حرمت صدای زن بر مرد نامحرم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: صدای زنان، مرد نامحرم، غنا، وسوسه شیطان، تحریک شهوت، حرام.
پرسش: با چه منابعی میتوان
حکم شرعی حرمت صدای
زن بر مرد نامحرم را
استنباط کرد؟ آیات قرآنی و روایات معتبری در این زمینه معرفی کنید.
پاسخ: زن میتواند صدای خود را به گوش نامحرم برساند؛ به شرطی که در صدایش غنا نباشد و طوری سخن بگوید که موجب تحریک شهوت و طمع بیماردلان واقع نشود و
ترس فتنه و خطر برایش نباشد.
مرد نیز میتواند به صدای زن نامحرم گوش کند؛ مشروط به اینکه صدای زن همراه با
غنا نباشد، قصد لذتجویی در بین نباشد و نیز ترس از وقوع در
حرام وجود نداشته باشد.
گرچه زن میتواند صدای خود را به گوش مرد
نامحرم برساند و مرد هم میتواند آن را گوش کند ـ البته با ملاحظه شرایط ذکرشده ـ اما برای اینکه مبادا
شیطان با
وسوسه، زن و مرد نامحرم را به گناه بکشاند، احتیاط آن است که خصوصاً
جوانان به حد ضرورت اکتفا کنند.
جواب سؤال مطرح شده دارای جهات مختلف است که پرداختن به همه آنها همراه با ادله قرآنی و روایی آن، بحثی کاملاً تخصصی و اجتهادی است که امکان طرح آن در قالب جواب به یک سؤال وجود ندارد؛ از این جهت به اختصار به آن پرداخته میشود و جهت مطالعه بیشتر منابعی چند نیز معرفی میگردد.
سؤال فوق میتواند به دو صورت مطرح شود:
حکم
اسماع یعنی اینکه آیا زن شرعاً میتواند صدای خود را به گوش نامحرم برساند یا نه؟
حکم
سماع و استماع یعنی اینکه آیا مرد شرعاً
حق دارد به صدای زن نامحرم گوش کند یا نه؟
(
محقق نراقی میفرماید: «مراد
فقها از سماع (شنیدن)، استماع (گوش دادن) است؛ و گرنه سماع بدون
استماع قطعاً
حرام نیست».)
بنابراین برای تکمیل بحث به هر دو صورت پرداخته میشود:
حکم سماع (شنیدن) و استماع (گوش دادن): شنیدن و گوش دادن به صدای زن نامحرم اگر به قصد لذت بردن نباشد و همراه ریبه (
ترس از مبتلا شدن به حرام) نباشد، جایز است.
حکم «اسماع»: بر زن حرام است که طوری با نامحرم سخن بگوید که موجب تحریک
شهوت او شود؛
اما اگر چنین نباشد و ترس از وقوع
فتنه نباشد، میتواند با مرد نامحرم سخن بگوید و صدای خود را به او برساند.
احکام
ذکر شده در مورد سخنان و صدای عادی بود؛ وگرنه اگر صدا «غنا» داشته باشد، بر تمام
مکلف ـ اعم از
زن و مرد ـ انجام آن (خواندن به صورت غنایی) حرام است و همچنین گوش دادن به آن نیز برای
مرد و زن مکلف حرام است؛ هرچند آن صدای همراه با غنا از آن همجنس یا محرم خودش باشد و محتوای آن هم چیز مقدسی مانند
قرآن کریم باشد.
البته بعضی
فقها خواندن
زن به صورت غنا برای زنان را فقط در
مجلس عروسی جایز میدانند.
به شرط اینکه همراه با حرامهای دیگری مانند حاضر شدن
مردان در آن جمع و... نباشد.
لازم به ذکر است که یکی از ادلهای که برای حرمت غنا از آن استفاده شده است، این
آیه میباشد که میفرماید: «...وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ؛
خداوند ما را از قول زور باز میدارد و امر به پرهیز از آن میکند».
و مراد از «قول زور» طبق
روایت صحیحه هشام از
امام صادق (علیهالسلام)، غنا میباشد.
و علاوه بر این،
روایات زیاد دیگری هم که در بعضی از آنها به
آیات قرآن کریم، تمسک شده است، بر حرمت غنا دلالت دارد.
و نیز استثنا کردن غنا در مجلس عروسی ـ به گونهای که ذکر شد ـ با استفاده از روایات میباشد.
از مطالب ذکر شده، چنین به دست میآید که اسماع (رساندن صدا به گوش مرد نامحرم) از طرف
زن و استماع (گوش دادن به صدای زن توسط مرد نامحرم) در مواقعی که صدا عادی باشد (غنایی و مهیج نباشد) و مفسدهای بر آن مترتب نباشد، جایز میباشد.
روایاتی که درباره موضوع بحث (
اسماع و استماع صدای زن نامحرم) وجود دارند، به چند دسته قابل تقسیم هستند:
در بعضی از روایات از گفتوگوی زن با مرد نامحرم منع و نهی شده است؛ از جمله:
ـ روایت شده است که «یکی از چیزهایی که پیامبر (صلیاللهعليهوآلهوسلم) در هنگام بیعت کردن با زنان از آنان درخواست کرد، این بود که با مردان سخن نگویند؛ مگر با محارم خود».
ـ از امام علی (علیهالسلام) نقل شده است که فرمودند: «پیامبر (صلیاللهعليهوآلهوسلم) از سخن گفتن با زنان نهی کرد».
ـ از علی (علیهالسلام) نقل شده است که فرمودند: «به زنان سلام نکنید و...».
و از امام صادق (علیهالسلام) نیز نقل شده است که فرمودند: «لا تسلم علی المراة»؛
«بر زن سلام نکن».
به
علامه حلی، محقق حلّی و
شهید ثانی (رحمةاللهعلیه) نسبت داده شده است که آنها با تمسک به اینگونه روایات، مطلق گوش دادن به صدای زن نامحرم را حرام دانستهاند؛
اما این
فتوا به جهت مخالفت با
سیره علما و دینداران و نیز با توجه به اینکه
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و دخترانش با مردان سخن گفتهاند و همچنین با توجه با اینکه
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و
ائمه (علیهمالسلام) با زنان، مکرر گفتوگو کردهاند، دارای اشکال است.
به علاوه اینکه روایات متعددی وجود دارد که دلالت بر جواز گفتوگو با زنان و شنیدن صدای آنان دارد که در متن مقال به تعدادی از آنها اشاره خواهد شد. بنابراین این دسته روایات را میتوان به گفتوگو کردن و شنیدن صدای آنان به قصد لذت یا به ترس از وقوع
حرام حمل کرد.
چنانکه نهی از
سلام کردن به زنان را میتوان به
کراهت داشتن سلام کردن به زنان جوان که احتمال زمینه
گناه در آن وجود دارد حمل نمود؛ چنانکه در روایت دیگری از
امام صادق (علیهالسلام) آمده است که
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بر زنان سلام میکرد و آنان هم جواب میدادند؛ و
علی (علیهالسلام) بر زنان سلام میکرد؛ (ولی) از سلام کردن به زنان جوان کراهت داشت و میفرمود: «میترسم از صدایش خوشم بیاید و بیشتر از اجری که خواستارش بودم، (گناه) به من برسد».
در پارهای از روایات به کم سخن گفتن با زنان سفارش شده است؛ از جمله:
ـ
علی (علیهالسلام) میفرماید: «و اقلل محادثة النساء...» ؛ «گفتوگو کردن با زنان را کم کن ...» .
ـ از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است که
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در
حدیث مناهی، زن را نهی کردند که بیش از پنج کلمه با غیر شوهر و محرمش سخن نگوید.
ـ در روایتی از رسول اکرم (صلیاللهعليهوآلهوسلم) چهار چیز موجب دلمردگی شمرده میشود که یکی از آنها گفتوگو کردن زیاد با
زنان است.
در دستهای از
روایات دستور به پرهیز کردن از شوخی با زنان استفاده میشود از جمله:
ـ از رسول خدا (صلیاللهعليهوآلهوسلم) نقل شده است که فرمودند: هر کسی که با زنی نامحرم
شوخی کند، خداوند او را در برابر هر کلمهای که به آن زن در
دنیا گفته است، هزار سال حبس میکند.
ـ در روایتی علی (علیهالسلام) پنج چیز را مایه
آتش جهنم معرفی فرموده است که شوخی کردن با زن نامحرم یکی از آنهاست.
درباره ابزارهای صید
شیطان، به
روایت زیر توجه کنید:
در روایتی از
امام صادق (علیهالسلام) چنین نقل شده است: «محادثه النساء من مصائد الشیطان»، گفتوگو کردن با زنان از ابزارهای صید شیطان است».
در این روایت
حکمت سختگیری در مورد گفتگو با زنان نامحرم بیان شده است.
جواز گفتوگو با زنان نامحرم و شنیدن صدای آنها از یک
آیه و پارهای روایات قابل استفاده است:
ـ خداوند تبارک و تعالی خطاب به
زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرماید: «... فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلا مَعْرُوفًا؛
پس به گونهای هوسانگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما
طمع کنند و سخن شایسته بگویید».
هر چند خطاب
آیه به زنان پیامبر (صلیاللهعليهوآلهوسلم) است، اما
حکم آن مخصوص به ایشان نیست؛ بلکه حکمی عام است و به طریق اولی شامل
زنان مسلمان دیگر نیز میشود.
در این آیه از سخن گفتن زنان با نامحرمان نهی نشده است. فقط از آنها خواسته شده است به گونهای حرف نزنند که موجب طمع افراد بیماردل شود؛ بلکه به نحو شایستهای سخن بگویند؛ به همین جهت بعضی
فقها این آیه را دلیل بر جواز سخن گفتن زنان با
مردان دانستهاند.
ـ طبق روایتی، امام صادق (علیهالسلام) به ابوبصیر اجازه دادند سخنان
زن نامحرمی (امخالد) را گوش کند.
ـ بنابر نقل معروف
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بعد از
غصب فدک توسط دستگاه
خلافت، به
مسجد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در
مدینه رفت و خطبهای بسیار
بلیغ در جمع حضار ـ اعمّ از
زن و مرد ـ ایراد فرمود و در آن خطبه طولانی مسائل مختلفی مطرح کرد و به
غصب حق خود نیز اعتراض فرمود.
که اگر این کار
حرام بود، مسلماً آن کار را نمیکردند یا دستکم به حد ضرورت اکتفا میفرمودند.
از بحثهای گذشته به دست میآید:
زن میتواند صدای خود را به گوش نامحرم برساند؛ به شرطی که در صدایش غنا نباشد و طوری سخن بگوید که موجب
تحریک شهوت و
طمع بیماردلان واقع نشود و ترس
فتنه و خطر برایش نباشد.
مرد نیز میتواند به صدای زن نامحرم گوش کند؛ مشروط به اینکه صدای زن همراه با
غنا نباشد، قصد لذتجویی در بین نباشد و نیز
ترس از وقوع در
حرام وجود نداشته باشد.
گرچه
زن میتواند صدای خود را به گوش مرد نامحرم برساند و مرد هم میتواند آن را گوش کند ـ البته با ملاحظه شرایط ذکرشده ـ اما برای اینکه مبادا
شیطان با
وسوسه،
زن و مرد نامحرم را به
گناه بکشاند، احتیاط آن است که خصوصاً
جوانان به حد ضرورت اکتفا کنند.
۱. منابعی که در پاورقیهای این نوشتار معرفی شده است.
۲. آیت الله، عبدالله جوادی آملی، زن در آیینه جلال و جمال، قم، مرکز نشر اسراء، چ پنجم، ۱۳۸۱، ص۴۳۴-۴۳۶.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حرمت صدای زن بر مرد نامحرم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱/۱۲.