بدعت در اسلام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: بدعت، اسلام،
اهل سنت، علمای
شیعه.
پرسش: مفهوم
بدعت را در
اسلام توضیح دهید. چه اعمال و قوانینی از نوع بدعت
حرام و چه قوانینی از قسم نوآوری محسوب میشوند؟ و تلقی علمای مذهب جعفری در این باب چه فرقهایی با تلقی مذاهب چهارگانه اهل سنت و فرقه وهابی دارد؟
پاسخ: بدعت در لغت به معنای کار نو و بیسابقه است و در اصطلاح شرعی به معنای نسبت دادن چیزی به دین؛ درحالیکه در واقع مطابق با هیچیک از دستورات کلی
دین و
شریعت نباشد.
براساس این معنا بسیاری از رفتارهای مسلمانان در صورتی که آن را به دین نسبت ندهند یا به اعتباری زیرمجموعه یکی از برنامههای کلی اسلام باشد، از دایره بدعت خارج است و حرمتی ندارد.
بعضی از فرقهها (
وهابیت و تا حدی حنبلیها) انجام دادن هر عمل دینی که دقیقاً از پیامبر و خلفای سلف او نقل نشده باشد را حرام و بدعت میشمارند و بدین ترتیب بسیاری از فرق دیگر مسلمانان را بدعتگذار و حتی
مشرک میدانند. شیعه و مذاهب دیگر اهل سنت با این زیادهروی مخالفاند.
بدعت در لغت به معنای کار نو و بیسابقه است. همانطور که در
قرآن آمده است: «
بَدِیعُ السَّمَوتِ وَالاََرضِ»؛ «هستیبخش
آسمان ها و
زمین اوست».
بدعت در اصطلاح به معنای " ادخال مالیس من الدین فی الدین" است؛ یعنی نسبت دادن چیزی به دین؛ درحالیکه در واقع جزء
دین و
شریعت نیست.
درباره تعریف اصطلاحی بدعت دو نکته مورد توجه است:
بدعت نوعی تصرف در دین، از طریق افزودن یا کاستن شریعت است. بنابراین آنجا که نوآوری، ربطی به دین و شریعت نداشته باشد، بلکه بهعنوان یک مسئله عرفی و عادی انجام گیرد، بدعت نخواهد بود؛ مثلاً اگر ملتی یک روز خاص را برای خود بهعنوان روز جشن و شادی معین کند، اما نه به این قصد که شرع چنین دستوری داده است، چنین کاری بدعت نیست؛ هرچند بایستی حلیت و حرمت آن از جهات دیگری مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
از اینجا روشن میشود که بسیاری از نوآوریهای بشری در زمینه
هنر،
ورزش،
صنعت و ... از قلمرو بدعت اصطلاحی بیرون بوده و آنچه درباره آنها مطرح است، مسئله حلال و حرام بودن آنها از جهات دیگر است که خود ملاک و مقیاس خاص خویش را دارد.
منظور از امر تازه و بیسابقه در
دین، این است که با هیچیک از قوانین و مقررات جزئی و کلی اسلام هماهنگی و سازگاری نداشته باشد و نتوان مقررات کلی اسلام را بر مصادیق جدید و تازه تطبیق کرد.
توضیح اینکه: اساس بدعت در
شرع به این نکته باز میگردد که چیزی را بهعنوان یک امر شرعی که دین به آن فرمان داده به کار برند، درحالیکه برای مشروعیت آن، اصل یا ضابطهای در شرع وجود نداشته باشد؛ ولی هرگاه کاری را که
انسان بهعنوان یک عمل دینی انجام میدهد و دلیل شرعی (بهصورت خاص، یا کلی و عام) بر مشروعیت آن وجود داشته باشد، آن عمل بدعت نخواهد بود. از بیان فوق، بسیاری از شبهات واهی که بر دست و پای برخی از افراد پیچیده است حل میشود. برای نمونه، انبوه مسلمانان
جهان روز میلاد
پیامبر اکرم ـ صلی
اللهعلیهوآله ـ را جشن میگیرند و گروهی این امر را بدعت مینامند! درحالیکه طبق آنچه گفتیم، هرگز ملاک بدعت بر آن صادق نیست؛ زیرا به فرض هم که این نوع تکریم و اظهار محبت، در شرع وارد نشده باشد؛ ولی اظهار
محبت به پیامبر گرامی اسلام ـ صلی
اللهعلیهوآله ـ و خاندان او ـ علیهمالسلام ـ یکی از اصول مسلم اسلام است که اینگونه جشنها و احتفالات مذهبی جلوه و مظهری از آن اصل کلی است.
هیچ کدام از مذاهب اسلامی در حرمت شدید بدعت (داخل کردن چیزهایی که از دین نیست در دین) تردید نکردهاند.
مرحوم نراقی (ره) از
علما ی بزرگوار شیعه میفرماید: «حرمت بدعت مورد اتفاق امت اسلام است؛ بلکه اصل حرمت آن ضروری دین و ملت است.»
دلیل عمده حرمت، روایات مستفیض، بلکه متواتری است که شیعه و
اهل سنت از پیامبر خدا ـ صلی
اللهعلیهوآله ـ نقل کردهاند که فرمودند: (ایجاد هر امری که سابقه در دین نداشته،
بدعت است و هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی در
آتش است».
با اینکه تمام مذاهب اسلامی بدعت را حرام میدانند، لیکن چون ماهیت آن بهدرستی روشن نشده، بهعنوان
مبارزه با آن، گاه راه
افراط و گاه
تفریط پیموده شده و مسلمانان گاه به تکفیر و تفسیق یکدیگر پرداختهاند.
گروهی انجام دادن هر
عمل عبادی را که در زمان پیامبر ـ صلی
اللهعلیهوآله ـ و خلفا انجام نمیشده، بدعت و حرام میدانند و معتقدند که از انجام دادن چنین اعمالی باید پرهیز کرد.
یکی از دانشمندان معروف حنبلی،
علم کلام را بدعت میدانست و آن را منشأ همه بدعتها و گمراهیها میشمرد.
او چنین مینویسد: «هرگونه علمی که بندگان از علوم باطنی ادعا کنند که در
کتاب و
سنت یافت نشود، بدعت و گمراهی است و کسی
حق ندارد بدان عمل، و مردم را به آن دعوت کند.» او مسلمانان را به بازگشت به دین عتیق بهگونهای که در روزگار سه
خلیفه اول رایج بود، فرا میخواند.
این عقاید افراطی بعداً تا حدی در نظریات ابن تیمیه و پس از او توسط محمد بن عبدالوهاب تقویت شد و به آنجا انجامید که طبق نظرات آنها بسیاری از مسلمانان بدعتگذار و حتی مشرک معرفی شدند. سلیمان بن سحمان النجدی، نواده محمد بن عبدالوهاب، در مورد بدعتهای رایج در میان مسلمانان نوشته است: «محرابهای چهارگانه در
مسجد ها که برای هر یک از امامان چهار
مذهب (حنفی، حنبلی، شافعی و مالکی) ساخته میشود، بدعت است. همچنین خواندن
قرآن با صدای بلند، درود فرستادن بر پیامبر اسلام صلی
اللهعلیهوآله، خواندن ذکر یا
دعا یی بعد از
اذان و در
شب جمعه و شبهای
ماه رمضان و شب
عید فطر و
عید قربان، تشکیل اجتماع برای بزرگداشت تولدها و وفیات بزرگان دین و خواندن قصیدههای مولودیه با لحنهای مخصوص، مخلوط کردن
شعر ها با درود بر پیامبر و با ذکرها و
قرائت قرآن و خواندن آنها بعد از
نماز تراویج ،
تسبیح به دست گرفتن برای گفتن ذکر، بلند کردن صدا به ذکر «
لا اله الا الله» هنگام
تشییع جنازه و هنگام پاشیدن
آب روی
قبر، پوشیدن لباسهای بلند درویشی، آویختن
شمشیر و
پرچم در حسینیهها و مکانهایی که مجالس برپا میشود. طنبور و دایره زدن و هر چه مانند اینها، صدا داشته باشد (مانند شیپور، تکرار لفظ جلاله و اسمای دیگر خدا و ...) بدعت شمرده میشود.
این افراطها باعث کشتار و
قتل عام بسیاری از مسلمانان گشت.
در جواب چنین عقیدهای (عقیده بالا) میگوییم: اگر با چنین دید بستهای به احکام شرع نگاه کنیم، نباید هیچ تغییری را در زندگی دینی و دنیایی مسلمانان بپذیریم. باید با همان لباس صدر اسلام
نماز بخوانیم، همان فکرهایی که آنان به ذهنشان میرسید، به ذهن ما برسد و همانگونه که آنان به زندهها یا اموات خود احترام میگذاشتند، ما هم ادای احترام کنیم. واضح است که اینطور دینداری به نظر هیچ
عالم دینی صحیح نیست. علمای شیعه و تمام فرق دیگر اهل سنت با این جمودها و زیادهرویها مخالفت کرده و به نقد آن در کتب خود پرداختهاند.
بر این اساس
علما ی شیعه و برخی از علمای اهل سنت، بدعت را به دو قسم حرام و غیر حرام تقسیم کردهاند.
مرحوم صاحب جواهر (ره) میگوید: عدهای مثل محقق و شیخ طوسی فرمودهاند:"... بدعت شامل حرام و غیر حرام میشود."
از شافعی نیز نقل شده که گفته است، بدعت دوگونه است: پسندیده و ناپسند. بدعتی که موافق سنت باشد، شایسته و بدعتی که مخالف باشد، ناشایست است.
علامه مجلسی،
عالم بزرگ شیعی میگوید: « بدعت در شرع، چیزی است که پس از رسول گرامی حادت شده (بهعنوان دین قلمداد شده) و دلیل شرعی خاص یا عامی نیز بر جواز آن در کار نباشد».
مرحوم نراقی (ره) نیز این دیدگاه را پذیرفته و نوشته است: «بدعت عملی است که غیر
شارع بدون دلیل و مدرک شرعی، آن را برای دیگران، بهصورت یک عمل شرعی وانمود کند؛ اما اگر عملی از ناحیه شرع ثابت نشده باشد و آن
عمل را کسی انجام دهد، بدون ارائه بهصورت یک عمل شرعی، آن عمل از جهت بدعت حرام نخواهد بود؛ گرچه ممکن است از جهت دیگری حرام باشد».
شاطبی از فقیهان اهل سنت نیز، همین نظر را دارد و میگوید: «
بدعت، طریقهای است در
دین که اختراع شده و اصلی در
شریعت ندارد؛ ولیکن در صورت، مشابه با شریعت است و بهعنوان یک امر شرعی وانمود میشود».
بنابراین اگر مسلمانی اعمالی را انجام دهد که هیچگونه سابقهای در دین نداشته باشند، به شرط آنکه آن
اعمال را به دین منسوب نکند و از دین نداند، بدعت نخواهد بود.
پایگاه اسلام کوئست.