روششناسی غربی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: روششناسی غربی، اسلام، معرفتشناسی.
پرسش: روششناسی غربی در اسلام بهویژه در زمینه معرفتشناسی چگونه مورد استفاده قرار میگیرد؟ آیا این کار را میتوان انجام داد؟ به عبارت دیگر در جستوجوی معرفتشناسی اسلامی آیا میتوانیم از روششناسی غربی استفاده کنیم؟
پاسخ: اسلام دین معرفت و
شناخت حقایق است و نمی تواند نسبت به عقلگرایی و تجربهگرایی و هر روش علمی معمول دیگری برخوردی منفعل و متحجر داشته باشد. با این حال نشناختن جایگاه هر یک از این روشهای فکری و علمی و سعی در بررسی اسلام از دیدگاههای متاثر از تمدن غربی و از دست دادن تمام هویت توحیدی و دینی خود و تلاش برای غربی کردن حقایق ذاتی اسلام باعث خروج از جاده معرفت و حقیقت خواهد بود و خود همین امر یکی از عوامل نشناختن حقایق اسلام و دریافت پیام آن بوده است.
روششناسی غربی مشخصههای خاص به خود را دارد که متاثر از دیدگاههای غربی در مورد
انسان و جهان و غایت مطلوب آن بوده؛ ولی کمکی به شناخت ماهیت حقیقی اسلام ننموده است؛ چراکه هر حقیقتی در
عالم روش بررسی خاص به خود را دارد و در غیر این صورت نتایجی حاصل میشود که متأثر از دیدگاههای خاص خود ناظر و محقق خواهد بود.
مثلاً برای شناخت اعضای بدن انسان نمیتوان با روش فلسفی به نتیجه مطلوبی رسید؛ بلکه بدیهی است که بهترین روش همان روش مشاهده مستقیم و روش تجربی است؛ همچنان که برای فهم حقایق درونی انسان مثل
عشق و حس معنوی و ... استفاده از روش تجربی تحکم و استبداد رأی در مادهگرایی خواهد بود. مقوله شناخت اسلام و
دین و حقیقت راستین آن هم از این قاعده تبعیت میکند.
هرچند با هر روشی میتوان نسبت به شناخت دین و خدا و
قرآن و نبوت و
معاد و
عبادت و همه مقولات دینی تحقیق نمود و حتی میتوان همه این امور را به آزمایشگاه تجربی برد، ولی مهم این است که با این روش تا چه حدی میتوان به پیام دین و اسلام و به حقایق آن نزدیک شد. بهعنوان نمونه، برای حصول درکی یقینی از تأثیری که
ایمان به خدا در زندگیِ فرد
مؤمن و متقی دارد، تنها روشی که میتواند بهطور مستقیم راهگشا باشد، همان تجربه عملی ایمان و
تقوا خواهد بود و بدون آن از چنین حقیقتی نمیتوان اطلاع یافت. همین نمونه ساده بر این حقیقت کلی اشاره دارد که برای شناخت هر پدیدهای ناگزیر باید ذهن خود را خالی از پیشداوری و وابستگی به افکار یا روشهایی خاص نمود و باید بهطور مستقیم با حقیقت خود آن امر مواجه شد و روش مناسب برای تحقیق در مورد آن را از محتوای خود این حقیقت استخراج نمود.
بنابراین برای شناخت اسلام هم باید با دیدگاهی خالی از انفعال و انواع غربزدگی و شرقزدگی و نگاه ابزاری و ... مواجه شد؛ چراکه روششناسی غربی در برخی جاها ممکن است از فهم اسلام و دین به نتیجه مطلوبی نرسیده و از شناخت و تبیین آن عاجز باشد.
منظور ما این نیست که در تمام حوزهها باید نسبت به روشهای به اصطلاح غربی با دیدگاهی انکاری برخورد نمود؛ بلکه منظور این است که باید اسلام را با دیدگاهی خالی از وابستگی به یک
تمدن خاص بررسی کرد.
ما در این مقال درصدد نقد تمدن غربی و بررسی دیدگاه غربی نسبت به انسان و
جهان و خدا نیستیم؛ ولی آنچه مسلم است، روششناسیهای غربی بهشدت متأثر از دیدگاه غربی نسبت به حقایق عالم بوده و نمیتوان نسبت به تمام آن تعبد و وابستگی داشت؛ و الا در شناخت دین و اسلام و معنویت، آزادی فکری لازم را نخواهیم داشت.
اصولاً وابستگی چشم و گوش بسته نسبت به علوم غربی، یکی از عوامل غربزدگی در کشورهای اسلامی بوده است؛ هرچند که عقبماندگی خود مسلمین در معرفت حقایق اصیل دینی و اسلامی زمینه این انفعال را پیشاپیش فراهم میکند.
اسلام دین معرفت و شناخت حقایق است و خود مهد
اندیشه و
علم و دین و
عرفان در جهان بوده است و نمیتواند نسبت به عقلگرایی و تجربهگرایی و هر روش علمی معمول دیگری برخوردی منفعل و متحجر داشته باشد؛ ولی نشناختن جایگاه هر یک از این روشهای فکری و علمی و از دست دادن تمام هویت توحیدی و دینی خود و تلاش برای غربی کردن حقایق ذاتی اسلام باعث خروج از جاده معرفت و حقیقت خواهد بود و خود همین امر یکی از عوامل نشناختن حقایق دینی و دریافت پیام بنیادی و اصیل آن بوده است.
و الا استفاده از روشهای معمول غربی در امور عامه بشری ارتباطی به این بحث نداشته و اساساً این مسائل امور مستقل فکری هستند که ربطی به گرایش غربی یا شرقی و... ندارند؛ بلکه منظور از غرب در دیدگاه منتقدانه جهتگیری خاصی است که به این مسائلِ علمی،
روح واحدی داده و بر جهان فعلی سلطه دارد که یقیناً روحی توحیدی و الهی نبوده است.
بنابراین بهسادگی میتوان درک نمود که در
مطالعه هر پدیده و نظریه و حقیقتی از جمله اسلام، باید به منابع اصیل پیدایش آن مراجعه نمود و نسبت به دریافت معارف آن ملتزم بود و وابستگی مطلق و مقلدانه و بدون تأمل به روشهای غربی که اکثراً متأثر از جهانبینی مادی است، همان پدیده بیهویتی دینی و غربزدگی را در پی خواهد داشت.
پایگاه اسلام کوئست.