• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اقسام عصمت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: عصمت، عصمت در مقام دریافت و ابلاغ وحی، عصمت از انجام گناه، عصمت در اعتقادات، عصمت از خطا و نسیان.
پرسش: اقسام عصمت را ذکر کنید؟
پاسخ: در مورد عصمت در علم کلام اقسام و مراتبی ذکر شده و هر یک از آنها مورد بحث و کنکاش متکلمین قرار گرفته است که به طور خلاصه به ذکر این اقسام و بحثهای مربوط به هر یک پرداخته می‌شود.



عصمت در لغت از ریشه عصم است که به معنی امساک و خوددارای و منع است.
[۱] ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، ماده ع‌ص‌م
در اصطلاح علم کلام، قوه‌ای است که انسان را از واقع شدن در گناه و خط منع می‌کند و گاهی تعریف شده به اینکه لطفی است که خداوند در حق بنده خویش انجام می‌دهد به طوری که دیگر انگیزه‌ای برای ترک طاعت و انجام گناه _ با اینکه قدرت بر انجام آندو دارد ‌_ باقی می‌ماند.
[۲] سبحانی،‌ جعفر، الالهیات، قم، موسسه امام صادق(ع)، چاپ ششم، ۱۳۸۴، ج۳، ص۱۵۸



پیش از شروع بحث این قسم از عصمت،‌ لازم است توضیحی پیرامون دو واژه تلقی و ابلاغ داده شود:
تلقی به معنای «دریافت کردن» می‌باشد. منظور از عصمت در مقام تلقی وحی این است که پیامبر، وحی را همانطور که در لوح و خزانه علم الهی است، بدون کم و زیاد، دریافت می‌کند و در این میان نه شیاطین می‌توانند در آن تصرف کنند؛ نه فرشتگانی که واسطه در رساندن پیام خداوند می‌باشند مرتکب خطا می‌گردند و نه ابزار ادراکی پیامبر در فهم و دریافت کامل آن به اشتباه می‌رود.
ابلاغ در لغت به معنای «رساندن» است. و مراد از عصمت در مقام ابلاغ وحی این است که پیامبر همان مطالبی را که تلقی و دریافت کرده، بدون هیچ افزودن و کاستن به مردم برساند. یعنینه پیامبر دچار خطا و یا تحریف عمدی آن شود و نه شیاطین در موقع تبلیغ پیامبر، دخالت کرده و مثلا با صدایی شبیه صدای پیامبر، مطالبی را به آیات الهی بیفزایند.
مساله عصمت انبیا در مقام تلقی و ابلاغ وحی، تقریبا مورد پذیرش همه طوایف مسلمین قرار گرفته است.
[۳] الالهیات،‌ همان، ص۱۸۳





۳.۱ - تامین هدف بعثت

از طرفی انسان موجودی کمال‌جوست که به دنبال کمال و سعادت شایته خویش است و از طرف دیگر ابزارهای شناختی انسان یعنی حس و عقل،‌ در تشخیص راههای رسیدن به کمال و سعادت واقعی، محدودند. از این رو حتما باید راه دیگری در اختیار بشر قرار گیرد تا در کنار حس و عقل، انسان را به سعادت واقعی رهنمون سازد و آن، راه وحی و نبوت است. حال اگر خداوند نخواهد پیام خویش را که در قالب وحی به پیامبران می‌رساند، در هنگام دریافت و ابلاغ پیامبر محفوظ نگاه دارد هدف خداوند از ارسال وحی به آدمیان، که همان ارائه راه کمال و سعادت است، زیر سئوال رفته و تامین نخواهد شد.
[۴] مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، تهران،‌ سازمان تبلیغات، چاپ دهم، ۱۳۷۳، ج۱، صص۲۳۲-۲۳۴‌


۳.۲ - اعطای معجزه به پیامبران

اعطای معجزه به پیامبران از ناحیه خداوند، عقلا دلالت می‌کند بر اینکه دروغ در آنچه انبیا به خداوند نسبت می‌دهند، راه ندارد. چون اعطای معجزه به یک شخص به منزله تایید و تصدیق او در گفتارش می‌باشد. حال اگر قرار باشد انبیا به دروغ چیزی را به خداوند نسبت دهند، تایید چنین پیامبری با معجزه،‌در حکم تصدیق نمودن شخص دروغگوست و تصدیق دروغگو قبیح و ناپسند است و از خدای حکیم کار قبیح سر نمی‌زند.
[۵] یوسفیان، حسن و شریفی، احمدحسین، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، صص۱۰۱-۱۰۲



در زمینه عصمت انبیا از گناهان کبیره و صغیره اختلافات فراوانی میان متکلمان اسلامی وجود دارد که عمده انها را می‌توان در چهار نظریه خلاصه کرد:

۴.۱ - نظریه حشویه

این گروه ارتکاب گناهان کبیره و صغیره را چه قبل از بعثت و چه بعد از آن برای انبیا جایز می‌دانند.

۴.۲ - نظریه اشاعره

اینان معتقدند که انبیا بعد از مبعوث شدن به رسالت از این امور معصومند: گناهان کبیره به طور کلی، گناهان پست صغیره مثل دزدیدن یک حبه گندم.
همچنین ارتکاب عمدی گناهان صغیره‌ای که پست محسوب نمی‌شوند. اما قبل از بعثت حتی از گناه کبیره نیز معصوم نمی‌باشند.

۴.۳ - نظریه معتزله

برخی از معتزله معتقدند که انبیا از تمامی گناهان کبیره بعد از بعثت معصومند ولی قبل از بعثت معصوم نیستند. برخی نیز گفته‌اند: پیامبران نسبت به انجام گناه کبیره چه قبل از بعثت و چه بعد از بعثت و همچنین گناهان صغیره‌ای که پست و مورد تنفر عموم است،‌ معصوم می‌باشند.

۴.۴ - نظریه امامیه

علمای شیعه معتقدند که پیامبران از تمامی گناهان کبیر ه و صغیره،‌ از زمان طفولیت تا آخر عمر معصومند.
[۶] الالهیات، همان، ج۳،‌ صص۱۶۵-۱۶۶





۵.۱ - نقض غرض

هدف اصلی از بعثت پیامبران راهنمایی بشر بسوی حقایق و وظایفی است که خدای متعال برای انسانها تعیین فرموده است و اینها در حقیقت نمایندگان الهی در میان بشر هستند که باید دیگران را به راه راست هدایت کنند. حال اگر چنین نمایندگان و سفیرانی پایبند به دستورات الهی نباشند و خودشان برخلاف محتوای رسالتشان عمل کنند مردم رفتار ایشان را بیانی مناقض با گفتارشان تلقی می‌کنند و دیگر به گفتارشان هم اعتماد لازم را پیدا نمی‌کنند و در نتیجه هدف از بغثت ایشان بطور کامل، ‌تحقق نخواهد یافت. پس حکمت و لطف الهی اقتضا دارد که پیامبران افرادی پاک و معصوم از گناه باشند.

۵.۲ - تربیت

پیامبران علاوه بر اینکه موظفند محتوای وحی و رسالت خود را به مردم ابلاغ کنند و راه راست را به ایشان نشان دهند همچنین وظیفه دارند که به تزکیه و تربیت مردم بپردازند و کسی که از نظر رفتار، نقصها و کمبودهایی داشته باشند گفتارش هم تاثیر مطلوب را نمی‌بخشد. پس هنگامی هدف اهی از بعثت پیامبران بعنوان مربیان جامعه بطور کامل تحقق می‌یابد که ایشان از هر گونه لغزشی در گفتار و کردارشان مصون باشند.
[۷] آموزش عقاید، همان، صص۲۴۳-۲۴۴



آیا انبیای الهی پیش و پس از احراز مقام نبوت،‌ موحد و خداپرست بوده‌اند. در پاسخ به این پرسش نظرات مختلفی ارائه شده که در مجموع می‌توان به سه نظریه اشاره کرد:

۴.۱ - نظریه حشویه

از اعتقادات ازارقه، که گروهی از خوارج نهروان می‌باشند، آن است که اگر مسلمانی مرتکب گناه کبیره شود به طور کلی از دایره اسلام خارج شده، جزو کفار و مشرکین محسوب می‌گردد و از طرفی دیگر انبیا را از ارتکاب گناهان کبیره معصوم نمی‌دانند. با ضمیمه کردن این دو اصل به یکدیگر،‌می‌توان معصوم ندانستن انبیا از کفر را به ازارقه نسبت داد.

۴.۱ - نظریه حشویه

عده‌ای از این گروه معتقدند که شرک انبیا قبل از نبوت ممکن است چنانچه پیامبر اسلام (ص) قبل از بعثت کافر بوده و اعتقادی به خداوند نداشته است به دلیل آیه شریفه «و وجدک ضالا فهدی»

۶.۳ - نظریه مشهور

عقیده شیعه امامیه و اکثر قریب به اتفاق فرقه‌های اسلامی این است که تمامی انبیا پیش و پس از بعثت، موحد و خداپرست بوده‌اند و طبیعتا پیامبر اسلام هم که افضل انبیا است از این حکم مستثنی نیست.
[۸] پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، همان،‌ صص۱۴۹-۱۵۰



بدین جهت که مساله عصمت از شرک و سایر انحرافات اخلاقی، شاخه‌ای از مساله عصمت از گناهان می‌باشد، دلایل عصمت از گناهان همچون نقض غرض بعثت و تربیت که قبلا گفته شد، شامل این بخش از عصمت نیز می‌شود.


نوع چهارم از عصمت،‌ مصونیت از خطا و سهو و نسیان در انجام تکالیف دینی و تطبیق قوانین شرعی بر امور خاص و نیز مصونیت از خطا در تمام اعمال فردی و اجتماعی است. واجد چنین عصمتی هیچگاه در انجام تکالیف شرعی،‌ داوری و قضاوت بین مردم و همچنین در محاسبات، ارزیابی‌ها و داوریهای شخصی خود دچار خطا و نسیان و اشتباه نمی‌شود.
متکلمان در اثبات این قسم از عصمت اختلاف دارند. عموم متکلمان غیرامامیه برخورداری پیامبران را از این نوع از عصمت لازم نمی‌دانند. در طرف مقابل بیشتر متکلمان و علمای امامیه پیامبران را دارای این نوع از عصمت می‌دانند.
[۹] سعیدی مهر، محمد،‌آموزش کلام اسلامی،‌ قم،‌طه،‌چاپ سوم،‌۱۳۸۳، ج۲،‌ص۸۱



تحقق کامل اهداف بعثت در گرو اطمینان و وثوق کامل مردم به اوست. از سوی دیگر خطای پیامبر در حوزه‌ای خارج از حوزه دریافت و تبلیغ وحی،‌حتی اگر مستقیما به ابلاغ رسالت او لطمه نزند ولی بر وثاقت او نزد مردم خدشه‌ای شدید وارد می‌کند به گونه‌ای که عموم مردم،‌با مشاهده خطا و سهو او در تطبیق قوانین و احکام دینی یا در امور فردی و اجتماعی، در عصمت او در ناحیه ابلاغ نیز تردید می‌کنند و این تردید با غایت مطلوب از بعثت پیامبران منافات دارد. بنابراین وصول به اهداف بعثت مقتضی وثاقت کامل پیامبر در میان مردم است زیرا از دست رفتن اعتیار او در یک حوزه، به سلب اعتبار در حوزه‌های دیگر می‌انجامد و در نتیجه حجت بر مردم تمام نمی‌شود.
[۱۰] آموزش کلام اسلامی، همان،‌ص۸۱

شهید مطهری در این زمینه می‌نویسد: مصونیت از اشتباه و خطا نتیجه و مولود نوع بینش پیامبران است اشتباه همواره از آنجا رخ می‌دهد که انسان به وسیله یک حق درونی یا بیرونی با واقعیتی ارتباط پیدا می‌کند و یک سلسله صورتهای ذهنی از آنها در ذهن خود تهیه می‌کند و با قوه عقل خود در آن صورتها تصرف کرده و در آنها تجزیه و ترکیب می‌کند در اینجا است که انسان گاهی در تطبیق و یا در ترتیب صورتهای ذهنی با واقعیت های خارجی خطا و اشتباه می‌کند امّا اگر انسان مستقیماً با واقعیت های عینی مواجه باشد و ادراک واقعیت عین اتصال با واقعیت باشد نه تنها یک صورت ذهنی از اتصال به واقعیت، در چنین جایی دیگر خطا و اشتباه معنی ندارد پیامبران الهی از درون خود با واقعیت هستی ارتباط اتصال دارند آنها انسانها‌یی هستند که از نظر آگاهیها در متن جریان واقعیت قرار می‌گیرند و باین هستی و ریشه وجود و جریانها متصل و یکی شوند، و دیگر از هرگونه اشتباه مصون و معصوم خواهند بود.
[۱۱] شیروانی، علی، معارف اسلامی در آثار شهید مطهری، ناشر معاونت امور اساتید و دروس اسلامی، ۱۳۷۷، چ چهارم، ص ۲۷۷.



۱. ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، ماده ع‌ص‌م
۲. سبحانی،‌ جعفر، الالهیات، قم، موسسه امام صادق(ع)، چاپ ششم، ۱۳۸۴، ج۳، ص۱۵۸
۳. الالهیات،‌ همان، ص۱۸۳
۴. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، تهران،‌ سازمان تبلیغات، چاپ دهم، ۱۳۷۳، ج۱، صص۲۳۲-۲۳۴‌
۵. یوسفیان، حسن و شریفی، احمدحسین، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، صص۱۰۱-۱۰۲
۶. الالهیات، همان، ج۳،‌ صص۱۶۵-۱۶۶
۷. آموزش عقاید، همان، صص۲۴۳-۲۴۴
۸. پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، همان،‌ صص۱۴۹-۱۵۰
۹. سعیدی مهر، محمد،‌آموزش کلام اسلامی،‌ قم،‌طه،‌چاپ سوم،‌۱۳۸۳، ج۲،‌ص۸۱
۱۰. آموزش کلام اسلامی، همان،‌ص۸۱
۱۱. شیروانی، علی، معارف اسلامی در آثار شهید مطهری، ناشر معاونت امور اساتید و دروس اسلامی، ۱۳۷۷، چ چهارم، ص ۲۷۷.



سایت پژوهه.    


رده‌های این صفحه : پیامبر شناسی | عصمت




جعبه ابزار