اهمیت ظاهر در ازدواج
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: زیبایی ظاهری،
ازدواج .
پرسش: زیبایی ظاهری چقدر در ازدواج مهم است:(هم
دختر و هم
پسر )
پاسخ: سؤال شما که در مورد شریک
زندگی است، نشانه فهم خود شما نسبت به زندگی و نقش مؤثر زوجها بر
سعادت و یا
شقاوت همدیگر است. بسیاری از زوجهایی که کارشان با
مشاجره ،
طلاق و... کشیده شد به
ملاکهای انتخاب همسر ، تحقیق، گفتگو و بررسیهای زمینههای مشترک و متفاوت همدیگر اهمیت ندادهاند. امیدواریم که با بیان مطالب زیر و در ضمن آن پاسخ به هر دو پرسش شما توانسته باشیم راه گشای شما باشیم.
برخی از ملاکهای ازدواج ملاکهای اساسی برای ازدواج هستند از جمله آنها:
۱.
تدیّن و
ایمان . ۲.
اخلاق نیکو. ۳.
شرافت و
اصالت خانوادگی . ۴.
عقل .
این ملاکها نقش مهمی در ازدواج دارند به عنوان مثال میتوان نقش آنها را به پی و فنداسیون ساختمان تشبیه کرد و روشن کرد که خانه بدون پی و شالوده دوام نخواهد داشت: شخصی نزد یکی از
معصومین علیهمالسلام آمد وگفت برای دخترم
خواستگار آمده چه کنم
امام فرمودند ببیند ایمان و اخلاق خوب دارد. اگر دارد دخترت را به او بده. آری کسی که ایمان دارد در زندگی مشترک خود سعی دارد همیشه دستورات
خدا را اجرا کند از
ظلم به شریک خود پرهیز کند. و اگر همسرش دچار اشتباه و خطایی شد بخاطر خدا
گذشت و
صبر می کند شخص با ایمان ازدواج را امر مقدسی میداند که با آن ایمانش را حفظ کرده است. در روایت داریم کسی که برای مال کسی با او ازدواج کند
خداوند او را به حال خودش وا میگذارد و اگر فقط بخاطر زیباییاش با او ازدواج کند از او ناخوشایند خواهد شد و اگر به خاطر
دین و ایمانش با ازدواج کند خداوند همه آن ( امتیازات) را برایش فراهم خواهد کرد.
ملاکهای فرعی ازدواج بسیار مهماند ولی درجه اهمیت آنها به اهمیت ملاکهای اصلی و کلیدی نمیرسد کار آنها مثل دیوارهای ساختمان است که بر روی پی (ملاکهای اصلی) قرار میگیرند برخی از این ملاکهای فرعی از این قرار است. ۱. سلامت جسم و روح. ۲. زیبایی ۳.
تحصیلات . ۴. کفو و همتایی زوجها.
در امر ازدواج رعایت همتایی و تناسب بسیار اهمیت دارد. علت عمده بیشتر ناهنجاریها و آشوبزدگیهای زندگی
خانواده « عدم تناسب» و « ناهماهنگی» بین
زن و
شوهر است پس باید با تحقیق از
دوستان ، هم کلاسیها، همسایهها، اقوام و...
مشورت و
مشاوره ازدواج و گفتگوهای تلفنی و حضوری و مکاتبه (که اگر به قصد ازدواج باشد و با هماهنگی
والدین زوج باشد بدون اشکال است) سعی شود تناسب و هماهنگیهای دو زوج بررسی شود هر قدر تناسب و هماهنگی بیشتر باشد در زندگی آینده تفاهم بیشتری وجود خواهد داشت و اگر هماهنگی بسیار اندک است بهتر است که ازدواج شکل نگیرد، بودند بسیاری از پسرها و دخترها که تنها با چند جمله شیفته هم شدند و پس از چند صباحی اختلافاتشان آشکار گشت و سر از
طلاق در آوردند.
دو زوج در چه چیزهایی باید تناسب داشته باشند.
۱. همتایی ایمانی و دینی: البته اگر کسی از خود مطمئن باشد و بداند که با ازدواجش میتواند یک غیر متدین را دیندار کند درست او را بگیرد خود از دین به بیراهه نرود میتوان با غیرمتدین ازدواج کند. ۲. همتایی در
فرهنگ . ۳. همتایی در
اخلاق . ۴. همتایی در تحصیلات. ۵. همتایی جسمی و جنسی (یکی
سردمزاج نباشد یکی خیلی
گرم مزاج یا یکی قوی و بلند نباشد یکی خیلی کوتاه و ضعیف) ۶. همتایی در سن (بهتر است اختلاف ۵-۴ سال باشد) ۷. تناسب در مال: خانواده یکی ثروتمند نباشد یکی
فقیر در این ازدواج خانواده فقیر در رنج خواهد بود. امّا نسبت به خود
جوان ، اگر مشغول کار باشند و درآمد متوسطی داشته باشند مشکل ساز نیست اغلب زوجهای جوان در شروع
زندگی با این مشکلات روبرو هستند (درآمد پایین، مسکن اجارهای و...) که این با
پشتکار و تلاش و
توکل به خدا حل میشود آنچه مهم است این است که نباید آنقدر انتظار بالا داشته باشیم و نه اینکه رضایت دهیم بدون داشتن هیچ کاری ازدواج سر بگیرد. ۸. تناسب خانوادگی (هر دو خانواده از لحاظ روحی، اخلاقی، جسمی،
عقلی تناسب داشته باشند.) ۹. تناسب سیاسی. ۱۰. تناسب اجتماعی (اینگونه نباشد که یکی فقط دوست داشته باشد در منزل باشد از اجتماع دور باشد به کارهای فکری
تمرکز داشته باشد و دیگری دوست داشته باشد با همه رفت و آمد کند اهل بگو و بخند باشد و... ۱۱. تناسب در زیبایی:
توجه به توازن و تناسب در زیبایی صورت، اندام و قیافه ظاهری بسیار مهم است اگر یکی خیلی زیبا و خوش اندام باشد و دیگری زشت صورت و بد اندام احتمال به وجود آمدن ناراحتی و مشکل برای هر دو و عقدهای روانی و عقده محرومیت جنسی و انحراف و
بیعفتی و
حسرت برای فرد زیبا وجود دارد.
در برخی از ازدواجهای ناموفق میبینیم که یکی بخاطر احساساتش سریع تصمیم گرفته مثلاً همسری که زیبایی ظاهری خوبی داشته با خود گفته خوب نیست آن طرف مقابلم ناراحت مشکل جسمی و نازیبایی خود باشد و این افراد البته میگویند بخاطر
خدا نه
هوس با او ازدواج میکنم اما پس از ازدواج وقتی زندگیای مشترک آنها شروع میشود و واقع بینانهتر به زندگی نگاه میکنند از تصمیم خود منصرف میشوند و شروع به ناسازگاری میکنند اگر این تناسبها رعایت شود دیگر این مشکلات به وجود نمیآیند. البته نمیگویم که غیرممکن است که فرد از
ایمان بسیار قوی (دقت شود ایمان بسیار قوی باز هم تکرار میکنم ایمان قوی) برخوردار باشد ممکن است واقعاً بتواند پس از ازدواج با یک نفر از خودش از نظر زیبایی بسیار فاصله دارد ازدواج کند و بخاطر خدا تا آخر عمر هم دم نزند
( ایمان همراه زیبائی نسبی مناسب است) .
در ازدواج موفق
انسان نباید از ملاکهای کلیدی کوتاه بیاید یعنی حتماً همسرش را واجد آن ملاکها بداند اما نسبت به غیر آنها معدل گیری کند یعنی با در نظر گرفتن همه ملاکها به او نمره بدهد که آیا او متناسب با من است یا نه اگر بود جواب مثبت بدهد.
در مورد ازدواج نباید انتظار داشته باشیم فقط طرف مقابل ما صفات بسیار عالی داشته باشد بلکه باید خود را نیز در نظر داشته باشیم و تناسبها را نسبت به خودمان بسنجیم.
گاهی
ایمان و صفات خوب یک نفر آن قدر جلوه دارد که روی نازیبایی او را میگیرد یعنی معدل او مثلاً ۱۸ است چون در زیبایی ۱۲ گرفته امّا در بقیه صفاتش نمرات بالایی گرفته این معدل بالا روی این زیبایی کمتر را میپوشاند از مجنون اشکال گرفتند که چرا به لیلی که زیاد هم زیبا نیست دل بستهای و شیدای او شدهای مجنون گفت لیلی مثل کوزه پر از شراب (صفات نیکو و سیرتهای باطنی عالی است) عشق نوشیدن جرعه جرعه از صفات عالی او مرا مست خودش کرده است نه صورت ظاهری او؛ شما در واقع از این کوزه تنها شکل سفالی آن را میبینید و از درون و باطن آن بیخبرید (اگر بر دیده مجنون نشینی به غیر از خوبی لیلی نبینی).
در ازدواج باید به نکات اصلی بسیار اهمیت بدهیم و نکات دیگر اگرچه مثل معیارهای کلیدی نیست امّا نمیتوان از آنها نیز غافل بود ولی نباید ملاکهای فرعی را به عنوان اصل نگاه کرد به عنوان مثال نباید به زیبایی به عنوان یک معیار اصلی نگاه کرد،
چرا که زیبایی در سن جوانی باقی میماند و با زوال آن نیز زندگی رو به سردی پیدا میکند ولی
ایمان و
اخلاق نیکو تا ابد پایدار است. در
انتخاب همسر نباید به یک بعد نگاه کردن باید بین صفات او معدل گیری کنیم اگر که معیارهای اصلی او معدل او را بالا کشید به نظر مورد مناسبی برای ازدواج میباشد،
)چرا که اغلب از نظر زیبایی متوسط هستند عدهای خیلی کم یا خیلی بدقیافهاند یا خیلی زیبا) گاهی ممکن است فردی دیگر پیدا شود که معیار اصلی ( ایمان،
عفت ، اخلاق) را نداشته باشد ولی زیباییاش بالا باشد که این فرد شایسته همسری را ندارد چون معیار اصلی اخلاق و ایمان را ندارد.
• انتخاب همسر، آیت الله امینی، سازمان تبلیغات اسلامی.
• جوانان و انتخاب همسر، علی اکبر مظاهری، انتشارات پاسایان.
اندیشه قم.