سؤال قبر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: نکیر و منکر، سؤال قبر، بدن مثالی، زبان حال. شب اول قبر.
پرسش: در
شب اول قبر، نکیر و منکر با انسانها به چه زبانی صحبت میکنند؟
پاسخ:
از رخدادهای مهم و حتمی عالم برزخ سؤال دو
فرشته «نکیر» و «منکر» است. از
روایات و گفتار متکلمان اسلامی برمیآید که سؤال نکیر و منکر حقیقتی غیر قابل انکار است.
شیخ صدوق در این باره مینویسد: «اعتقاد ما درباره سؤال قبر این است که
حق است و ناچار به پذیرش آن هستیم».
روایات در اینباره فراواناند؛ از جمله
امام جعفر صادق علیهالسلام فرمود: «هرکس سه چیز را انکار کند، از شیعیان ما نیست:
معراج، سؤال قبر و
شفاعت».
همچنین نقل شده است:
امام سجاد علیهالسلام در هر جمعه در
مسجد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مردم را موعظه میفرمود و از جمله مواعظش این بود: «ای فرزند
آدم! اجل تو سریعترین چیزها بهسوی تو است و نزدیک است تو را دریابد و
ملک الموت روح ترا قبض کند و بهسوی منزلِ تنها بروی، پس
روح ترا بهسوی تو برگردانند و منکر و نکیر برای سؤال و
امتحان سخت تو بیایند همانا اول چیزی که از تو سؤال کنند از
دین تو است که به آن معتقد بودهای و از
کتاب تو است که آن را تلاوت کرده و از امامی است که
ولایت او را
اختیار نموده و میپرسند از
عمر تو که در چه چیز فانی کردی و از مال تو که از کجا کسب، و در چه راه مصرف نمودی، پس عذر خود را بگیر و برای جواب آماده شو».
درباره کیفیت و چگونگی
سؤال در قبر ـ مانند اینکه به چه زبانی صحبت میکنند ـ چیزی صریحی در روایات بیان نشده است؛ اما بهطور اجمال باید گفت:
برخی معتقدند که در
قبر از هر شخصی، با
زبان اصلی آن شخص سؤال و جواب خواهد شد.
حتی اگر این نظریه را نپذیریم، ولی مسلم است که این گفتوگو به شیوهای انجام خواهد شد که درک متقابل وجود داشته باشد.
گروهی نیز احتمال دادهاند که سؤالات قبر به این صورت نیست که با زبان و
الفاظ مادی از ما بپرسند،
پروردگار و پیامبر تو کیست و ما
اسم آن را بگوییم، بلکه در
عالم قبر قوای مثالی
انسان به کار میافتد؛ یکی از مهمترین چیزهایی که به کار میافتد حافظه مثالی انسان است، و وقتی حافظه مثالی به کار میافتد، تمام
زندگی شخص و باورهایی از اعماق وجود انسان پیش چشم او میآید. و وقتی این دو
ملک از انسانها سؤال میکنند، میخواهند آن چیزی که در عمق وجود آنها در مورد
خدا شکل گرفته است، را بدانند.
به دیگر
سخن در قبر، زبان حال وجود دارد، نه زبان قال؛ چنانچه در روایات به این مطلب اشاره شده است:
پیامبر خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ میفرماید: «هنگامی مرده در قبر گذاشته میشود، قبر به او میگوید: وای بر تو ای فرزند آدم! چه چیزی تو را نسبت به من فریب داد؟ آیا نمیدانی من سرای
فتنه، سرای تاریکی، سرای تنهایی و خانه کرمهایم، چه چیزی تو را نسبت به من مغرور کرد؟ که تو با آرزوهای بسیار و
کبر و تلاش زیاد بر روی من خرامان میگذشتی، در این موقع اگر مرده از اهل صلاح باشد، گویندهای بر قبر پاسخ میدهد که: چه میگویی؟ اگر
امر به معروف و
نهی از منکر کرده باشد، گور میگوید: من در این صورت سبزهزاری میشوم و تن او نوری میشود و روح او بهسوی
خدا بالا خواهد رفت».
امام صادق علیهالسلام فرموده است: «قبر را در هر روز گفتاری است، میگوید: من خانه غربتم، من خانه وحشتم، من خانه کرمهایم، من قبرم، من مرغزاری از مرغزارهای
بهشت و یا حفرهای از حفرههای آتشم».
ممکن است گفته شود: سؤال و جواب با گوش و زبان همین بدن است؛ ولی در ظرف عالم دیگر، نه در این عالم مادی. و اینکه گفتیم: در بدنِ مثالی است، منافی این
سخن نیست. توضیح اینکه روح انسانی، جوهری است مجرد و غیر از روح حیوانی است و به مردن انسان فانی نمیشود؛ بلکه تنها علاقه تدبیری و تصرف او از این بدن عنصری قطع میگردد؛ بنابراین مانعی ندارد که لذایذ و آلام وارده بر این بدن را درک کند و با اهل و اولاد خود تکلم نماید و عملیاتی که نسبت به بدن او میشود، ببیند و سخنانی که در اینباره گفته میشود، بشنود و همراه بدن خود حرکت کند؛ اما نه به این زبان و چشم و گوش و دست و پا و سایر حواس ظاهری؛ بلکه با مردن، ادراکات روحی شدیدتر میشود و بدون این آلات امور را درک میکند.
پایگاه اسلام کوئست.