زبان نیشدار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: زبان نیشدار، آفت زبان، بدزبانی.
پرسش: لطفاً در مورد زبان نیشدار توضیح دهید که چه حکمی دارد و بگویید که آیا میتوان ادعا کرد که چون دل من پاک است، هر حرفی به زبان میآورم مشکلی ندارد؟
پاسخ: اگر کسی واقعاً دلش پاک باشد، بههیچوجه درصدد آزار و اذیت دیگران برنمیآید و همین که ایجاد ناراحتی میکند، دلیلی است بر عدم پاک بودن دل او؛ چون انسانهای خوب و پاکدل همیشه درصدد جلب
رضایت بندگان خدا هستند که این در راستای جلب
رضایت خداوند است؛ ازاینرو سعی میکنند تا میتوانند ایجاد آرامش و یکدلی و مهربانی کنند نه ایجاد ناراحتی و مشکلات که این ناراحتیها معمولاً روحی است و عواقب خطرناکی هم دارد.
پس انسان همیشه باید درصدد رفع مشکل باشد، نه اینکه ایجاد مشکل کند و معمولاً کسانی که زبان تند و نیشدار دارند، از روحیه سالمی هم برخوردار نیستند و خودشان دچار نوعی ناراحتی روحی روانی هستند. پس نمیشود دلشان پاک باشد.
ما هم در عوض باید سعی کنیم با مدارا و ملایمت آنها را متوجه اشتباه و غلط بودن افکار و مسیرشان بکنیم که این کار سودمندتر خواهد بود. از مقابله به مثل و اینکه ما هم مانند او برخورد کنیم، مشکلات مضاعف میشود و دو طرف دچار نوعی
بیماری فرسایشی روحی میشوند.
انسان موجودی است اجتماعی و ناچار به تعامل با دیگران است. همین اجتماعی بودن وظایفی را به عهده
انسان میگذارد که لازم است آنها را رعایت کند و اگر توجه به این مهم نداشته باشد و نسبت به این امور بیاعتنا باشد، مشکلاتی را هم برای خود و هم برای کسانی که در اطراف او هستند و با آنها رفتوآمد و معاشرت دارد، به وجود میآورد.
پس یک اصل کلی داریم که رعایت حقوق دیگران لازم است؛ همانگونه که ما
انتظار داریم حقوق ما از طرف دیگران لحاظ شود و به آن اهمیت داده شود.
هر کسی وظیفه دارد نسبت به دیگران که رعایت حقوق و حرمت آنها را داشته باشد و از هر چیزی که باعث از بین رفتن آن میشود، جلوگیری کند.
نکتهای که اینجا اهمیت دارد، عدم آزار و اذیت دیگران است که هر نوع آزار و اذیت موجب از بین رفتن
حق دیگران میگردد.
اذیت کردن دیگران هم به شیوههای گوناگونی است که یکی از آنها اذیت و آزار توسط
زبان است که ممکن است بسیار رنجآور باشد؛ برای نمونه، شخصی چهبسا با یک کلمه آبروی چندینساله مردی را میبرد و او را در جامعه سرافکنده و شرمگین میکند.
ازاینروست که ما در
روایات متعددی از
معصومین (علیهمالسلام) داریم که
ائمه به ما دستور دادهاند که ما مواظبت شدیدی از زبان خود بنماییم که خدای ناکرده سبب رنجش خاطر دیگران نشویم.
برای نمونه به دو
روایت اشاره میکنم:
۱.
من الصادق (علیهالسلام) عن آبائه عن امیرالمؤمنین (علیهالسلام) قال: «طُوبَی لِمَنْ کَانَ صَمْتُهُ فِکْراً وَ نَظَرُهُ عَبَراً وَ کَلاَمُهُ ذِکْراً وَ وَسِعَهُ بَیْتُهُ وَ بَکَی عَلَی خَطِیئَتِهِ وَ سَلِمَ اَلنَّاسُ مِنْ یَدِهِ وَ لِسَانِهِ».
امام صادق (علیهالسلام) از پدران خود از
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نقل میکند که حضرت فرمود: «
حضرت عیسی گفت خوشا به حال کسی که
سکوت او فکر کردن است و نگاه او
عبرت گرفتن است. به آنچه دارد قانع باشد و بر
گناهان و اشتباهات خود
گریه میکند و مردم از ناحیه دست و
زبان او در امان باشند». (یعنی نه آزار و اذیت توسط دستان او صورت میگیرد و نه توسط زبان او).
۲.
فی روایة اخروی عن جابر بن عبدالله انصاری قال، قیل یا رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) «ایُّ الاسلام اَفضل؟» قال (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) «مَنْ سَلِمَ اَلْمُسْلِمُونَ مِنْ یَدِهِ وَ لِسَانِهِ»».
در این
روایت هم بهترین مسلمانها کسی معرفی شده که مردم از دست و زبان او در امان باشند.
براساس این
روایات، عدم آزار و اذیت زبانی جایگاهی ویژه دارد. اگر کسی مردم از ناحیه او
آرامش نداشته باشند، نمیتوان به او
مسلمان گفت و از زمره
مسلمانان واقعی خارج میشود؛ لذا رعایت این مسئله خیلی اهمیت دارد که
انسان سعی کند به هر طریقی که شده از اذیت کردن به ویژه با زبان خود بپرهیزد که چهبسا با گفتن یک کلمه رنجشی به وجود میآید که هیچگاه فراموش نمیشود و از بین نمیرود و چه خوب است انسان در همه حال به این نکته توجه کند که تا توانی دلی به دست آور ـ دل شکستن
هنر نمیباشد.
به قول شاعر عرب:
«جرحات السیف لها التیامٌ ••• و جراحات اللسان لیس لها التیامٌ»
زخم شمشیر خوب میشود؛ ولی زخم و نیش زبان خوبشدنی نیست.
و این نکته را هم باید توجه داشت که اگر کسی واقعاً دلش پاک باشد، به هیچ وجه درصدد آزار و اذیت دیگران برنمیآید و همین که ایجاد ناراحتی میکند، دلیلی است بر عدم پاک بودن دل او؛ چون انسانهای خوب و پاکدل همیشه درصدد جلب
رضایت بندگان خدا هستند که این در راستای جلب
رضایت خداوند است؛ ازاینرو سعی میکنند تا میتوانند ایجاد آرامش و یکدلی و مهربانی کنند نه ایجاد ناراحتی و مشکلات که این ناراحتیها معمولاً روحی است و عواقب خطرناکی هم دارد.
طبق آنچه بیان شد، انسان همیشه باید درصدد رفع مشکل باشد، نه اینکه ایجاد مشکل کند و معمولاً کسانی که زبان تند و نیشدار دارند، از روحیه سالمی هم برخوردار نیستند و خودشان دچار نوعی ناراحتی روحی روانی هستند. پس نمیشود دلشان پاک باشد.
ما هم در عوض باید سعی کنیم با مدارا و ملایمت آنها را متوجه اشتباه و غلط بودن افکار و مسیرشان بکنیم که این کار سودمندتر خواهد بود. از مقابله به مثل و اینکه ما هم مانند او برخورد کنیم، مشکلات مضاعف میشود و دو طرف دچار نوعی
بیماری فرسایشی روحی میشوند.
در خاتمه به این مطلب اشاره کنیم که از اعضا و جوارحی است که سفارشهای بسیاری به کنترل کردن آن شده و حتی در روایات متعددی آفات زبان شمرده شده که تا هفتاد گناه را برای زبان شمردهاند.
پس انسان باید سعی کند که با این زبان،
ذکر خدا و کسب رضای او و راهنمایی
خلق خدا و اصلاح بین خلق خدا و مدح و ثنای الهی و دیگر
عبادات را انجام دهد، نه اینکه خدای ناکرده با این زبان
عذاب و عقوبت اخروی را برای خود مهیا کند.
بدزبانی و غلظت در گفتار، ثمره کجخلقی و کمظرفیتی افراد است و ناشی از امراض درونی و روحی است. اثر این کار، دور شدن شخص از
خداوند و خلق خداست و به طور طبیعی طبع افراد از انسانهای کجخلق، بدزبان و
فحاش و امثال آن فراری و بیزارند و نمیتوان ادعا کرد که من برخلاف بدزبانی که دارم، روحی صاف و دلی پاک و بیغلوغش دارم؛ زیرا اصولاً بدزبانی خودش روشنترین نشانه در وجود
صفات رذیله در انسان است و همین که خداوند از ما خواسته بدزبانی را کنار بگذاریم، نشان میدهد که بدزبانی سبب تیرگی دل و دوری از خدا میشود.
۱. آفت زبان، محسن غفاری، تهران، پیام آزادی، ۱۳۸۲ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «زبان نیشدار»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۰/۱۶.