دلزدگی از نماز
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: دلزدگی از نماز، نماززدگی، نمازگریزی، سبک شمردن نماز.
پرسش: پسری دارم که اول
نماز اول وقت میخواند، اما کمکم نماز را به آخر وقت و مدتی است که نماز را سبک میشمارد و وقتی به او میگوییم، میگوید من از نماز سودی ندیدم، نمیدانم که چه کار کنم تا نتیجه مطلوب بدهد؟
پاسخ: برخی از عواملی که باعث دلزدگی از
نماز میشود، بدین شرح است: ۱. عدم
شناخت کافی از خدا و اینکه چرا اصلاً باید خدا را
عبادت کرد؛ ۲. دیدن ضربه،
گناه و بداخلاقیهایی از اطرافیان، به ویژه از
پدر و مادر خود؛ ۳. آلوده شدن به گناه یا نشستوبرخواست با دوستان بد و بینماز.
کسانی که بر این باور هستند که ما زمانی عباداتی همچون نماز را قبول داریم و به آن
عمل میکنیم که فایده و اثر عملی آن را با چشم ظاهر زود ببینیم، این افراد باید به چند نکته توجه داشته باشند.
ما از هر عملی که صورت میگیرد، باید واکنش و اثر و فایده متناسب با آن فعل را متوقع باشیم؛ چنانکه اقتضای
آتش، سوزندگی و گرماست نه چیز دیگر. در باب
عبادات و
نماز هم انتظار و توقعی که از عمل به آن باید داشته باشیم، چیزی متناسب با
روح آن
عبادت باشد. با توجه به
آیات قرآن و
روایات برخی آثار و فواید مهم این عبادت بزرگ که سراج
مؤمن است، عبارتاند از: شستوشودهنده و پاککننده
گناهان،
بازدارنده از
فحشا و
منکر،
وسیله تقرب عبد به
پروردگار و ... است؛ اما اینکه ما از نماز انتظار داشته باشیم مشکلات فردی یا خانوادگی را حل کند، مثل دفع معضلات اقتصادی و کمبودهای مالی یا قبولی در امتحانات و ... توقعی بیجا و دور از
انتظار است. گرچه حل آنها به فاکتورها و اسباب دیگری متناسب با خود آنها بستگی دارد، اما از محتوای آیات و روایات و همچنین سیره عملی
علما و بزرگان دینی که متعبد به مسائل دینی و عبادی بودهاند، استفاده میشود که با ادای درست و کامل همین نماز، خداوند مهربان زمینه حل مشکلات مادی و معنوی را فراهم میکند.
به این نکته مهم باید توجه شود که ما اگر با انجام برخی عبادات آثار و فواید عملی آنها را مشاهده نمیکنیم، این نشان از بیفایده بودن و ایراد در فلان
عبادت نیست؛ چراکه اینها قول
خداوند و رسول و
ائمه معصومین (علیهمالسّلام) هستند و به ما نعوذبالله وعده
دروغ ندادهاند. اگر ایرادی هست، این را باید در خودمان و نحوه عملکرد و چگونگی انجام آن عمل جستوجو کرد. در مسائل عبادی و از جمله نماز هم اینگونه است که خداوند متعال آن نمازی را از ما میخواهد و قبول میکند که با تمام آداب و شرایط آن برگزار شود. بدیهی است که نمازی دارای فواید و آثار عملی است که هم شرایط صحت، هم شرایط قبولی را دارا باشد. توضیح آنکه شرایط صحت و قبولی نماز با هم متفاوتاند.
شرایط صحت نماز اموری فقهی هستند؛ مانند:
وضوی صحیح، پاک بودن
لباس نمازگزار و غصبی نبودن مکان نماز و انجام صحیح افعال و اذکار و
قرائت درست نماز و بالاخره مطابق بودن نماز با احکام شرعی و فقهی آن. اگر کسی نمازی را با همه شرایط صحتش به جا بیاورد، به طور
یقین نمازش درست است و به دستور الهی
عمل کرده است و تکلیفی بر او نیست؛
اما اینکه آیا چنین عملی مقبول هست یا نه (یعنی آیا آثار معنوی و قربی دارد یا نه) بستگی به شرایط قبولی نماز دارد که عبارتاند از:
اخلاص و
حضور قلب در تمام حالات نماز؛ چراکه در
احادیث وارد شده است که آن اندازه از نماز قبول میشود که نمازگزار در آن حضور قلب داشته باشد، ممکن است کسی به مقدار یک
رکوع یا
سجده حضور قلب داشته باشد؛ به همان مقدار، نمازش قبول میشود
نه بیشتر، گرچه تمام شرایط صحت نماز را داشته باشد.
گذشته از موارد فوق باید توجه داشت که بر هر فرد مسلمانی لازم است که خود را ملتزم به انجام آنچه مولایش از او خواسته بکند؛ یعنی عبد وظیفه دارد پروردگارش به آنچه امر کرده و
واجب دانسته عمل کند و از آنچه نهی کرده دوری کند، حال چه بداند و بفهمد که فلان فایده را دارد و چه نداند، فعلاً وظیفه
مکلف عمل به تکلیفش است. چه بسیار بد است که آدمی عملی را برای به دست آوردن مُزد انجام دهد آن هم مزد دنیوی؛ چرا
انسان خود را ارزان بفروشد. چگونه انسانی که هیچ بود و خدا او را هستی داد و همه چیز برایش فراهم کرد، به خود مغرور میشود. اگر آدمی در اطراف خود خوب بنگرد و به نعمتهای بیشمار الهی که به او ارزانی شده توجه کند میفهمد که چهقدر غرق
نعمت است، پدر و مادری خوب، بدنی سالم و .... حال آیا شایسته نیست پروردگاری این چنین را پرستش کرد و در شبانه روز چند رکعت نماز خواند و شکرگزار او بود؛ مگر نماز چیزی جز دعوت کردن پروردگار از بندهاش برای گفتوگو با او نیست.
حال باید این مشکل ریشهیابی شود که چه عواملی باعث دلزدگی پسرتان از نماز شده است، که ایشان دیگر مثل سابق به نماز و
عبادت اهمیت نمیدهد. به احتمال زیاد اینکه میگوید از نماز سودی ندیدهام، بهانهای بیش نیست و عوامل و رخدادهایی موجب این مشکل شده است که به پارهای از آنها اشاره میشود:
عدم
شناخت کافی از خدا و اینکه چرا اصلاً باید خدا را عبادت کرد. در این صورت باید متناسب با درک او، مقداری از
فلسفه نماز و عبادت برایش بگویید. به او بگویید که میزان دینداری به
تعبد است.
دیدن ضربه، گناه و بداخلاقیهایی از اطرافیان، به ویژه از
پدر و مادر خود؛
او به علت پایین بودن سطح درک و شناختش، این ناهنجاریها و بداخلاقیها را به حساب
نماز خواندن پدر و مادرش میگذارد و از نماز دلزده و بیزار میشود. در این صورت باید سوءتفاهمها را برطرف کرد و اطرافیانش رفتار و کردار خویش را تغییر دهند.
آلوده شدن ایشان به گناه یا نشستوبرخواست با دوستان بد و بینماز که باید این عوامل خطرناک با
سعه صدر و
خوش اخلاقی، و جایگزین الگوی مناسب برطرف شود.
۱. ملکی تبریزی، حاج میرزا جواد، اسرار الصلوة، ترجمه و تلخیص جواد محدثی.
۲. قرائتی، محسن، پرتوی از اسرار نماز، ناشر ستاد اقامه نماز.
۳. امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، آداب نماز، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (رحمةاللهعلیه).
۴. زرهانی، سید احمد، نگاهی به نقشهای تربیتی خانه و مدرسه، انجمن اولیا و مربیان، ۱۳۷۵ ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «دلزدگی از نماز»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۸/۲۲.