خرافات
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: خرافات، اساطیر.
پرسش: خرافات را از دیدگاه قرآن کریم توضیح دهید.
پاسخ:
قرآن کریم، از خرافات با عنوان «اساطیر» یاد کرده است. «اساطیر» به معنای «اباطیل» و سخنان بیهودهای است که هیچ پایه و اساسی ندارند
و مراد از «اساطیر»، نوشتههای
باطل، حکایتهای
دروغ، افسانههای بیاساس میباشد. «اساطیر» از ریشه «سطر» و جمع الجمع است و «اساطیر» به گفته
راغب جمع «اسطوره» است.
قرآن کریم، به مناسبتهای مختلف از «خرافات» با عنوان «اساطیر»، یاد کرده است؛ چنانکه میفرماید: «... یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هذا إِلاَّ أَساطِیرُ الْأَوَّلِین؛
... و
کافران میگویند اینها افسانههای پیشنیان است.
در جایی دیگر میفرماید: «لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاَّ أَساطِیرُ الْأَوَّلِین؛
این وعدهای است که به ما و پدرانمان از پیش داده شده، اینها همان افسانههای خرافی پیشینیان است».
و نیز در سورهها و
آیات دیگر مانند:
سوره انفال، ۳۱؛
۳۱؛
سوره نحل، ۲۴؛
سوره مؤمنون، ۸۳؛
سوره فرقان، ۵؛
سوره احقاف،۱۷؛
سوره قلم،۱۵؛
سوره مطففین،۱۳؛
کلمه «اساطیر» به معنای افسانهها و خرافات آمده است که غالباً از ناحیه
کفار و
مشرکان به
پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ و کتاب مقدس قرآن نسبت داده میشده است.
قرآن کریم، همواره با پدیده شوم خرافات مبارزه کرده و با سخنان و
اعمال، بیهوده مخالف است و در شرایطی بر
قلب پاک پیامبر گرامی ـ صلی الله علیه و آله ـ نازل شد که مسائل خرافی و بیاساس وافسانههای خیالی و بیپایه، جامعه آن روز
حجاز را به تسخیر خود درآورده بودند و مردم به شدت گرفتار خرافات و مسائل بیاساس
جاهلیت بودند و زنجیرهای
جهل و گرایش به افسانهها و اساطیر بر دست و پای آنها تنیده شده بود و به
زندگی پست و ذلت باری تن داده بودند. قرآن کریم، با
آیات نورانی خود، به تدریج پردههای جهل و خرافات را کنار زد و آنها را با واقعیات آشنا نمود؛ چنانکه میفرماید: «آنها که از فرستاده (
خدا) (و) پیامبر «
امی» پیروی میکنند، کسی که صفاتش را در
تورات و
انجیلی که نزدشان است مییابند و آنها را به معروف دستور میدهد و از منکر باز میدارد، پاکیزهها را برای آنها
حلال میشمرد، ناپاکیها را
تحریم میکند، و بارهای سنگین و زنجیرهایی را که بر آنها بود (از دست و پایشان) بر میدارد، آنکه به او
ایمان آورند و حمایتش کردند و یاریش نمودند و از نوری که با او نازل شده، پیروی کردند، آنان رستگاراناند».
در جایی دیگر میفرماید: «و (مشرکان) سهمی از آنچه
خداوند آفرید، از زراعت و چهارپایان برای او قرار دادند و گفتند ـ به گمان آنها ـ این مال خداست و این مال شرکای ما (یعنی
بتها) است، آنچه مال شرکای آنها بود به خدا نمیرسید، ولی آنچه
مال خدا بود به شرکایشان میرسید...».
و به این صورت به مطالب غیرواقعی و بیاساسی، مثل مقدس بودن بتها و اعتقاد به اینکه آنها میتوانند حاجات آنها را برآورده سازند و یا با
غضب خود خساراتی را بر آنها وارد نمایند.!! خرافات، اساطیر و اباطیل در هر جامعهای میتواند تأثیرات بسیار منفی و ناهنجاری را به دنبال داشته باشد. عقب ماندگی از جهات مختلف، رکود، بیهویتی،
انحرافات اخلاقی و عقیدتی،
شرک به خدا،
غفلت و.. از محصولات و دستاوردهای ابتلا به خرافات و افسانههای بیاساس میباشد و جوامع بشری هرچه از نظر
علم و
فرهنگ عقب مانده باشند به همان نسبت خرافات و اوهام در میان آنان زیادتر خواهد بود.
در
تاریخ اسلام، نمونههای زیادی از
گرفتاری مردم در چنگال اساطیر و خرافات نقل شده است. به عنوان مثال علت ننوشیدن آب توسط
حیوانات را وجود دیوها در میان شاخ و جسم حیوانات میدیدند و یا اگر کسی را
عقرب و مار میگزید، بر گردن مار و عقرب گزیده، زیور آلات طلایی میآویختند و...
عواملی مانند: جهل و نادانی به
عقاید اصیل اسلامی، مفاهیم قرآن،
تقلیدهای کورکورانه از آداب و رسوم
جاهلیت،
سودجویی و منفعتطلبی برخی از افراد؛ مانند: ماجرای
گوسالهپرستی، پیروان
حضرت موسی علی نبینا و آله ـ علیهالسّلام ـ
تأثیرات عقاید خرافی پیشینیان و تعصبهای بیجا و بدون پایه و...
چنانکه قرآن کریم، با طرح برخی از عوامل و اسباب خرافات به مبارزه با آن پرداخته؛ از طرفی با راهکارها و راهنماییها در جهت زدودن و برداشتن خرافات در میان مردم تلاش کرده است.
در بسیاری از آیات خداوند تبارک و تعالی انسانها را به تعقل و اندیشه در این امور توجه داده است؛ چنانکه میفرماید: «کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛
؛ و نیز حدید/۱۷؛
مائده/۵۸؛
نحل/۶۷.
این چنین خداوند آیات خود را برای شما شرح میدهد، شاید اندیشه کنید!»
خداوند تبارک و تعالی برای از بین بردن خرافات و اوهام و از طرفی نشر و گسترش حقایق و
معارف الهی پیامبران فراوانی را
مبعوث فرموده و به آنها مأموریت داده که انسانها را با حقایق آشنا سازند. ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که: «خدای یکتا را بپرستید؛ و از
طاغوت اجتناب کنید!» خداوند گروهی را
هدایت کرد، و گروهی
ضلالت و
گمراهی دامانشان را گرفت، پس در روی
زمین بگردید و ببینید عاقبت
تکذیب کنندگان چگونه بود.
همچنین یکی دیگر از راههای جلوگیری از ترویج خرافات،
امر به معروف و
نهی از منکر میباشد؛ زیرا گرایش به خرافات از
منکرات به حساب میآید: چنانکه قرآن کریم میفرماید: «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛
باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی، و
امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آنها همان رستگاراناند».
۱. علامه طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دارالکتب اسلامیة، ج۱، ص۴۲۶ـ۴۲۸؛ ج۶، ص۱۶۷ـ۱۷۱؛ ج۷، ص۳۸۲ـ۳۹۰؛ ج۸، ص۲۹۲ـ۳۰۸.
۲. دشتی حسینی، سیدمصطفی، معارف و معاریف، قم، چاپ صدر، ۱۳۷۶ هجری شمسی، ج۵، ص۱۰۹ـ۱۱۱.
۳. برنامه نرمافزاری تبیان ۴، برنامه فرهنگ موضوعی قرآن، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، موضوع خرافات، تهیه و تنظیم مرکز فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
۴. علی کرمی، ظهور و سقوط تمدنها از دیدگاه قرآن، قم، نشر مرتضی.
۵. محمدی گیلانی، قرآن و سنن الهی در اجتماع بشر، نشر سایه.
۶. معیارها و عوامل تمدن از نظر قرآن، تهیه و تنظیم، بنیاد باقرالعلوم علیه السّلام، قم، ناشر دارالقرآن الکریم.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «خرافات»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۱۸.