خوشبختی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: خوشبختی، بدبختی، امام خمینی رحمةالله.
پرسش: سرچشمه خوشبختی و بدبختی از دیدگاه امام خمینی ـ رحمةالله ـ چیست؟
پاسخ: امام خمینی رحمةالله، بهعنوان فردی اسلام شناس و عارف، سر چشمه تمام خوشبختیهای افراد و جوامع را در توجه آنان به خداوند و تلاش برای اجرای دستورات الاهی دانسته و در طرف مقابل آغاز بدبختیها را زمانی میدانست که آنان بهجای خداپرستی، به خودپرستی رو آورده و بهجای آخرت، دنیا را هدف اولیه خود قرار دهند. البته، ایشان نقش تعیینکننده حکومتها و سیستمهای
تعلیم و تربیت را در انتقال مفاهیم دینی و نهادینه ساختن آن در جامعه از یاد نبرده و بارها بر آن تأکید نموده و آنها را در خوشبخت و یا بدبخت نمودن ملتها تأثیرگذار میدانست.
در ابتدای پاسخ، توجه شما را به نکتهای جلب میکنیم که در زندگی مادی برای موضوعاتی کلی (چون خوشبختی و بدبختی، شادی و غم و...) نمیتوان مبدأ و منشأ خاصی در نظر گرفت و اگر بهعنوان نمونه، در موردی بیان کنید که تمام خوشبختی من از زمانی آغاز شد که در کنکور قبول شدم و یا اینکه تمام مشکلات من از نداشتن مسکن سرچشمه میگیرد، یقیناً به تمام واقعیت اشاره نکرده، بلکه یک عامل از عوامل متعدد خوشبختی یا مشکلات خود را در این دنیا بیان نمودید. اما در دیدگاه یک فرد
عارف در
زندگی معنوی خویش، تنها معیار خوشبختی، جلب
رضایت پروردگار بوده و در طرف مقابل، هر آنچه انسان را از او دور میکند، منشأ بدبختی میباشد، گرچه در ظاهر و در دیدگاهی مادیگرایانه، بهعنوان عاملی خوشبختکننده به شمار آید.
امام خمینی رحمةالله، رهبری بودند که بیش از آنکه به جلوههای پر زرق و برق
جهان مادی توجه داشته باشند، درصدد پیشرفت معنوی جامعه خویش بودند و به همین دلیل بوده که در بیشتر سخنانشان، آنچه بهعنوان عامل خوشبختی و بدبختی اعلام میشود، آن چیزی است که انسان را به خدا نزدیک یا دور نماید.
ایشان در ارتباط با
سعادت و خوشبختی اظهار میدارند: "چه سعادتمند و خوشبختاند آنان که به
دنیا و زخارف آن پشت پا زده و عمری را به زهد و تقوا گذرانده و...".
و به همین دلیل، پیروی از رادمردانی که
انسان را به سمت پروردگار
هدایت میکنند، عاملی برای خوشبختی میدانند؛ زیرا: "انسان چون یک مجموعهای است که احتیاج به همه چیز دارد، انبیا آمدهاند که آن همه احتیاجات انسان را، هرچه احتیاج دارد انسان، برای انسان بیان کنند که انسان اگر عمل بکند، به سعادت تمام میرسد".
و در ادامه همین مسیر،
عمل به دستورات قرآن را مایه خوشبخت شدن انسانها در نظر میگیرند: "
قرآن، اگر
کتاب یک ملتی باشد، آن ملت سعادتمند میشود. قرآن به بعض آیاتش اگر ما عمل کنیم، سعادتمند میشویم".
در طرف مقابل، به عقیده ایشان، دوری از آموزههای
ثقلین (قرآن و عترت)، بهعنوان مبدأ بدبختی انسانها در نظر گرفته میشود: "بدبختی ملت ما آن وقتی است که ملت ما از قرآن جدا باشند، از احکام خدا جدا باشند، از امام زمان جدا باشند".
میدانیم که یکی از آموزههای اولیه
اسلام، دلبسته نبودن به جهان مادی و زیر پا گذاشتن
هوای نفس است.
خداوند در قرآن بیان میفرماید:
«
إِنَّ الَّذینَ لا یَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اطْمَأَنُّوا بِها وَ الَّذینَ هُمْ عَنْ آیاتِنا غافِلُونَ. أُولئِکَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما کانُوا یَکْسِبُون»؛ "همانا افرادی که به دیدار ما
امیدی نداشته و به زندگی پست مادی راضی شده و به آن دل بستند و چشم از نشانههای روشن ما پوشیدند، یقیناً جایگاهشان آتشی است که خود برافروزنده آن بودهاند".
و در جایی دیگر، خطاب به پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ توصیه میفرماید:
«
وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطا»؛ "و پیرو فردی نباش که
قلب او را از یاد خود بازداشتیم و او به دنبال خواستههای مادی خود رفته و در مسیری افراطی قرار گرفت".
امام خمینی ـ رحمةالله ـ که در راستای احیای مبانی اسلامی تلاش میکرد، همین پندهای برگرفته از
آیات و
روایات را به جامعه ارائه میداد. او در اندرزی به فرزندش، او را از خودپرستی و
دوستی دنیا برحذر میدارد: "پسرم! آنچه مورد نکوهش و سرمایه و اساس
شقاوتها و بدبختیها و هلاکتها و رأس تمام خطاها و خطیئههاست،
حب دنیاست که از حب نفس نشأت میگیرد".
و در سخنی دیگر اظهار میدارد: "بدبختی هر انسان تعلق به مادیات است. توجه و تعلق نفس به مادیات، انسان را از کاروان انسانها باز میدارد".
طبیعتاً، این آموزههای الاهی را تنها با معلمان و اساتیدی شایسته و خودساخته میتوان به جامعه منتقل نمود و آنها را بهصورت
فرهنگ درآورد. به همین دلیل، ایشان در موارد بسیاری، نقش تعلیم و تربیت و فرهنگ را در خوشبختی و بدبختی جامعه، یادآور میشوند:
"همه سعادتها و همه شقاوتها انگیزهاش از مدرسه هاست، و کلیدش دست معلمان است""
و "فرهنگ مبدأ همه خوشبختیها و بدبختیهای ملت است. اگر فرهنگ ناصالح شد، این جوانهایی که
تربیت میشوند به این تربیتهای فرهنگ ناصالح، اینها در آتیه
فساد ایجاد میکنند".
به این نکته نیز باید توجه داشت که فرهنگسازی برای نهادینهسازی دستورات دینی در جامعه، زمانی آسانتر خواهد بود که افرادی که مدیریت ملتها را بر عهده دارند یا در رأس جامعه بینالمللی قرار دارند، از صلاحیت لازم برخوردار باشند و در غیر این صورت، اگرچه نمیتوان معتقد بود که راه خودسازی و پیشرفت برای اشخاص در زندگی فردیشان کاملاً بسته میشود، اما بدیهی است که اجرای احکام اسلامی در زندگی اجتماعی با مشکلاتی روبهرو خواهد شد.
امام خمینی رحمةالله، در سخنانشان گاه به نقش حکومتها و قدرتها در خوشبختی و بدبختی جوامع اشاره میکنند:
۱."بدبختی و خوشبختی ملتها بسته به اموری است که یکی از مهمات آن صلاحیت داشتن هیأت حاکمه است".
۲. "همه بدبختی ما از این امریکا و شوروی و انگلستان است".
۳. "تمام بدبختیهای ما، از شاه و رژیم سلطنت است".
و...
بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که از دیدگاه معرفتی امام خمینی رحمةالله، سرچشمه تمام خوشبختیهای افراد و جوامع، گام برداشتن آنها در مسیری الاهی بوده و آغاز بدبختیها، زمانی است که آنان به جای خداپرستی، به خودپرستی رو آورده و بهجای آخرت، دنیا را
هدف اولیه خود قرار دهند و در همین راستا، حکومتها به همراه سیستمهای تعلیم و تربیت که نقش تعیینکنندهای در فرهنگسازی برای جوامع دارند، میتوانند در خوشبختی و بدبختی آنها بهشدت تأثیرگذار باشند.
پایگاه اسلام کوئست.