• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حضانت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: قصاص، قتل، انتقام.

پرسش: با وجود زحمات فراوان زنان در امر تربیت، چرا قرآن او را در موقع طلاق از بچه بی‌بهره می‌کند؟

پاسخ: در پاسخ موارد زیر را بیان می‌کنیم:
۱. زن و مرد در حق نسبت به فرزند مشترک‌اند.
۲. ماندن فرزند نزد پدر «وظیفه‌آور» برای مرد و حق انحصاری برای مرد نیست.
۳. زن می‌تواند برای حضانت اجرت بگیرد.
۴. حقوق مادری تا آخر عمر بر گردن فرزند بوده و فرق از این جهت، بین قبل و بعد طلاق نیست.
۵. الحاق کودک از نظر شرعی به پدر و به خاطر به زحمت نیفتادن زن در تأمین مخارج و ازدواج مجدد است.
۶. به خاطر تعبد، دستورات خدا را می‌پذیریم؛ چون می‌دانیم از طرف خالقی مهربان، عالم، حکیم و... است.



همان‌گونه که می‌دانید قرآن تنها نسخه نجات‌بخش بشریت است که از طرف خداوند به صورت وحی به پیامبر خویش نازل شده است.
قرآن در بیان احکام و مسائل شرعی نوعاً به جزئیات نپرداخته و تفسیر و توضیح آن را بر عهده پیامبر و ائمه معصومان (علیهم‌السلام) نهاده است.
مسئلة حضانت و تربیت و نگه‌داری کودک و نیز حق شیر دادن مادر از جمله اموری است که قرآن کریم به صورت کلی به آن پرداخته و در تشریح، احکام آن نیازمند مراجعه به معصومان (علیهم‌السلام) و در زمان غیبت کبرای حضرت حجة (عجل الله تعالی و فرجه الشریف) به نوّاب عام و مراجع عظام تقلید می‌باشد.


قبل از هر چیز لازم به ذکر است که ظاهراً در قرآن مطلبی که در سؤال ادعا شده است وجود ندارد؛ هر چند از آیه ۲۳۳ سوره بقره، در مورد حضانت مطالبی استفاده می‌شود که به اختصار بیان می‌شود.

۲.۱ - آیه ۲۳۳ سوره بقره


«وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لاَ تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَهَا لاَ تُضَآرَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلاَ مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالاً عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسْتَرْضِعُواْ أَوْلاَدَكُمْ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُم مَّآ آتَيْتُم بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ».

«مادران، فرزندان خود را دو سال تمام، شير مى‌دهند. (اين) براى کسى است که بخواهد دوران شيرخوارگى را تکميل کند و بر آن کس که فرزند براى او متولد شده پدر    ، لازم است خوراک و پوشاک مادر را به طور شايسته (در مدت شير دادن بپردازد؛ حتى اگر طلاق گرفته باشد.) هيچ‌کس موظف به بيش از مقدار توانايى خود نيست! نه مادر (به خاطر اختلاف با پدر) حق ضرر زدن به کودک را دارد، و نه پدر. و بر وارث او نيز لازم است اين کار را انجام دهد [= هزينه مادر را در دوران شيرخوارگى تأمين نمايد]. و اگر آن دو، با رضايت يک‌ديگر و مشورت، بخواهند کودک را (زودتر) از شير باز گيرند، گناهى بر آنها نيست؛ و اگر (با عدم توانايى، يا عدم موافقت مادر) خواستيد دايه‌اى براى فرزندان خود بگيريد، گناهى بر شما نيست؛ به شرط اين‌که حق گذشته مادر را به طور شايسته بپردازيد و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد! و بدانيد خدا، به آن‌چه انجام مى‌دهيد، بيناست!».

۲.۲ - نسبت دادن فرزند به پدر و مادر

مادر و پدر هر دو به یک ‌اندازه در به وجود آمدن فرزند شریک‌اند، و او فرزند هر دوی آنهاست، این مطلب از جمله «اوْلادُهُنَّ» که فرزندان را اولاد زنان به شمار آورده و از جمله «مولود له بولده» که فرزند را منسوب به پدر کرده و گفته فرزند پدر، به‌خوبی استفاده می‌شود. این حکم و نسبت دادن از نظر تکوینی و حقیقی می‌باشد و برای همیشه است و طلاق و... در آن تأثیری ندارد.

۲.۳ - الحاق فرزند به پدر

به علت این‌که تمام مخارج زندگی و لوازم تربیت و از آن جمله خوراک و پوشاک و نفقه مادری که او را شیر می‌دهد به عهده پدر است، فلذا از نظر اسلام (از نظر تشریعی) فرزند ملحق به پدر می‌شود. این مطلب نیز از اطلاق «مولود له» بر پدر، استفاده می‌شود؛ چراکه معنی جمله این است که فرزند برای پدر متولد شده است.

۲.۴ - حضانت فرزند

حضانت و پرورش کودک و شیر دادن به او تا دو سال ـ حتی در صورت طلاق ـ حق زن است و می‌تواند از این حق بگذرد. این مطلب نیز از جمله «لِمَن ارادَ انْ یُتِمَّ الرَّضاعَةَ» استفاده می‌شود. جمله قبل از این به این صورت است: «و الوالداتُ یُرْضِعْنَ اولادُهُنَّ حولین کاملین»؛ یعنی مادران بچه‌های خود را می‌توانند (حق دارند) دو سال کامل شیر بدهند، بعد جمله «لمن اراد...» آمده؛ یعنی این شیر دادن تا دو سال حق زن است و هر زنی که بخواهد تا دو سال بچه پیش او می‌ماند.


مطالب ذکر شده از قرآن استفاده می‌شود؛ اما در فقه مطالب زیادی دراین مورد بیان شده که در نوشتار به بعضی اشاره می‌شود:

۳.۱ - حضانت کودک

۱. حضانت کودک ولو بعد از طلاق تا دو سالگی (در پسرها) و تا هفت سالگی (در دخترها) حق زن بوده و بنابراین می‌تواند از این حق بگذرد و یا این‌که، حتی برای این حضانت همانند شیردادن از مرد تقاضای پول بکند.
[۳] گردآور: خانه کودک، احکام مادر و کودکان، ص۷۵، قم، انتشارات الهادی، ۱۳۷۶ش.
البته اگر بعد از طلاق ازدواج مجدد صورت بگیرد، این حق او ساقط نمی‌شود.

۳.۲ - وظیفه مرد

بعد از اتمام مدت حق حضانت زن، حضانت «وظیفه مرد» است نه «حق انحصاری» او.

۳.۳ - پایان حضانت فرزند

کودکان (دختر یا پسر) بعد از بلوغ و رشد، مدت حضانتشان پایان یافته و کسی بر او حق حضانت ندارد؛ بلکه اختیارش به دست خود اوست.
[۵] گردآور: خانه کودک، احکام مادر و کودکان، ص۷۸، قم، انتشارات الهادی، ۱۳۷۶ش.



درباره موارد فوق به چند نکته اشاره می‌کنیم:

۴.۱ - نکته اول

گذشته از مطالب یادشده، ازدواج مجدد برای زنی که فرزند همراه اوست مشکل بوده و کم‌تر مردی قبول می‌کند با چنین زنی ازدواج کند. هم‌چنین تأمین مخارج خودش برای او سخت است، چه برسد به تأمین زندگی کودک.

۴.۲ - نکته دوم

البته با وجود تمام مطالب یادشده باید دانست، علل همه احکام بر ما به طور کامل روشن نیست؛ و ما بعد از آن‌که اسلام عزیز را به عنوان دین انتخاب کردیم، می‌بایست احکام و دستورات او را از آن‌جا که از طرف خدایی حکیم و علیم و عادل می‌باشد، اجرا بکنیم.


از آن‌چه ذکر شد، مشخص شد که فرزند بین پدر و مادر مساوی بوده و او فرزند هر دوی آنهاست. بعد از طلاق نیز هر دو در حقوق والدین نسبت به فرزند یکی هستند و همان‌گونه که قبل از طلاق زن، مادر او بوده، بعد از طلاق هم همین‌گونه بوده و وظایف و حقوق مادری باز بر گردن فرزند می‌باشد و در صورت عدم توجه فرزند به مادر، مادر حق عاق کردن او را دارد و همین‌طور است پدر. تنها فرق این است که بعد از طلاق فرزند پیش پدر می‌ماند تا زن در مضیقه تأمین مخارج او قرار نگیرد و صرف این‌که فرزند پیش پدر است، حقی اضافی بر پدر ثابت نمی‌شود.
این مطلب همانند این است که زن و مرد از هم با طلاق جدا نشده باشند، ولی فرزند بخواهد به مسافرتی چندین ساله (مثلاً برای تحصیل) برود، در این‌جا هم، زن مادر و مرد پدر فرزند است، منتها مخارج فرزند بر عهده پدر خواهد بود.


نتایج به دست آمده، به قرار زیر خواهد بود:
۱. زن و مرد در حق نسبت به فرزند مشترک‌اند.
۲. ماندن فرزند نزد پدر «وظیفه‌آور» برای مرد و حق انحصاری برای مرد نیست.
۳. زن می‌تواند برای حضانت اجرت بگیرد.
۴. حقوق مادری تا آخر عمر بر گردن فرزند بوده و فرق از این جهت، بین قبل و بعد طلاق نیست.
۵. الحاق کودک از نظر شرعی به پدر و به خاطر به زحمت نیفتادن زن در تأمین مخارج و ازدواج مجدد است.
۶. به خاطر تعبد، دستورات خدا را می‌پذیریم؛ چون می‌دانیم از طرف خالقی مهربان، عالم، حکیم و... است.


۱. محمدیان، بهرام، نگاهی دیگر به حقوق فرزندان از دیدگاه اسلام، انجمن اولیا و مربیان، ۱۳۷۷ هـ.ش.
۲. فلاح‌زاده، محمدحسین، احکام کودکان از تولد تا بلوغ، ، ناشر دلیل، ۱۳۷۹ش.
۳. رواق‌اندیشه، ش۸، س۲، سردبیر: سیدحسین‌هاشمی، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۱ ش.
۴. پیام زن، دوره ۴، صاحب اثر: احمد حیدر، ۹/ ۱۳۷۴، (بررسی مطالب از دیدگاه المیزان).
۵. فلسفة حقوق، تهیه و تدوین و نشر توسط مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی ـ (رحمة‌الله‌علیه) ـ، قم، چ اول، ۱۳۷۷، ص۲۳۲-۲۳۴.


۱. بقره/سوره۲، آیه۲۳۳.    
۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۵۹ - ۳۶۲، مترجم سید محمدباقر موسوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی.    
۳. گردآور: خانه کودک، احکام مادر و کودکان، ص۷۵، قم، انتشارات الهادی، ۱۳۷۶ش.
۴. موسوی خمینی، سید روح‌الله، تحریر الوسیله، ج۲، ص۳۱۲-۳۱۳، مسئله ۱۶، قم، انتشارات دارالعلم، چاپ دوم.    
۵. گردآور: خانه کودک، احکام مادر و کودکان، ص۷۸، قم، انتشارات الهادی، ۱۳۷۶ش.



سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حضانت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۱۳.    



جعبه ابزار