• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سماء در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: سماء، قرآن .
پرسش: معنای سماء در قرآن و حل تعارضات احتمالی و ظاهری آن چیست ؟
پاسخ: در جواب به این پرسش باید دید منظور قرآن از «سماء» چیست؟ و قرآن برای آن چه نقشی قائل است؟



کلمه "سماء" در لغت به معنای طرف بالا است و این، مفهوم جامعی است که مصداق‌های مختلفی دارد؛ لذا می‌بینیم در قرآن در موارد گوناگونی به کار رفته است:

۱.۱ - ۱. اول

گاهی به "جهت بالا" در قسمت مجاور زمین اطلاق شده؛ چنان‌که می‌فرماید: أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ " آیا ندیدی خداوند چگونه مثل زده است گفتار پاک را به درخت پاکیزه‌ای که ریشه‌اش ثابت و شاخه‌اش در آسمان (چند متر از سطح زمین بالاتر) است".

۱.۲ - ۲. دوم

گاه به منطقه‌ای دورتر از سطح زمین (محل ابرها) اطلاق شده، چنان‌که می‌خوانیم: وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَکاً " ما از آسمان آب پربرکتی نازل کردیم".

۱.۳ - ۳. سوم

گاه به "قشر متراکم هوای اطراف زمین" (جو) گفته شده: وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً " ما آسمان را سقف محکم و محفوظی قرار دادیم".
و اینکه خدا فرمود:« ما آسمان ( جو زمین ) را سقف محکمی قرار دادیم به این جهت است که جو زمین همچون سقفی بر بالای سر ما قرار دارد، و دارای آن‌چنان استحکامی است که کره زمین را در برابر سقوط سنگ‌های آسمانی حفظ می‌کند، این سنگ‌ها که شبانه روز، مرتباً در حوزه جاذبه زمین قرار گرفته و به سوی آن جذب می‌شوند، اگر این قشر هوای متراکم نبود، ما مرتباً در معرض سقوط این سنگ‌های خطرناک بودیم؛ اما وجود این قشر، سبب می‌شود که سنگ‌ها پس از برخورد با جو زمین مشتعل و سپس خاکستر شود.

۱.۴ - ۴. چهارم

و گاهی به معنای" کرات بالا" آمده است: ثُمَّ اسْتَوی‌ إِلَی السَّماءِ وَ هِیَ دُخانٌ " به آسمان‌ها پرداخت؛ در‌حالی‌که دود و بخار بودند" (و از گاز نخستین، کرات را آفرید). »

۱.۵ - ۵. پنجم

اصطلاحی دیگر در مورد آسمان؛ در آیات قرآن ذکری از خلقت و وجود « هفت آسمان » به میان آمده است که « مقصود از "سماوات سبع" ( هفت آسمان ) همان معنی واقعی آسمان‌های هفت‌گانه است، تکرار این عبارت در آیات مختلف قرآن، نشان می‌دهد که عدد "سبع" ( هفت ) در اینجا به معنی تکثیر
[۱۱] معنای این‌که عددی برای تکثیر باشد، این است که خود عدد نشان‌دهنده تعداد واقعی نبوده و تنها رساننده زیادی آن چیز است.
نیست؛ بلکه اشاره به همان عدد مخصوص است.


از آیات قرآن چنین استفاده می‌شود که تمام کرات و سیاراتی را که ما می‌بینیم همه جزء آسمان اول است و شش عالم دیگر وجود دارد که از دسترس دید ما و ابزارهای علمی امروز ما بیرون است و مجموعاً هفت عالم را به‌عنوان هفت آسمان تشکیل می‌دهند؛ چنان‌که قرآن می‌گوید: وَ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِمَصابِیحَ "ما آسمان پایین را با چراغ‌های ستارگان زینت دادیم".
از این آیات به‌خوبی استفاده می‌شود که همه آنچه را ما می‌بینیم و جهان ستارگان را تشکیل می‌دهد، همه جزء آسمان اول است و در ماورای آن، شش آسمان دیگر وجود دارد که ما در حال حاضر اطلاع دقیقی از جزئیات آن نداریم؛ چنان‌که علم نجوم جدید نیز در این راستا حرکت کرده و تأییدی بر این نظر می‌باشد.
[۱۶] مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ ش، ج ۱، ص ۱۶۸ و ۱۶۹، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول؛ عظمت دنیا ! رصدخانه "پالومار" عظمت جهان بالا را چنین توصیف می‌کند. "... تا وقتی که دوربین رصدخانه پالومار را نساخته بودند، وسعت دنیایی که به نظر ما می‌رسد بیش از پانصد سال نوری نبود؛ ولی، این دوربین وسعت دنیای ما را به هزار میلیون سال نوری رساند، و در نتیجه میلیونها کهکشان جدید کشف شد که بعضی از آنها هزار میلیون سال نوری با ما فاصله دارند، ولی، بعد از فاصله هزار میلیون سال نوری فضای عظیم، مهیب و تاریکی به چشم می‌خورد که هیچ چیز در آن دیده نمی‌شود، یعنی روشنایی از آنجا عبور نمی‌کند تا صفحه عکاسی دوربین رصدخانه را متأثر کند؛ ولی بدون تردید در آن فضای مهیب و تاریک صدها میلیون کهکشان وجود دارد که دنیایی که در سمت ماست با جاذبه به آن کهکشان‌ها نگهداری می‌شود. تمام این دنیای عظیمی که به نظر می‌رسد و دارای صدها هزار میلیون کهکشان است، جز ذره‌ای کوچک و بی‌مقدار از یک دنیای عظیم‌تر نیست و هنوز اطمینان نداریم که در فراسوی آن دنیای دوم دنیای دیگری نباشد".    



نتیجه اینکه: معنای دقیق کلمه « سماء و السّماء » که در قرآن آمده است، « آسمان » نمی‌باشد؛ بلکه منظور طرف بالا می‌باشد. و در معانی « جو »، « کمی بالاتر از سطح زمین »، « مکان ابرها » و ... به کار رفته است و در آیات قرآن تنها در برخی موارد در معنای «آسمان» ( جایی که ستاره‌ها و... در آن هستند ) به کار رفته است.
از طرفی قرآن چهارده قرن قبل ( که علم نجوم فاصله خیلی دوری با علم نجوم فعلی داشت )، عظمت جهان هستی و کوچکی این دنیای محسوس در برابر آنچه به چشم نمی‌آید را بیان داشته است و با این بیان که تمام آنچه به چشم می‌آید و تمام کرات آسمان بالا آسمان اول است، عظمت جهان را به‌روشنی تمام تبیین نموده است.


اما بررسی آیاتی که در سؤال به آنها اشاره شده بود:

۴.۱ - ۱. الانبیاء، آیه ۳۲

وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ هُمْ عَنْ آیاتِها مُعْرِضُونَ ؛ و آسمان را سقفی محفوظ قرار دادیم؛ ولی‌] آنان از (مطالعه در) نشانه‌های آن اعراض می‌کنند.
بحث از این آیه و دلالت آن بر اعجاز علمی و عظمت علمی قرآن قبلاً گذشت.

۴.۲ - ۲. لقمان، آیه ۱۰

خَلَقَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها ؛ آسمان‌ها را بی‌هیچ ستونی که آن را ببینید خلق کرد.
این آیه نیز خبر از عظمت گوینده‌اش می‌کند و اینکه او از علمی بی‌انتها و نامحدود به زمان و مکان برخوردار است. این آیه نمی‌فرماید که آسمان‌ها دارای ستون نیستند و بی‌ستون سرپا ایستاده‌اند؛ بلکه می‌گوید آسمان‌ها دارای ستون قابل رؤیت نیستند. و این همان قانون جاذبه زمین می‌باشد که علم بعد از چهارده قرن تازه به آن رسیده است و این مطلب اعجاب‌آوری است که قرآن در چهارده قرن قبل که علم در طفولیت خود به سر می‌برد، به این مطلب علمی اشاره نموده است.

۴.۳ - ۳. بقره، آیه ۲۲

الَّذی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً ؛ همان خدایی که زمین را برای شما بساطی (گسترده) و آسمان را بنایی (برافراشته) قرار داد.
[۲۲] مشکینی علی، ترجمه قرآن (مشکینی)، الهادی،قم، چاپ دوم، ۱۳۸۱ ش.
آن‌کس که زمین را بستر شما، و آسمان جو زمین‌] را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد.
[۲۳] ترجمه قرآن (مکارم)، دار القرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ ومعارف اسلامی)، قم، چاپ دوم، ۱۳۷۳ ش.


۴.۳.۱ - دیدگاهی از تفسیر نمونه

تفسیر نمونه بیان لطیف و جالبی درباره این آیه دارد و می‌گوید:«در این آیه به قسمت دیگری از نعمت‌های بزرگ خدا که می‌تواند انگیزه شکرگزاری باشد اشاره کرده و می‌گوید:"همان خدایی که زمین را بستر استراحت شما قرار داد" ( الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِراشاً )؛ یعنی این مرکب راهواری که شما را بر پشت خود سوار کرده و با سرعت سرسام‌آوری در این فضا به حرکات مختلف خود ادامه می‌دهد، بی‌آنکه کمترین لرزشی بر وجود شما وارد کند، یکی از نعمت‌های بزرگ اوست. نیروی جاذبه‌اش که به شما اجازه حرکت و استراحت و ساختن خانه و لانه و تهیه باغ‌ها و زراعت‌ها و انواع وسایل زندگی می‌دهد، نعمت دیگری است، هیچ فکر کرده‌اید که اگر جاذبه زمین نبود در یک چشم بر‌هم زدن همه ما و همه خانه‌های وسایل زندگیمان بر اثر حرکت دورانی زمین به فضا پرتاب و در فضا سرگردان می‌شد؟! تعبیر به" فراش" (بستر استراحت) چه تعبیر زیبایی است، فراش، نه‌تنها مفهوم آرامش و آسودگی خاطر و استراحت را در‌بر‌دارد؛ بلکه گرم و نرم بودن و در حد اعتدال قرار داشتن نیز در مفهوم آن افتاده است.
سپس به نعمت آسمان می‌پردازد و می‌گوید:"آسمان را همچون سقفی بر بالای سر شما قرار داد" ( وَ السَّماءَ بِناءً ). کلمه" بناء" با توجه به کلمه" علیکم" بیانگر آنست که آسمان بر بالای سر شما بنا شده است، طبعاً همچون سقف است، این معنی به‌صورت صریح‌تری در سوره انبیاء آیه ۳۲ آمده است که بیان آن گذشت. کلمه "سماء" که در این آیه به آن اشاره شده است همان جو زمین است که قبلاً نیز توضیحی راجع به این گذشت؛ یعنی قشر هوای متراکمی که دور تا دور کره زمین را پوشانده و طبق نظریه دانشمندان ضخامت آن، چند صد کیلومتر است.
اگر به نقش اساسی و حیاتی، این قشر ضخیم هوا که زمین را از هر سو احاطه کرده است بیندیشیم، خواهیم دانست که تا چه حد این سقف، محکم و برای حفاظت انسان‌ها مؤثر است.
این قشر مخصوص هوا که همچون سقفی بلورین، اطراف ما را احاطه کرده ؛در عین اینکه مانع از تابش نور آفتاب ـ این اشعه حیات‌بخش و زندگی آفرین ـ نیست به‌قدری محکم و مقاوم است که از یک سد پولادین که چندین متر ضخامت داشته باشد نیز محکم‌تر است! اگر این سقف نبود، زمین دائماً در معرض رگبار سنگ‌های پراکنده آسمانی بود و عملاً آرامش از مردم جهان سلب می‌شد؛ ولی این قشر فشرده چند صد کیلومتری تقریباً تمام سنگ‌های آسمانی را قبل از سقوط به سطح زمین می‌سوزاند و نابود می‌کند و تنها تعداد بسیار کمی می‌توانند از آن عبور کرده و به‌عنوان یک زنگ خطر برای زمینیان به گوشه‌ای پرتاب شوند و این تعداد کم هرگز نتوانسته است آرامش را برهم زند. »

۴.۴ - ۴. سوره نبأ، آیه ۱۹

اما مقصود از آیه ۱۹ سوره نبأ ، گشوده شدن آسمان معنوی و اتصال عالم انسانی به عالم ملکوت و فرشتگان است؛ یعنی تا آن زمان، عوالم انسانی از عالم فرشتگان جدا بود، اینک این جدایی به سر رسیده؛ چون عالم مادی برچیده شده و عالمی دیگر به جای آن برپا می‌شود؛ از‌این‌رو فرشتگان و انسان‌ها به هم مرتبط می‌گردند؛ چنان‌که در تفسیر قمی نیز این آیه به درهای بهشت تفسیر شده است. و اگرچه هم بعضی این آیه و آیه اول سوره انفطار را به آسمان مادی تفسیر کرده‌اند.


۱. ابراهیم (۱۴)، آیه ۲۴.    
۲. ق (۵۰)، آیه ۹.    
۳. انبیاء (۲۱)، آیه ۳۲.    
۴. فصلت (۴۱)، آیه ۱۱.    
۵. مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ ش، ج ۱، ص ۱۶۴، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول.    
۶. بقره (۲)، آیه ۲۹.    
۷. فصلت (۴۱)، آیه ۱۲.    
۸. طلاق (۶۵)، آیه ۱۲.    
۹. ملک (۶۷)، آیه ۳.    
۱۰. نوح (۷۱)، آیه ۱۵.    
۱۱. معنای این‌که عددی برای تکثیر باشد، این است که خود عدد نشان‌دهنده تعداد واقعی نبوده و تنها رساننده زیادی آن چیز است.
۱۲. فصلت (۴۱)، آیه ۱۲.    
۱۳. مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ ش، ج ۱، ص ۱۶۵، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول.    
۱۴. مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ ش، ج ۱، ص ۱۶۷، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول.    
۱۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۷، ص ۳۶۹، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ ق.    
۱۶. مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ ش، ج ۱، ص ۱۶۸ و ۱۶۹، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول؛ عظمت دنیا ! رصدخانه "پالومار" عظمت جهان بالا را چنین توصیف می‌کند. "... تا وقتی که دوربین رصدخانه پالومار را نساخته بودند، وسعت دنیایی که به نظر ما می‌رسد بیش از پانصد سال نوری نبود؛ ولی، این دوربین وسعت دنیای ما را به هزار میلیون سال نوری رساند، و در نتیجه میلیونها کهکشان جدید کشف شد که بعضی از آنها هزار میلیون سال نوری با ما فاصله دارند، ولی، بعد از فاصله هزار میلیون سال نوری فضای عظیم، مهیب و تاریکی به چشم می‌خورد که هیچ چیز در آن دیده نمی‌شود، یعنی روشنایی از آنجا عبور نمی‌کند تا صفحه عکاسی دوربین رصدخانه را متأثر کند؛ ولی بدون تردید در آن فضای مهیب و تاریک صدها میلیون کهکشان وجود دارد که دنیایی که در سمت ماست با جاذبه به آن کهکشان‌ها نگهداری می‌شود. تمام این دنیای عظیمی که به نظر می‌رسد و دارای صدها هزار میلیون کهکشان است، جز ذره‌ای کوچک و بی‌مقدار از یک دنیای عظیم‌تر نیست و هنوز اطمینان نداریم که در فراسوی آن دنیای دوم دنیای دیگری نباشد".    
۱۷. انبیاء (۲۱)، آیه ۳۲.    
۱۸. لقمان (۳۱)، آیه ۱۰.    
۱۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۱، ص ۲۸۷، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ ق.    
۲۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۱، ص ۲۸۸، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ ق.    
۲۱. بقره (۲)، آیه ۲۲.    
۲۲. مشکینی علی، ترجمه قرآن (مشکینی)، الهادی،قم، چاپ دوم، ۱۳۸۱ ش.
۲۳. ترجمه قرآن (مکارم)، دار القرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ ومعارف اسلامی)، قم، چاپ دوم، ۱۳۷۳ ش.
۲۴. مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ ش، ج ۱، ص ۱۱۸ ۱۲۱، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول.    
۲۵. نبأ (۷۸)، آیه ۱۹.    
۲۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۲۰، ص ۱۶۶، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ ق.    
۲۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۲۰، ص ۱۷۶، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ ق.    
۲۸. مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ ش، ج ۲۶، ص ۳۳، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول.    



پایگاه اسلام کوئیست.    


رده‌های این صفحه : تفسیر | قرآن شناسی | واژگان قرآنی




جعبه ابزار