جسمانی بودن خداوند
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: جسمانی بودن خداوند.
پرسش: آیا آیۀ شریفۀ «
هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ یَأْتِیَهُمُ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَ الْمَلَائِکَةُ وَ قُضِیَ الْأَمْرُ وَ إِلَی اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ »، بر
جسمانی بودن خداوند دلالت دارد؟
پاسخ: این آیه اگرچه از آیات پیچیده
قرآن به نظر میرسد، ولی دقت روی تعبیرات آن
ابهام را برطرف میسازد.
در اینجا روی سخن به
پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ است که به دنبال بحث آیه قبل:«و اگر بعد از این همه نشانههای روشن، که برای شما آمده است، لغزش کردید (و گمراه شدید)، بدانید (از چنگال
عدالت خدا، فرار نتوانید کرد) که خداوند، توانا و حکیم است»،
خداوند در این آیه میفرماید:«آیا (پیروان فرمان شیطان، پس از این همه نشانهها و برنامههای روشن) انتظار دارند که خداوند و
فرشتگان ، در سایههایی از ابرها بهسوی آنان بیایند (و دلایل تازهای در اختیارشان بگذارند؟! با اینکه چنین چیزی محال است!) و همهچیز انجام شده، و همه کارها بهسوی خدا بازمیگردد».
برای روشن شدن منظور آیۀ مزبور، به
تفسیر و توضیح آن در بخشهای زیر پرداخته میشود.
درباره این بخش از آیۀ شریفه سه تفسیر وجود دارد:
۱. خداوند بهقدر کافی
اتمام حجت کرده، و نباید افراد لجوج در انتظار این باشند که خدا و فرشتگان نزد آنها آیند و حقایق را بازگو کنند که این امر
محال است، و اگر هم ممکن بود نیازی به آن نبود.
۲. آیا آنها با این لجاجت در عدم
ایمان در انتظار این هستند که فرمان عذاب الاهی و فرشتگان
عذاب فرارسند و آنها را ریشهکن سازند.
۳. آیا آنها با این کار خود در انتظارند که
قیامت بر پا شود و فرمان عذاب همراه فرشتگان الاهی فرارسد و به حساب همگی رسیدگی گردد و به کیفر خود گرفتار شوند.
بنا بر تفسیر دوم و سوم، اشاره به این است که عذاب الاهی بهطور ناگهانی همچون ابرها بر سر آنها سایه افکن می شود، بهویژه از آنجا که
انسان با مشاهدۀ ابر انتظار ریزش باران
رحمت را دارد، هنگامیکه عذابی بهصورت صاعقه و مانند آن از آن فرود آید، دردناکتر است؛
همانطور که عذاب بعضی از اقوام پیشین نیز بهصورت صاعقههایی بود که از ابرها فرود آمد.
اما بنابر تفسیر اول ممکن است اشاره به عقیده خرافی
کفار باشد که گمان میکردند خداوند گاهی از
آسمان نازل میشود؛ درحالیکه ابرها بر او سایه افکن میباشند.
دربارۀ اینکه منظور از «قُضِیَ الْأَمْرُ»؛ یعنی پایان یافتن کار چیست، از سوی
مفسران دیدگاههایی بیان شده است؛
مانند اینکه اشاره به پایان گرفتن کار
تبلیغ و بیان همۀ حقایق باشد که در آیه قبل تحت عنوان بینات به آن اشاره شده بود و با وجود این، دیگر انتظار آنها، بیمعناست و به فرض محال که ممکن باشد خداوند و فرشتگان نزد آنها حضور یابند، نیازی به آن احساس نمیشود؛ زیرا همه چیز برای
هدایت آنها بهقدر کافی در اختیارشان قرار داده شده و مطابق این تفسیر، هیچگونه تقدیری در آیه وجود ندارد، و عین الفاظ آیه گویاست. بنابراین
استفهام موجود در آیه، انکاری میباشد. و این تفسیر، مناسبتر به نظر میرسد، و نیاز به تقدیر هم ندارد.
و در پایان آیه، میفرماید:«و همه کارها به سوی خدا بازمیگردد». امور مربوط به ارسال
پیامبران و نزول کتابهای آسمانی و تبیین
حقایق بازگشت به او میکند؛ همانگونه که امر حساب و
مجازات و
کیفر و
پاداش به او باز میگردد.
جسمانی نبودن خداوند ، یکی از مهمترین بحثها در باب
صفات سلبیه حضرت حق تعالی است.
دلایلی عقلی و نقلی در نفی
جسمانیت خداوند بیان شده است؛ مانند اینکه هر جسمی دارای ابعاد سهگانه طول، عرض و
ارتفاع است و بنابر نظریات جدید، بُعد زمان هم به این سه بُعد اضافه میشود که لازمه این امر ترکیب در
جسم است و هر موجود مرکب محتاج به اجزای خود است، و هر موجود محتاجی ممکن است، پس واجب نیست؛ درحالیکه خداوند، موجود واجب است.
بیگمان مشاهدۀ حسی تنها در مورد اجسامی صورت میگیرد که دارای رنگ و مکان و محل هستند. بنابراین در مورد ذات خداوند که ما فوق زمان و مکان است معنا ندارد. ذات پاک او نه در
دنیا با این چشم ظاهری دیده میشود و نه در
آخرت .
همچنین برخی از آیات قرآن کریم در مورد خداوند، جزو آیات محکم است و هرگونه نقص و
حاجت و امکان را از
ذات الاهی نفی میکند؛ مانند آیۀ شریفۀ «او آفرینندۀ آسمانها و
زمین است و از جنس شما همسرانی برای شما قرار داد و جفتهایی از چهارپایان آفرید و شما را به این وسیله (بوسیله همسران]) زیاد میکند) هیچ چیز همانند او نیست و او
شنوا و بیناست».
جملۀ «
لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ »؛ هیچ چیز همانند او نیست، در حقیقت پایۀ اصلی شناخت تمام صفات خداست که بدون توجه به آن به هیچیک از اوصاف پروردگار نمیتوان پی برد؛ زیرا خطرناکترین پرتگاهی که بر سر راه پویندگان طریق «معرفة اللّه» قرار دارد، همان پرتگاه «
تشبیه » است که خدا را در وصفی از اوصاف شبیه مخلوقاتش بدانند، این امر سبب میشود که به دره
شرک سقوط کنند. خداوند متعال، وجودی است بیپایان و نامحدود از هر نظر و هرچه غیر اوست، محدود و متناهی است از هر نظر، از نظر
عمر ،
قدرت ،
علم ، حیات،
اراده ، فعل، و خلاصه همهچیز، و این همان خط «تنزیه» و پاک شمردن خداوند از نقائص ممکنات است.
بنابراین، هرچه از ظاهر آیات
قرآن کریم برخلاف آیات محکم
دیده شود، مانند اینکه صفات و افعالی را به خدا نسبت دهد که متضمن
حدوث ذات اقدس الاهی است، باید بهوسیله
آیات محکم قرآن، معنا شوند، و با دلایل عقلی و نقلی و
تدبر ، معنا و تفسیری از آنها ارائه داد که با صفات و اسمای حسنای خدای تبارک و تعالی منافات نداشته باشد.
با این حال، جمعی از دانشمندان
اهل سنت به استناد بعضی از
احادیث ضعیف و پارهای از آیات متشابه اصرار بر این دارند که خداوند در
قیامت با همین چشم دیده میشود و در قالب جسمی درمیآید و دارای رنگ و مکان است و بعضاً آیۀ مورد بحث را ناظر به این معنا دانستهاند و شاید توجه به این حقیقت ندارند که چه
مفاسد و مشکلاتی از این رهگذر به وجود میآید.
البته مشاهده خداوند با
چشم دل هم در این
جهان ممکن است و هم در جهان دیگر و مسلماً در قیامت که ذات پاک او ظهور و بروز قویتری دارد، این مشاهده قویتر خواهد بود.
بنابراین، جسمانی نبودن خداوند یک ضرورت عقلی و نقلی است.
پایگاه اسلام کوئیست.