تجربه مرگ
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: مرگ، تجربه مرگ، ملکالموت.
پرسش: افرادی که تجربه مرگ را به صورت موقت حس کردهاند، چرا در بیان وقایعی که دیدهاند، سخنی از ملاقات ملکالموت نیست؟
پاسخ: از منظر
قرآن و روایات معصومین (علیهمالسلام)
مرگ عبارت است از انتقال جان و
روح انسان به عالم دیگر و تا این انتقال صورت نپذیرد، مرگ محقق نمیشود.
پس در معارف دینی ما، آنچه با مرگ صورت میپذیرد، انتقال حقیقت انسانی از
دنیا به
برزخ است. ممکن است به واسطه عوارضی که برای انسان پیش میآید، اختلالاتی در سیستم داخلی بدن به وجود بیاید و برای مدتی هم
قلب از کار بیفتد، صِرف ایست قلبی، دلیل بر مردن شخص نیست. حتی از نظر پزشکان نیز مرگ بر این چنین حالاتی گفته نمیشود.
پس بر این اساس، داستانهایی که در این باره گفته میشود، منطبق بر تعریف مرگ نیستند و لذا توقعی هم نباید برود تا اینگونه افراد خبری از ملاقات
فرشتگان مرگ یا وقایعی که پس از مرگ برای هر انسانی صورت میپذیرد بازگو کنند؛ بلکه اینچنین ادعاهایی (بنا بر فرض صحت) مانند حالات شهودی است که گاهی برای بعضی افراد صورت میپذیرد، درست شبیه خواب صادقی که همه، آن را
تجربه کردهایم؛ در نتیجه گرچه مشاهداتی درست است، ولی مرگ واقعی نیست.
ابتدا لازم است تعریفی از مرگ ارائه بدهیم تا معلوم شود این چنین خاطراتی که بیان میشود بر تعریف مرگ منطبق هستند یا نه؟
از منظر
قرآن کریم و
روایات معصومین (علیهمالسلام) مرگ عبارت است از انتقال جان و
روح انسان به عالم دیگر و تا این انتقال صورت نپذیرد، مرگ محقق نمیشود.
در
سوره مبارکه ق
آیه ۱۹ میخوانیم: «
وَجَاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِکَ مَا کُنْتَ مِنْهُ تَحِیدُ»؛ «هنگام بیهوشی و سختی مرگ به
حق و حقیقت فرا رسید همان مرگی که از آن دوری میجستید».
علامه طباطبایی (رحمةاللهعلیه) پیرامون همین آیه میفرماید:
«مرگی که خدای سبحان آن را به
حق» وصف نموده، نه آن بیحسی و بیحرکتی زوال زندگیای است که به دید ظاهری ما درآید؛ بلکه بازگشتی است به سوی او که به خروج از نشأه دنیا و ورود به نشئه دیگر (آخرت) محقق میگردد. (به این منبع رجوع شود:
)
و در حدیثی که از
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده، حضرت میفرماید:
«برای بقا
خلق شدهاید، نه برای نابودی و
فنا و با مرگ شما از دنیایی به دنیای دیگر منتقل میشوید». (به این منبع رجوع شود:
)
پس در
معارف دینی ما، آنچه با مرگ صورت میپذیرد، انتقال
حقیقت انسانی از دنیا به برزخ است. ممکن است به واسطه عوارضی که برای انسان پیش میآید، اختلالاتی در سیستم داخلی بدن به وجود بیاید و برای مدتی هم قلب از کار بیفتد، صِرف ایست قلبی دلیل بر مردن شخص نیست. حتی از نظر پزشکان نیز مرگ بر این چنین حالاتی گفته نمیشود.
دکتر «ریموند مودی» میگوید:
بر طبق تعریف کلاسیک، مرگ عبارت است از حالتی که بازگشت از آن امکانپذیر نیست؛ لذا آن را بازگشتناپذیر مینامند. بنابراین چون همه کسانی که تجربیات نزدیک با مرگ داشتهاند، از مرگ بازگشتهاند، نتیجه میشود که آنها هرگز به طور واقعی نمرده بودند. آنچه رخ میدهد این است که برخی معیارهای مرگ در آنها تحقق یافته است؛ به عنوان مثال
قلب آنها برای مدتی کار نمیکند در موارد مشخصی حتی امواج مغزی نیز قطع میشوند و یکباره هم مجدداً شروع میشود ... اگرچه آنها با مرگ خیلی نزدیک هستند، اما از لحاظ تعریف کلاسیک آنها هنوز به مرگ نرسیدهاند. (به این منبع رجوع شود:
) (به نقل از:
)
پس طبق تعریفی که از مرگ بیان کردیم، معلوم میشود اینچنین داستانهایی منطبق بر تعریف
مرگ نیستند و لذا توقعی هم نباید برود تا اینگونه افراد خبری از ملاقات
فرشتگان مرگ یا وقایعی که پس از مرگ برای هر انسانی صورت میپذیرد بازگو کنند؛ بلکه این چنین ادعاهایی (بنا بر فرض صحت) مانند حالات شهودی است که گاهی برای بعضی افراد صورت میپذیرد، درست شبیه خواب صادقی که همه، آن را
تجربه کردهایم؛ در نتیجه گرچه مشاهداتی درست است، ولی مرگ واقعی نیست.
۱. معاد، شهید مطهری، صدرا، تهران.
۲. معادشناسی، ج۱ و ۲، علامه طهرانی.
۳. تفسیر موضوعی، ج۱۴، صورت و سیرت انسان در قرآن، ص۲۱۵ - ۲۲۰، آیتالله جوادی آملی.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تجربه مرگ»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۶/۰۷.