ازدواج
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پرسش : بهترین سنّ ازدواج برای افراد مؤمن هم دختر و هم پسر طبق تحقیقات چه سنینی است ؟ توضیح دهید.نمايه: ازدواج،
دختر،،
پسر،
سن،
همسرپاسخ:
ازدواج برای دختر و پسر امری است غریزی و فطری. هر زمان این
غریزه و
فطرت و رشد سنی و عقلی و اجتماعی بیدار شود و دختر و پسر نیاز به ازدواج در درونشان بیدار شود؛ این زمان زمان ازدواج آن شخص می باشد. این نیاز به ازدواج اکثراً بعد از سنّ
بلوغ شرعی دختر و پسر می باشد. امّا زمان
ظهور این نیاز در افراد متفاوت می باشد. اگر جوانی به «
بلوغ جسمی» و «بلوغ عقلی» رسیده باشد آماده ازدواج می باشد. در افراد
مؤمن و باهوش این بلوغ جسمی و عقلی زودتر حاصل می شود. پس سنّ ازدواج چیزی است نسبی که در افراد مختلف، جوامع مختلف متفاوت می باشد. ما در اینجا شرایطی را که یک شخص را به سنّ ازدواج می رساند مطرح می کنیم؛ که این شرایط باید در هر
دختر و پسری باشد تا یک ازدواج موفّق داشته باشد. همچنین باید گفت که تعیین کردن
سنّ برای ازدواج و یک نسخه پیچیدن برای همه افراد امری است اشتباه چون هر کسی در سنّی خاص این شرایط را دارا می باشد.
دختر و پس باید از لحاظ جسمی به
بلوغ برسند. یعنی دختر و
پسر توانایی جنسی داشته باشند. تحقیقات نشان می دهد
دختران در سن ۱۳ تا ۱۴ سالگی اکثراً بلوغ جنسی پیدا می کنند و تمام دختران تا سنّ ۱۷ سالگی بالغ می شوند. و در پسران نیز از سنّ ۱۴ الی ۱۷ سالگی تماماً بلوغ جنسی پیدا می کنند. اولین شرط برای ازدواج همین بلوغ جنسی است که عموماً در دختران در ۱۵ سالگی و در
پسران در ۱۶ سالگی حاصل می شود. منظور از بلوغ جنسی این است که اندامهای جنسی دختر و پسر آمادگی مسائل
زناشویی داشته باشند.
به عبارت دیگر بلوغ جنسی عبارتست از خواسته های فیزیولوژیکی و غریزی یک فرد و ازدواج جوابی است به خواسته ها و هر چه بین این دو سؤال و جواب فاصله بیشتر باشد عقده های روانی بیشتر است.
به یقین زمانی که فردی رشد فکری لازم جهت انتخاب همسر را نیافته است، نمی تواند اقدام به تصمیم برای ازدواج خود بنماید و چه بسا قدرت تشخیص
مصلحت یا مفسده در ازدواج با فرد مورد نظر را ندارد،
رشد فکری پس از بلوغ جسمانی رو به تکامل می رود. پس از بحران های
بلوغ، فرد استعدادها، توانائیها و امکانات محیطی خود را بهتر می شناسد و نسبت به شخصیت خود بیشتر آگاهی می یابد. در نتیجه تصمیماتش بیشتر از عقل نشأت می گیرد تا احساسات.
رشد عاطفی و احساسی از شرایط لازم برای ازدواج است و دارای
محاسن و مزایای زیادی است. از جمله اینکه
قدرت محرکه انسان است، عامل
اتصال و پیوستگی و تلطیف انسانها و جوامع است، از مهمترین عوامل موفقیت در زندگی
زناشویی است. فرد برخوردار از رشد عاطفی، مهار احساسات منفی و مثبت خود را در دست دارد. او در ابراز
خشم و
ترس، گریه و شادی، محبّت و غیره در محدوده مورد قبول جامعه عمل می کند، نه همانند یک کودک. رشد عاطفی نیز مانند رشد عقلی به
سنّ تقویمی نیست، بلکه به
میزان یادگیری، تجارب فرد و از همه مهمتر تعامل عاطفی
کودک با
والدین و دیگر بزرگسالان آموخته می شود.
۴
رشد اجتماعی رابطه نزدیکی با رشد عقلی و رشد عاطفی دارد. انسان دارای چهار دنیای اجتماعی است:
خانواده،
مدرسه،
شغل و
دوستان که فرد را باید از نظر اجتماعی در آنها مورد ارزیابی و بررسی قرار داد. فردی که از رشد اجتماعی برخوردار است روابط اجتماعی (از جمله رابطه بین
زن و
شوهر) را بهتر درک می کند، به دیگران احترام می گذارد، حقوق دیگران را محترم می شمارد، نقش، وظایف و مسئولیتهای مربوط به خویش را به نحو أحسن انجام می دهد.
روابط زناشویی همانند هر
ارتباط اجتماعی دیگر بین انسانها با در نظر گرفتن ارزشهای اخلاقی و معنوی زن و مرد است که منجر به
سعادت و معنویت زندگی آنان می گردد. بسیاری از امور و مسائل زندگی زناشویی در چهارچوب
اخلاق و فضایل اخلاقی قابل حلّ است و هر اندازه
زن و
شوهر متخلّق به اخلاق و رفتار پسندیده مانند
صداقت و گذشت
، درستی و
فداکاری و... باشند زندگی شان از
سلامت و
آرامش بیشتری برخوردار خواهد بود.
اگر دختر و پسر این شرایط را دارا بودند می توانند ازدواج نمایند. البته باید دانست مناطق، محیطها،
جامعه ها، نسلها، نژادها، قبلیله ها، خانواده ها و افراد (تفاوتهای فردی)، در این زمینه یکسان نیستند، بلکه تفاوتهایی با هم دارند، مثلاً در سرزمینهای «گرمسیر»
بلوغ جنسی زودتر فرا می رسد تا مناطق «سردسیر»؛ و در محیطهای باز و شلوغ که برخورد زن و مرد و دختر و پسر بیشتر است، و در محیطهای غیرمذهبی و بی بند و بار که مسائل
محرم و
نامحرم و
حجاب و
عفّت کمتر رعایت می شود،
بلوغ جنسی زودتر فرا می رسد تا در محیطهای مذهبی و پاک و با عفّت و پایبند به
قوانین شرعی؛ و در خانواده های غیرمؤدب و بی فرهنگ که رعایت حفظ مسائل جنسی را نمی کنند و احیاناً بچه ها شاهد مسائل جنسی (کلامی و غیرکلامی)
پدر و
مادر خود هستند،
بلوغ جنسی زودتر فرا می رسد تا خانواده هایی که این مسائل را رعایت می کنند. کمیت و
کیفیت خوراک و
غذا نیز در این موضوع تأثیر دارد؛ آنهایی که غذای بیشتر و قوی تر می خورند، بلوغ جنسی شان سریعتر است. آنچه که آمار و تحقیقات نشان می دهد، حاکی از آن است که بهترین
سن ازدواج برای پسران ۱۹ سال و برای دختران ۱۶ سال می باشد. البته این
سن متوسط است ممکن است پسر یا دختری زودتر از این نیاز به
همسر داشته باشد، که باید اقدام شود.
در مسأله ازدواج نباید بیشتر به مسائل اقتصادی توجه کرد و ازدواج را به تأخیر انداخت که اگر به تأخیر بیفتد باید شاهد
فساد و
فحشاء در
جامعه بود. جوان اگر هنگام ازدواج نتواند ازدواج نماید تحت فشارهای جنسی و روانی از راههای غیرصحیح خود را ارضاء خواهد کرد. تحقیقات نشان می دهد که اگر جوانان خوب
آموزش ببینند هم زندگی
لذّت بخشی بعد از ازدواج خواهند داشت و هم
فرزندانِ کسانی که در سنین گفته شده ازدواج کنند سالم تر و باهوش تر خواهند بود و در آینده با فاصله سنی کم ارتباط بهتری با
فرزندان خود خواهند داشت.
در ازدواج، افراد دارای سلیقه های مختلفی هستند و هر شخصی برای خود ملاک هایی در نظر می گیرد، امّا از نظر قرآن و
سنت این موارد ملاک قرار گرفته است:
یکی از شرایط انتخاب همسر که در واقع شریک زندگی است،
اسلام او و بُعد مذهبی عقیدتی فرد می باشد زن و مرد می بایست در این امر
هم فکر و
هم عقیده باشند و اگر یکی از آنها
مشرک باشد،
عقد و ازدواج آن ها باطل خواهد بود.
قرآن کریم، صراحتاً این مطلب را بیان می کند و می فرماید مرد
مسلمان هرگز حق ندارد با زن مشرک ازدواج کند،همینطور از ازدواج زنان مسلمان با مردان
کافر منع کرده است و این نکته را یادآوری کرده است که ازدواج مردان مسلمان با
کنیزان مسلمان بهتر است از ازدواج با زنان آزادة مشرک و همین طور ازدواج زنان مسلمان با
بردگان مسلمان بهتر از ازدواج با مردان مشرک است: «وَ لا تَنْکحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّى یؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیرٌ مِنْ مُشْرِکةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکمْ وَ لا تُنْکحُوا الْمُشْرِکینَ حَتَّى یؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیرٌ مِنْ مُشْرِک وَ لَوْ أَعْجَبَکمْ؛
با زنان مشرک ازدواج نکنید، تا این که
ایمان بیاورند و کنیز باایمان از زن مشرک بهتر است، اگرچه آن زن مشرک (از لحاظ زیبایی) مایة شگفتی شما باشد و به مردان مشرک زن ندهید تا این که ایمان بیاورند و
بنده با ایمان از مرد مشرک بهتر است، اگرچه آن مرد مشرک مایة شگفتی شما باشد».
حکمت این که ازدواج با
مشرکان را
حرام کرده است، بیان می کند: «أُولئِک یدْعُونَ إِلَى النَّارِ؛
آنها به آتش
دوزخ می خوانند».چرا که مسیر مشرک یک مسیر انحرافی است، مسیری است که به
ظلمت و
تباهی و
جهنم ختم می شود.
در مقابل آن ها مسیر افراد
مؤمن بهشت،
رحمت،
مودت و
غفران است: «وَ اللَّهُ یدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ»
در آیه شریفه، دعوت
خداوند و مسیر او به جای دعوت و مسیر افراد مؤمن است، به جهت اینکه
مؤمنین همة دعوت های آن ها، بلکه تمام شئون زندگی آن ها در مسیر خداوند متعال است. مسیر افراد مؤمن با مسیر افراد مشرک تفاوت اساسی و فاحشی دارد، مسیر فکری عقیدتی رفتاری آن ها مختلف است، چگونه با ازدواج که یک
وحدت و
یگانگی لازم دارد و همراه با رحمت و مودت است، جمع شود.
یگانگی و وحدت که در ازدواج مطرح است با
اختلاف عقیده و
مذهب هرگز جمع نخواهد شد، نه تنها در
دین و مذهب می بایست یکی باشند، در
اخلاق هم می بایست، در یک مسیر باشند و در یک جهت حرکت کنند.
به همین جهت است که در
روایات تأکید شده که زن و مرد باید
کفو یکدیگر باشند و کفو مؤمن را افراد مؤمن و با ایمان دانسته است.
از
پیامبر اکرم ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ ، سؤال شد که کفو چیست و چه کسانی کفو یکدیگر هستند؟ فرمود: «المؤمنون بعضهم اکفاء بعض».
از نظر قرآن کریم، طبع پاکی که به
گناهان آلوده نشده، طالب پاکی است؛ چنین طبعی جز مجذوب پاکی نمی شوند و جز پاکی را به خود جذب نمی کند: «الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثاتِ وَ الطَّیباتُ لِلطَّیبِینَ وَ الطَّیبُونَ لِلطَّیباتِ؛
زن های پلید برای مردهای پلید و مردهای پلید برای زن های پلید و زنان
پاک برای مردان پاک و مردان پاک برای زنان پاکند».
مراد از
خبیث بودن که دسته ای از زنان ومردان را متصف به آن کرده است یا
طیب بودن دسته دیگر، همان جنبه های
عفت و ناموسی است و
لاابالی بودن نسبت به
تقیدات مذهبی، اخلاقی و ناموسی است این معنای اولی آیه است، امّا از نظر ملاک و علت معنای وسیعی دارد که منحصر به آلودگی و پاکی جنسی نیست، بلکه هرگونه
ناپاکی فکری، عملی و زبانی را شامل می شود.
قرآن کریم در
سوره تحریم به شش وصف برای
همسران خوب اشاره کرده و می فرماید: «مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ قانِتاتٍ تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ؛
همسرانی مسلمان، مؤمن،
متواضع،
توبه کار،
عابد، اطاعت کنندة
فرمان خدا...».
شخصی که می خواهد خانه و
خانواده مسلمان و با ایمانی را بنا نهد، باید قبل از هر چیز
همسر مسلمان و
پاکدامنی را جستجو کند وگرنه بنای
خانواده مسلمان و ساختار
جامعة اسلامی مدت ها به تأخیر می افتد و به زودی بنیان و اساس آن سست و ناپایدار و بسیار متزلزل و آسیب پذیر می گردد.
«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً؛
هر کس (از مرد یا زن) کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگی پاکیزه ای
حیات (حقیقی) بخشیم.»
«یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکمْ مِنْ ذَکرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکرَمَکمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکمْ؛
ای مردم! ما شما را از مرد و زن آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید، هر آینه گرامی ترین شما نزد خدا
پرهیزگارترین شماست».
امام صادق ـ علیه السّلام ـ ، در روایتی دربارة
همسر خوب می فرماید: هرگاه کسی از شما قصد ازدواج کرد، سزاوار است دو
رکعت نماز بخواند و
خدا را بخواند که همسری
عفیف و
امین، بادیانت و متواضع و حافظ
ناموس و اسرار... نصیب وی نماید».
خلاصه آن که، دین مبین
اسلام، در
انتخاب همسر فوق العاده توجه دارد و پیروان خود را به دقت و احتیاط لازم دعوت نموده است.
۱. مسائل ازدواج و حقوق خانواده، علی اکبر بابازاده، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، ۱۳۷۸.
۲. خانواده در قرآن، دکتر احمد بهشتی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۷۷.
۳. زن در اندیشة اسلامی، مهدی مهریزی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۴۱.
۴. تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج ۲۴، ص ۲۷۹، دارالکتب الاسلامیة.
۵.
جوانان و
انتخاب همسر، علی اکبر
مظاهری، انتشارات پارسایان، چاپ ۲۲.
۶. ازدواج مکتب
انسان سازی، شهید
پاک نژاد، انتشارات اخلاق، چاپ سوم، ۱۳۷۹.
۷. سن ازدواج
دختران، زهره حبیبیان، زهرا آیت اللهی، مریم گدازگر، نشر سفیر صبح، چاپ اول، ۱۳۸۰.
پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ :
با همسان و هم شأن خود ازدواج کنید، بعضی مؤمنان مناسب و هم شأن یکدیگرند.
اندیشه قم.
سایت اندیشه قم