حالت شک و غفلت در نماز
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: شک و تردید، وسواس فکری، وسوسه، شبهه، کفر، نماز، واجبات، مستحبات.
پرسش: هیچیک از واجبات و مستحبات خود را ترک نمیگویم، بااینحال در نماز مبتلا به حالت شک و شبهه، (پناه برخدا)، حالت کفرآمیز میشوم. لطفاً مرا راهنمایی کنید.
پاسخ: وسواس فکری عقیده،
هیجان،
تفکر یا تکانهای است که مکرراً و مصرانه ـ برخلاف میل شخص ـ خود را وارد ضمیر هشیار او میکند. این افکار، تکانهها یا تصاویر ذهنی، بهطور دائم و مقاوم برای شخص به طور غیر ارادی اتفاق افتاده و ناراحتی و
اضطراب بارزی را در او برمیانگیزد. وسواس فکری، یکی از علایم اصلی بیماری روانی اختلال وسواسی جبری به شمار میرود. معمولاً شخص میکوشد آنها را نادیده گرفته و از ذهن خود بیرون کند یا با
عمل و
فکر دیگری خنثی کند و البته آگاهی دارد که این پدیدههای مزاحم، حاصل ذهن خود او هستند.
با توجه به پرسش، در اصطلاح اسلامی این حالت «
حدیث نفس» یا «
وسوسه» نام دارد. از نظر اسلام تنها اعمال اختیاری تکلیفبردار است و فرد نسبت به آن مسئولیت دارد و از آنجا که شما اعمال واجب خود را انجام داده و از
محرمات اجتناب میکنید و آمدن این افکار در
ذهن شما هم در اختیارتان نیست، شما نسبت به آن هیچ تکلیفی ندارید و این عمل غیر اختیاری هیچگاه
عذاب اخروی نمیآورد. نمونههای بسیاری در کتب روایی موجود است که افراد از این افکار ناصواب و آزاردهنده به پیامبر و
ائمه اطهار (علیهمالسّلام) شکایت و ابزار نگرانی کردهاند و حضرات، وجود این حالت را طبیعی دانستهاند؛ لکن انسان باید به این افکار ترتیب اثر ندهد و آن را بر
زبان هم نیاورد.
وقتی که برای
انسان یک فکر که اولاً برخلاف میل انسان است؛ ثانیاً مزاحم است؛ ثالثاً فرد در برابر آن مقاومت میکند؛ ولی نمیتواند آن فکر را از خود دور کند؛ رابعاًً تکرارشونده است، و به نظر خود فرد شنیع و فجیع باشد پیش آید، اصطلاحاً در
روانپزشکی به آن «
وسواس فکری» میگویند
که در این صورت نیاز به پیگیری و معالجه زیر نظر روانپزشک و روانشناس بالینی دارد.
برخی راههای درمانی، بدین شرح است:
روانپزشکان وجود این عارضه را ناشی از اختلال در میزان ترشح
سروتونین میدانند که دارویی برای مهار سروتونین تجویز میکنند، یکی از این داروها که به صورت اختصاصی
عمل کرده و عوارض جانبی ندارد فلوئوکستین (Fluoxetine) است که میتوان با نظر پزشک مصرف کرد.
راه دیگری برای درمان این عارضه عنوان کردهاند و آن «
شرطیسازی انزجاری» است. در این روش هرگاه فرد دچار وسواس در حیطه فکر شد، موظف میشود که به وسیله انجام عملی کهاندکی هم آزاردهنده باشد، فکر خود را از آن موضع ناراحتکننده به چیز دیگر منصرف کند؛ مثلاً به آرامی لب خود را میگزد یا نفس خود را حبس میکند، پس از چند وقت تکرار، کمکم آن فکر مزاحم با آن عمل آزاردهنده پیوند پیدا کرده و با آمدن فکر، آن عمل آزاردهنده هم تداعی میشود؛ در نتیجه فرد برای فرار از آن عمل آزاردهنده به صورت ناخودآگاه از آن فکر مزاحم صرفنظر میکند.
در اصطلاح اسلامی این حالت «
حدیث نفس» یا «
وسوسه» نام دارد. از نظر
اسلام تنها اعمال اختیاری تکلیفبردار است و فرد نسبت به آن مسؤلیت دارد و از آنجا که شما اعمال
واجب خود را انجام داده و از محرمات اجتناب میکنید و آمدن این افکار در ذهن شما هم در اختیارتان نیست، شما نسبت به آن هیچ تکلیفی ندارید و این عمل غیر اختیاری هیچگاه عذاب اخروی نمیآورد. نمونههای بسیاری در کتب روایی موجود است که افراد از این افکار ناصواب و آزاردهنده به پیامبر و ائمه اطهار (علیهمالسّلام) شکایت و ابزار نگرانی کردهاند و حضرات، وجود این حالت را طبیعی دانستهاند؛ لکن انسان باید به این افکار ترتیب اثر ندهد و آن را بر
زبان هم نیاورد.
در کتاب ارزشمند اصول کافی روایتی از
امام محمدباقر (علیهالسلام) نقل شده است که آن حضرت فرمودند: فردی به نزد
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمد و عرض کرد یا
رسول الله به تحقیق که من منافق شدهام، حضرت فرمودند: به خدا قسم! شما دچار
نفاق نشدهاید و اگر منافق میشدی، به نزد من نمیآمدی، چه چیز تو را به ستوه آورده است؟ گمان میکنم که
شیطان به نزد شما آمده و از شما سؤال کرده است که چه کسی شما را
خلق کرده است؟ شما گفتید خدا؛ سپس از شما سؤال کرد که چه کسی خدا را خلق کرده است؟ آن فرد عرض کرد: آری به همان کسی که تو را به
حق مبعوث کرده است، همینگونه است که فرمودی! حضرت فرمودند: شیطان از راه
اعمال به نزد شما آمده است، نتوانست بر شما غلبه کند؛ سپس از این راه وارد شده است تا شما را دچار لغزش کند؛ پس هرگاه چنین حالتی برای شما پیش آمد، تنها
خدا را یاد کنید».
در روایتی دیگر نقل شده است که فردی خدمت وجود مبارک حضرت پیامبر شرفیاب شد و عرض کرد یا رسول الله! هلاک شدم و جریانش را که شبیه جریان مذکور است، نقل میکند. پیامبر فرمودند: به خدا قسم! این ایمان ناب و خالص است.
و منظور حضرت آن است که این نگرانی شما به خاطر آن فکر مزاحم، ایمان ناب است.
برخی راههای درمان این وسوسهها، عبارتاند از:
امام باقر (علیهالسّلام) فرمود: گروهی نزد پیامبر آمدند و شکایت کردند از افکار بدی که بر آنها عارض میشود که اگر باد آنها را از مکان بلندی به
زمین پرتاب کند یا قطعهقطعه شوند، بهتر است برای آنها تا اینکه آن افکار را بر زبان آورند. پس حضرت فرمود: آیا واقعاً چنین میاندیشید؟ عرض کردند: آری؛ پس حضرت پیامبر فرمود: قسم به آن کسی که جان من در دست اوست، این حالت شما ایمان ناب است؛ پس هرگاه آن افکار بر شما عارض شد، بگویید: «
آمَنّا بِاللّه وَ رَسُولِهِ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّه».
ذکرهای دیگری که در
روایات متعدد برای برطرف شدن این حالت وارد شدهاند، عبارتاند از:
أ. «
لا اله الا الله»؛
ب. «
تَوَکَّلْتُ عَلَی الْحَیِّ الَّذِی لا یَمُوتُ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ، وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبِیراً».
امام علی (علیهالسّلام) فرمودند: «
صَوْمُ ثَلاَثَةِ اَیَّامٍ مِنْ کُلِّ شَهْرٍ اَرْبِعَاءَ بَیْنَ خَمِیسَیْنِ وَ صَوْمُ شَعْبَانَ یَذْهَبُ بِوَسْوَاسِ اَلصَّدْرِ وَ بَلاَبِلِ اَلْقَلْبِ یعنی
روزه سه روز در هر ماه (پنجشنبه یک هفته، چهارشنبه هفته بعد و پنجشنبه هفته سوم) و روزه
ماه شعبان وسوسه و آشفتگی را از دل میبرد».
امام صادق (علیهالسّلام) فرمودند: «کسی که بسیار در نماز
شک میکند،
نماز را به سبب شک به هم نزند تا شیطان به او
عادت کند ...
اِنَّمَا یُرِیدُ اَلْخَبِیثُ اَنْ یُطَاعَ فَاِذَا عُصِیَ لَمْ یَعُدْ اِلَی اَحَدِکُمْ. شیطان تنها هدفش این است که
اطاعت شود؛ پس وقتی فرد از شیطان نافرمانی کرد، شیطان سراغ او نمیآید».
در کلامی از مولای متقیان وارد شده است که: «
ذِکْرَنَا اَهْلَ اَلْبَیْتِ شِفَاءٌ مِنَ اَلْوَعْکِ وَ اَلْاَسْقَامِ وَ وَسْوَاسِ اَلرَّیْبِ؛
ذکر و یاد ما خاندان شفای هر تب، مریضی و
وسواس است».
گاهی اوقات افکاری که به ذهن انسان وارد میشود، ناشی از شبهات اعتقادی و ... بوده و لازم است که انسان افزون بر پیمودن راههای فوقالذکر در جهت حل آن شبهه اعتقادی نیز بکوشد؛ ازاینرو پیشنهاد میشود که شبهات اعتقادی ـ فکری خود را با یکی از علمای اندیشمند یا با مراکزی که این سؤالات پاسخ میدهند، در میان گذاشته و سعی کنید در ذهن خود سؤالی را بیپاسخ نگذارید.
چون علت پدید آمدن وسوسه،
غفلت از
یاد خداوند است،
تذکر و یاد خدا کردن باعث از بین رفتن تاریکی وسوسه خواهد شد:
آیه ۸۳ سوره صاد میفرماید: «هر که از یاد خداوند رحمان باز میماند، شیطانی را برانگیزانیم که قرین و همنشین او باشد».
و در
سوره اعراف آیه ۲۰۱ آمده است: «کسانی که متقی و پرهیزکارند، هرگاه بر ایشان وسوسهای از شیطان برسد، هشیار و متذکر خدا میشوند؛ پس به واسطه تذکر، دیده
بصیرت ایشان بینا میشود و از چنگ وساوس رها میگردند».
۱. معراج العاده، ملا احمد نراقی، قم، هجرت.
۲. راهکارهای عملی درمان وسواس، آیتالله مظاهری، مؤسسه فرهنگی مطالعات الزهراء قم.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حالت شک و غفلت در نماز»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۰/۱۲.