روایات مهدوی در منابع روایی اهل سنت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: امام مهدی (علیهالسّلام)،
آخرالزمان،
قیامت،
دجّال،
ایمان،
اخبار غیبی.
پرسش: منابع روایی اهل سنت چگونه به روایات مهدوی پرداختهاند؟
پاسخ:
اگرچه
بخاری در صحیح خود احادیثی را که در آنها نام
امام مهدی (علیهالسّلام) با صراحت ذکر شده، نیاورده است، نکتههای دیگری را نقل کرده که به نحوی در پیوند با این موضوع است. برای مثال بابی را به
نزول حضرت عیسی (علیهالسّلام) اختصاص داده و در آن حدیثی را روایت کرده است که میگوید: در
آخرالزمان هنگامی که
حضرت مسیح فرود میآید، امامی از
مسلمانان عهدهدار امور امت اسلامی خواهد بود. «
کیفَ انتُم اذا نَزَلَ ابنُ مَریمَ فیکم، وامامُکم مِنکم؟»
همانگونه که برخی از شارحان
صحیح بخاری به درستی مفهوم این حدیث را دریافتهاند، منظور از این امام، کسی جز حضرت مهدی (علیهالسّلام) نیست.
ابن حجر در شرح این حدیث از ابوالحسن خسعی نقل میکند که او احادیث مرتبط با مهدی را که میگویند وی از این امت است و عیسی پشت سر او
نماز خواهد خواند، متواتر میداند. وی در ادامه میگوید: این که در آخرالزمان و نزدیک
قیامت، حضرت عیسی پشت سر مردی از این امت نماز خواهد خواند، بر این سخن درست دلالت دارد که زمین هیچگاه از
حجت خالی نمیماند.
مسلم نیز در صحیح علاوه بر حدیث بالا، احادیث دیگری درباره نزول حضرت عیسی و سایر موضوعات مرتبط با
مهدویت نقل کرده است.
«نکته جالب توجّه درباره
صحیح مسلم این است که چهار منبع از منابع حدیثی اهل سنّت، حدیث «
المهدی من عترتی (حق) من ولد فاطمة را از این کتاب نقل کردهاند.» «ولی این حدیث در چاپهای فعلی این کتاب وجود ندارد.»
ابن ماجه در سنن خود بابی را با عنوان «باب خروج المهدی» نام گذاری، و هفت حدیث در این رابطه نقل کرده است. در این احادیث به
قیام حضرت مهدی (علیهالسّلام) و این که وی از
اهل بیت پیامبر (صلیاللّهعلیهوآله) است، و نیز به زمینهسازان ظهور آن حضرت اشاره شده است.
در سنن ترمذی نیز بابی به «ما جاء فی المهدی» اختصاص یافته و احادیثی صریح و صحیح در آن نقل شده است.
ترمذی درباره سه حدیث از این مجموعه تصریح میکند که «هذا حدیث حسن صحیح».
بعد از این باب ابواب مرتبط دیگری نیز با موضوعاتی چون نزول حضرت عیسی (علیهالسّلام) و
فتنه،
دجّال آمده است.
در میان
صحاح سته، بیشترین و صریحترین احادیث مهدویت را ابوداوود آورده است. او در سنن خویش ذیل بخشی با عنوان «کتاب المهدی» احادیث متعدّدی را نقل کرده است که بر دوازدهگانه بودن امامان، همنام بودن مهدی با
پیامبر اکرم (صلیاللّهعلیهوآله)، طولانی شدن
حیات و نشانههای ظهور او دلالت دارد.
موضوع مهدویت در منابع معتبر پیش از صحاح سته نیز ذکر شده است.
عبدالرزاق بن همام صنعانی که در سال ۲۱۱ق درگذشته، بابی از کتاب المصنّف خود را «باب المهدی» نامگذاری کرده و احادیثی زیبا و صریح در رابطه با قیام آن حضرت و دادگستری وی در جهان نقل کرده است.
پس از او نعیم بن حمّاد مروزی، درگذشته به سال ۲۲۹ق، در کتاب الفتن به تشریح حوادث آخرالزمان پرداخته و ده باب از این کتاب را، شامل ۲۴۴ حدیث، با عنوانهای گوناگون به امام مهدی (علیهالسّلام) اختصاص داده است.
ابن ابیشیبه کوفی نیز، که استاد بخاری بوده و در سال ۲۳۵ق درگذشته است، در کتاب المصنّف خود در بابی که به فتنه دجّال اختصاص داده، احادیث متعدّدی را در رابطه با امام مهدی (علیهالسّلام) و این که او از نسل پیامبر اکرم (صلیاللّهعلیهوآله) و هم نام ایشان است نقل کرده و به ویژگیها و نشانههای ظهور آن حضرت اشاره نموده است.
امّا پیش از همه اینها، احمد بن حنبل احادیث فراوانی را در مسند خود با این موضوع نقل کرده است که به دلیل ترتیب خاص این کتاب، در یکجا و در کنار هم نیامدهاند. این احادیث که شمار آنها به ۱۳۶ روایت میرسد، به صورت جداگانه نیز منتشر شدهاند. «احادیث المهدی (علیهالسّلام) من مسند احمد بن حنبل.»
احادیث بشارت به قیام امام مهدی (علیهالسّلام) در منابع اصلی
اهل سنّت، منحصر به اینها نیست؛ بلکه بهطور گسترده در دیگر مصادر حدیثی آنان نیز نقل شده است. برخی از این منابع، مجموعههای عام حدیثی اهل سنّت است که بعضی ابواب آن به موضوع مهدویت اختصاص یافته است؛ امّا برخی منابع هم به طور خاص با موضوع مهدویت تدوین شدهاند.
از دسته نخست، یعنی مجموعههای عام حدیثی، میتوان به این کتابها اشاره کرد: مسند ابویعلی موصلی که دو باب با ۲۸ حدیث را به امام مهدی (علیهالسّلام) و علایم ظهور آن حضرت اختصاص داده است.
المعجم الکبیر نوشته طبرانی که در بخشهای مختلف، احادیث فراوانی را با موضوع مهدویت نقل کرده است. «برای مثال جلد دهم این کتاب ضمن احادیث
عبداللَّه بن مسعود از پیامبر اکرم (صلیاللّهعلیهوآله) هجده حدیث نقل شده است. در جلدهای ۸، ۱۸، ۱۹، ۲۲.»
صحیح ابن حبان که شش حدیث را در اینباره آورده است.
المستدرک علی الصحیحین که در «کتاب الفتن» و دیگر بخشهایش احادیثی با این موضوع آمده است. کتاب ذکر اخبار اصفهان
و کتاب حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء
که هر دو از آثار ابونعیم اصفهانی است و در هر یک احادیثی در اینباره نقل شده است. کتاب السنن الواردة فی الفتن و غوائلها، نگاشته ابوعمرو دانی که بابی را به «ما جاء فی المهدی» نام نهاده و چهل حدیث در اینباره ذکر کرده است.
مصابیح السنة نگاشته بغوی که شامل نه حدیث در «کتاب الفتن» است.
جامع الاصول مجدالدین ابن اثیر جزری که شامل فصلی با عنوان «فی المسیح و المهدی» است.
المنار المنیف ابن قَیم جوزیه شامل هفده حدیث در این زمینه که در چهار دسته صحیح و حسن و غریب و موضوع گنجانده شدهاند.
النهایة فی الفتن و الملاحم، اثر ابن کثیر دمشقی که دارای فصلی با عنوان «فصل فی ذکر المهدی» است و در آن بیست حدیث گرد آمده است.
مجمع الزوائد و منبع الفوائد هیثمی که دارای ۲۱ حدیث ذیل «کتاب الفتن» است.
علاوه بر اینها محمّد بن طلحه شافعی باب دوازدهم از کتاب مطالب السَؤول را به این موضوع اختصاص داده
و جوینی در فرائد السمطین ۳۵ روایت درباره امام مهدی (علیهالسّلام) و موضوعات مرتبط با ایشان نقل کرده است.
همچنین ابن صباغ مالکی در دوازدهمین باب کتاب الفصول المهمة احادیثی با این موضوع نقل کرده است.
ابن حجر هیثمی نیز در الصواعق المحرقة دهها حدیث با موضوع مهدویت آورده است
و متقی هندی در کتاب کنز العمّال در بابی با عنوان «خروج المهدی» ۵۸ حدیث از منابع مختلف حدیثی ذکر کرده است.
اما از دسته دوم، یعنی کتبی که بزرگان اهل سنّت بهطور مستقل در موضوع مهدویت نگاشتهاند:
میتوان به کتاب اربعون حدیث ابونعیم اصفهانی اشاره کرد. البته اصل این کتاب اکنون در دسترس نیست؛ ولی روایات آن در کتابهای بعد از وی مانند العرف الوردی فی اخبار المهدی اثر جلالالدین سیوطی ثبت و ضبط شده است. ابونعیم دو کتاب دیگر هم با نامهای مناقب المهدی و صفة المهدی داشته که مانند کتاب نخست مفقود شدهاند و تنها از طریق منابع بعدی میتوان به روایاتش دست یافت.
کتاب البیان فی اخبار صاحب الزمان اثر گنجی شافعی نیز از دیگر آثار مستقل اهل سنّت در این زمینه به شمار میرود. این کتاب در ۲۵ باب تنظیم شده و ۷۱ حدیث را در بر دارد. نویسنده در باب ۲۵ این کتاب، در دفاع از امکان زنده بودن امام مهدی (علیهالسّلام) میگوید: «هیچ امتناعی در بقای مهدی وجود ندارد. به دلیل این که عیسی و
الیاس و
خضر نیز، که از اولیای خدایند، زندهاند».
دیگر کتاب مستقل در این زمینه، عقد الدرر فی اخبار المنتظر نوشته یوسف بن یحیی مَقدسی شافعی است. این کتاب از نظر جامعیت و گستردگی در نوع خود کمنظیر است. «گفتنی است سه قرن پس از وی، شیخ مرعی بن یوسف الکرمی المَقدسی، شیخ حنبلی الازهر، کتاب فوائد فرائد الفکر فی الامام المهدی المنتظر را نگاشت که آن هم کتابی برجسته و کمنظیر در جهان اهل سنّت است.»
محدث و مفسر بزرگ اهل سنّت، جلالالدین سیوطی نیز دویست حدیث از احادیث مهدویت را در رسالهای با عنوان «العرف الوردی فی اخبار المهدی» گرد آورده که در ضمن مجموعه رسائل او با عنوان الرسائل العشر و نیز در کتاب الحاوی فی الفتاوی
به چاپ رسیده و به صورت جداگانه نیز تصحیح و تحقیق و چاپ شده است.
کتاب القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر نوشته ابن حجر هیثمی که نزدیک به ۱۶۰ حدیث را در سه باب و یک خاتمه جمعآوری کرده، و البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان نوشته متقی هندی که ۲۷۵ حدیث را به تفصیل در دوازده باب تنظیم نموده نیز از جمله کتابهای مستقل اهل سنّت در موضوع مهدویت به شمار میرود.
با این همه حدیث گرد آمده در منابع روایی اهل سنّت، عجیب نیست که برخی از علمای اهل سنّت به متواتر بودن این موضوع تصریح کردهاند. با تکیه بر تتبع برخی از محققان،
تعدادی از بزرگان اهل سنّت را که به
تواتر احادیث بشارت به
امام مهدی (علیهالسّلام) اعتقاد داشتهاند، برمیشماریم:
ابوالحسین محمّد بن حسین بن ابراهیم سِجِزی (سِجِستانی) آبری شافعی، (م ۳۶۳ق) که از محدثان بزرگ اهل سنّت به شمار میرود، در کتاب مناقب الشافعی به تواتر احادیث مهدی (علیهالسّلام) تصریح کرده است. بسیاری از محدثان اهل سنّت به این ادعای مهم توجّه نموده و سخن او را نقل و تایید کردهاند. قرطبی در التذکرة،
ابن قَیم جوزیه در المنار المنیف،
ابن حجر عسقلانی در فتح الباری
و تهذیب التهذیب،
سخاوی در فتح المغیث،
سیوطی در رساله العرف الوردی فی اخبار المهدی،
ابن حجر هیثمی در الصواعق المحرقة،
محمّد بن جعفر کتانی در نظم المتناثر من الحدیث المتواتر
و برخی دیگر از محدثان، بدون هیچگونه نقدی بر این ادعا، آن را از آبری (ابدی) نقل کردهاند.
عبدالحق بن سیفالدین دهلوی (م ۱۰۵۲ ق)، از دانشمندان حنفی در کتاب اشعة اللمعات میگوید: «احادیثی که مهدی (علیهالسّلام) را از نسل
فاطمه زهرا (علیهاالسّلام) معرّفی میکند متواتر است».
شمسالدین محمّد بن احمد سفارینی نابلسی (م ۱۱۸۸ ق)، از علمای حنفی در کتاب لوامع الانوار بر اساس احادیث متواتر، یکی از نشانههای قیامت را ظهور پیشوایی لازم الاتباع میداند که پایان بخش سلسله
امامت است؛ نامش محمّد و مشهورترین لقبش مهدی است.
ابوعبداللَّه محمّد بن علی یمنی صنعانی، مشهور به شوکانی (م ۱۲۵۰ یا ۱۲۵۵ ق)، یکی دیگر از دانشمندان برجسته سنّی مذهب است که احادیث مهدی منتظر (علیهالسّلام) را متواتر میداند. او در اینباره کتابی مستقل با عنوان التوضیح فی تواتر ما جاء فی المهدی المنتظر تالیف کرده و پس از ذکر مجموعهای از احادیث وارده در این موضوع میگوید: «احادیثی که درباره مهدی منتظر و نزول عیسی رسیده متواتر است و این مقدار برای کسی که ذرهای ایمان و اندکی انصاف داشته باشد کفایت میکند».
شیخ عبدالمحسن عَبّاد آلبدر از عالمان معاصر و استاد برجسته دانشگاه اسلامی
مدینه در نگاشتهای با عنوان عقیدة اهل السنة و الاثر فی المهدی المنتظر به صورت مستند پاسخ منکران مهدویت را داده است. این نگاشته متن سخنرانی این استاد سَلَفی در یکی از مراکز دانشگاهی مدینه منوره است که در شماره سوم مجله دانشگاه اسلامی مدینه چاپ، و به صورت جداگانه نیز با تکمیل و تحقیق، در قالب کتاب منتشر شده است. «این کتاب، با عنوان مصلح جهانی به فارسی ترجمه و منتشر شده است.» وی در این اثر، تعدادی از دانشمندان اهل سنّت را که بر تواتر احادیث امام مهدی (علیهالسّلام) تصریح کردهاند نام میبرد و کثرت این احادیث، تعدد طرق آن و اعتقاد فرقههای مختلف اسلامی به مضمون آنها را دلیلی بر وجود حقیقتی ثابت میداند که در
آخرالزمان به وقوع خواهد پیوست. بر همین اساس او تصدیق احادیث مهدی (علیهالسّلام) را لازمه
ایمان به
پیامبر خدا (صلیاللّهعلیهوآله) و
اخبار غیبی او میداند و منکران این حقیقت را افرادی نادان، ستیزهجو یا بیاطلاع قلمداد میکند.
علاوه بر محدثان یادشده، بسیاری دیگر از دانشمندان اهل سنّت بر تواتر یا صحت احادیث بشارت به امام مهدی (علیهالسّلام) گواهی دادهاند.
توافق عموم مذاهب اسلامی بر این اعتقاد اصیل چنان روشن است که حتّی مخالفان و منکران مهدویت نیز نمیتوانند منکر این اجماع شوند. ابن خلدون، که یکی از مهمترین مخالفان یا تردیدکنندگان در این باور شمرده میشود، در اینباره چنین نوشته است:
بدان که در گذر روزگاران میان تمام پیروان اسلام مشهور شد که ناگزیر در پایان دوران مردی از خاندان نبوی سر بر میافرازد که به دین استواری میبخشد و دادگری پدیدار میسازد و
مسلمانان وی را پیروی میکنند و بر سرزمینهای اسلامی فرمانروا خواهد بود و مهدی نامیده میشود.
احمدامین مصری نیز، که از جمله افراد نادر مخالف با مهدویت به شمار میرود، معترف است که باور به مهدی در میان همه طوایف اسلامی وجود داشته و عقیدهای اسلامی به شمار میرود. او در کتابی که در مخالفت با اصل مهدویت نگاشته، ناچار به این حقیقت اعتراف کرده است: «...امّا
اهل سنّت نیز به
مهدویت ایمان آوردهاند».
با توجّه به آنچه گذشت، به خوبی آشکار میشود که اعتقاد به مهدویت و انتظار ظهور قائم (علیهالسّلام)، باوری نیست که ساخته و پرداخته پیروان
اهل بیت (علیهمالسّلام) باشد. شاید در میان اعتقادات کمتر موضوعی را بتوان یافت که تا این حد مورد توجّه و توافق دانشمندان همه فرق اسلامی باشد. بر این اساس با جرئت میتوان ادعا کرد که این موضوع، امری قطعی است و از ضرورتهای اسلامی به شمار میرود. البته فرقههای اسلامی در همه جنبهها و جزئیات عقیده مهدویت همداستان نیستند. جنبههایی از این باور در میان مذاهب اصلی اسلام یکسان و مشترک است و در بخشهایی از آن هم اختلاف نظر وجود دارد.
حدیثنت، برگرفته از مقاله «روایات مهدوی در منابع روایی اهل سنت» تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۲/۱۰.