوی شافی مطلق (خدای سبحان) نازل شده است.
خداوند متعال میفرماید:
«
وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ ؛ و از قرآن آن چه شفا و
رحمت است، برای
مؤمنان نازل میکنیم».
«
يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ؛ مردم، اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده، و درمانی برای آنچه در سینههاست (درمانی برای دلهای شما) و
هدایت و رحمتی است برای مؤمنان».
سوره حمد نیز چون عصاره
قرآن است، عصاره درمانهای قرآنی خواهد بود. بنابراین کلام
حضرت باقر ـ علیهالسلام ـ که فرمود:"هرکس حمد او را درمان نکند، چیز دیگری او را
درمان نخواهد کرد.»، نیز بدین معنا است که اگر جهل و رذایل اخلاقی کسی با معارف سوره حمد درمان نشود، دیگر سورههای قرآن برای او سودمند نخواهد بود.
سوره حمد در کنار رفتن پیش
پزشک میتواند مؤثر باشد؛ یعنی فقط در مواردی که قطع امید از هرجا کرده نیست؛ بلکه حتی در زمانی که پیش پزشک و روانشناس میرود، میتواند خواندن حمد مؤثر باشد؛ یعنی به صورت علت ناقصه در کنار سایر علل و شرایط، تأثیر در شفای بیماری جسمانی داشته باشد. این مسئله امروزه بهوسیله دانشمندان و روانشناسان بهصورت علمی ثابت شده که خواندن دعاها و حتی کلمه '''
بسم الله الرحمن الرحیم' '' در بهبود بیمارهایی جسمی و روحی آثار مثبت داشته است.
در مباحث فلسفی و کلامی کاملاً ثابت شده است که نظام هستی و
آفرینش براساس نظام
علی و معلولی بنا گردیده و این قانون، عام و کلی و فراگیر است که در همه پهنه هستی و همه حوادث و موجودات آن جاری و ساری است. برایناساس همانگونه که کار و فعالیت و تلاش انسان در مجموعه هستی تأثیرگذار است و انسان بدین وسیله مشکلات خود را حل کرده و نیازهای خود را برطرف میسازد، برخی امور مانند صدقه دادن و دعا کردن و یا خواندن برخی ذکرها و سورهها نیز در عالم دارای تأثیر است و این دو نوع اسباب و عوامل، مشمول قانون کلی
علت و معلول و
مصداق و موردی از آن هستند. انسان چون با عالم محسوس مأنوس است و همت و تلاش او در جهت کشف قوانین مادی است، تأثیر و علیت را در همین چارچوب تنگ و محدود خلاصه و منحصر میسازد و بهدلیل نگرش مادی و محدود خود تأثیر عوامل و اسبابی معنوی چون
دعا و
صدقه و خواندن سورهای از قرآن را امری غیرعادی و عجیب میداند و چون با عوامل و اسباب مادی سروکار دارد، تصور میکند هر نوع دگرگونی و تغییر اوضاع و شرایط باید با اسباب شناخته شده مادی صورت گیرد.
درحالیکه دعا هم مانند معالجه پزشک، عاملی از عوامل مؤثری از مؤثرات
عالم هستی است و هیچگونه منافاتی با یکدیگر ندارند. همانطوری که داروی پزشک شفابخش است، دعا و صدقه و خواندن سوره حمد نیز شفابخش است و همانطوری که دارو در قلمرو
قانون علیت عمل میکند و از این حوزه گامی بیرون نمینهد، همینطور
دعا و صدقه و قرائت سوره حمد نیز در همین چارچوب عمل میکند. پس مراجعه به پزشک و خوردن دارو راه و سبب و عاملی برای بهبودی است و دعا و صدقه و سوره حمد نیز عواملی دیگر برای بهبودی و
شفا میباشند و هیچ تناقض و ناسازگاری با یکدیگر ندارند. البته این بدین معنا نیست که انسان راههای شناخته شده و محسوس تأثیر مثل رفتن به دکتر و کار و تلاش را ترک کند و تنها بهسراغ دعا و خواندن
سوره حمد برود؛ بلکه باید در کنار تلاش و کوشش دست به دعا بردارد و صدقه بدهد و تأثیر دارو را از خدا بخواهد.
پایگاه حدیث نت.