• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اثبات ضرورت معاد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: اثبات معاد، مجازات الهی، مجرم، عبرت، برهان حکمت، برهان عدالت، عذاب، تجسم اعمال.

پرسش: هدف و ضرورت معاد چیست؟ هدف از کیفر الهی چیست؟ آیا برای تشفی است یا تنبیه مجرم و یا عبرت گرفتن دیگران؟ چرا در همین دنیا کیفر نمی‌بینند؟

پاسخ:



خدا حکیم است و حکیم کار بیهوده انجام نمی‌دهد، و آفرینش انسان و جهان و بعد نابودی آن بدون رسیدگی به حساب بندگان خوب و بد موجب لغو و بیهوده بودن خلقت اوست؛ لکن خدا کار بیهوده نمی‌کند، پس معادی در پیش است.
[۱] خرازی، محسن، بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، ج ۲، ص ۲۶۹ ـ ۲۸۳، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه چاپ اول، ۱۴۱۱، ه ق.
و قرآن نیز می‌فرماید: «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لا تُرْجَعُونَ».


خدا عادل است، و نیز عادل، ظالم را بر مظلوم مقدم نمی‌دارد و مسلط نمی‌کند؛ بلکه از ظالم انتقام می‌گیرد. پس خدا نیز ظالم و مظلوم را یکسان نمی‌داند و ظالم را بر مظلوم مقدم و مسلط نمی‌کند، و اگر معاد برای انسان نباشد، لا‌زمه‌اش یکسانی ظالم و مظلوم، بلکه مقدم داشتن ظالم بر مظلوم است نزد خدا؛ ولی خدا منزه از آن است که ظالم و مظلوم در برابرش یکسان باشد. پس معاد لازم و ضروری است تا هرچه که مستحق است، جزا بیند.
[۳] خرازی، محسن، بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، ج ۲، ص ۲۷۴ ـ ۲۷۵، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه چاپ اول، ۱۴۱۱، ه ق.

و خدا نیز می‌فرماید: «أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ».
و نیز می‌فرماید: «أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ».


استاد مطهری (ره) کیفر و مجازات را به جهت ارتباطش با جرم سه نوع می‌داند:

۳.۱ - مجازات قراردادی (تنبیه و عبرت)

رابطه بین جرم و جریمه، در این نوع کاملاً قراردادی است که به‌وسیلة قانون‌گذاری الهی یا غیر الهی وضع گردیده است. و فایده این نوع مجازات یکی این است که خود مجرم تنبیه می‌شود که دیگر دست به چنان جرمی نزند، و دیگران نیز از مجازات او عبرت می‌گیرند، تا دست به جرم نیالایند. و فایده دیگرش این است که در مواردی که ظلمی بر کسی وارد شده، با مجازات ظالم، تشفّی خاطر پیدا می‌کند. این نوع از مجازات‌ها در جهان آخرت معقول نیست؛ زیرا در آن‌جا جلوگیری از جرم مطرح نیست، تا مجازات مجرم تنبیهی برای او باشد تا دوباره مرتکب جرم نشود، یا این‌که عبرتی باشد برای دیگران تا این‌که مبادا مانند او مرتکب جرم شوند. و نیز، خدا معاد الله حس انتقام‌جویی ندارد تا برای تشفّی و خالی کردن عقده دل انتقام بگیرد. از طرفی همه گناهان مربوط به حقوق مردم نیست، تا گفته شود، عذاب برای تشفّی خاطر ستم‌دیده‌هاست. به علاوه این‌که خیر و رحمت برای خود مظلومان نیز درآن روز سخت بیش‌تر از انتقام و تشخص خاطردارد.

۳.۲ - مکافات دنیوی

رابطه بین جرم و جریمه در این نوع مجازات‌ها رابطه علی و معلولی است؛ یعنی جرم علت است برای کیفر، و کیفر نتیجه طبیعی و اثر ذاتی گناه است، و قراردادی نیست؛ مانند این‌که مرگ اثر و نتیجه و معلول طبیعی نوشیدن سم، پرتاب شدن از کوه و... می‌باشد. این نوع کیفرها را مکافات عمل یا اثر وضعی گناه می‌نامند.

«مجازات‌های جهان دیگر رابطه قوی‌تری با گناهان دارند؛ رابطه عمل و جزا در آخرت نه مانند نوع اول، قراردادی است و نه مانند نوع دوم، از نوع رابطه علی و معلول است؛ بلکه از آن هم یک درجه بالاتر است؛ در این‌جا رابطه عینیت و اتحاد حکم‌فرماست؛ یعنی آن‌چه که در آخرت به‌عنوان پاداش کیفر به نیکوکاران و بدکاران داده می‌شود، تجسم خود عمل آن‌هاست».

۳.۲.۱ - دیدگاه شیخ بهایی

و به تعبیر شیخ بهایی (ره): در اعمال صالح و اعتقادات حق به شکلی نورانی و زیبا ظاهر می‌شوند که موجب کمال شادی صاحبش می‌گردنند، و اعمال بد و اعتقادات باطل به شکلی ظلمانی و زشت که موجب نهایت اندوه و آزار (صاحبش) می‌شوند».
[۹] عاملی (شیخ بهایی)، حسین، الاربعین، ص ۴۰۲، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۴ ه ق.

به عبارت دیگر، پاداش‌ها و کیفر‌ها عین خود اعمال است، با چهره باطن و ملکوتی پس جای دارد، تا سؤال شود که هدف از مجازات‌های اخروی چیست؟


برای اثبات تجسم اعمال، چند دلیل بیان می‌شود:

۴.۱ - عدالت الهی

قرآن کریم می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ کَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْیَوْمَ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ».

۴.۱.۱ - دیدگاه علامه طباطبایی

علامه طباطبایی (ره) با استفاده از قسمت اول آیهیَا أَیُّهَا الَّذِینَ کَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْیَوْمَ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ») بر تجسم اعمال می‌فرماید: این مطلب (تجسم اعمال) را محله بعد یعنی «و ما یظلم ربک احداًً» تأیید می‌کند؛ زیرا انتفای ظلم بنا بر تجسم اعمال واضح‌تر است؛ چراکه چیزی به‌عنوان جزا به کفار داده می‌شود. همان عمل آنان است، که به آن‌ها برگشت و ملحق می‌شود؛ درحالی‌که هیچ‌کس دخالتی در آن نداشته است.

۴.۲ - آیات قرآن

علامه طباطبایی (ره) می‌فرماید: «فکثیر من الایات داله علی الجزاء یوم الجزاء بنفس الاعمال».

بسیاری از آیات دلالت می‌کنند بر این‌که جزا در روز جزا با خود اعمال است»؛ مثلاً قرآن می‌فرماید: «یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَبَیْنَهُ أَمَدًا بَعِیدًا»؛ «روزی که هرکس آن‌چه را از کار نیک انجام داده حاضر می‌بیند، و آرزو می‌کند میان او، و آن‌چه از اعمال بد داده، فاصله زمانی زیاد می‌باشد».
وجه دلالت آیه بر تجسم اعمال بدین صورت است که: «کلمة «تجد» از وجدان (یافتن) ضد فقدان و نابودی است، و دو کلمه «خیر» و «سوء» به لفظ نکره آورده شده، که مفید عموم است؛ یعنی انسان در روز رستاخیز تمام اعمال نیک و زشت خود را گرچه کم باشد، پیش خود می‌یابد».
و باز در جایی دیگر اصلاً هدف از قیامت و برانگیخته شدن مردم، دیدن اعمال معرفی شده است: «یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ» و بعد مطلب را تأکید می‌کند: «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ».

۴.۳ - روایات

اکنون به چند روایت توجه کنید:

۴.۳.۱ - روایتی از امام علی

علی علیه‌السلام می‌فرماید: «اعمال العباد فی الدنیا نصب اعینهم فی آجلهم» کردار بندگان در دنیا، در آخرت جلو چشمانشان است».
[۱۷] فیض الاسلام، سید علی‌نقی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، حکمت ۶، ص ۱۰۹۱، تهران، فقیه، بی‌نوبت، بی‌تا.


۴.۳.۲ - روایتی از امام صادق

امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: جبرئیل ـ علیه‌السلام ـ به خدمت پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ آمد و (از جانب خدا) عرض کرد: «یا محمد! عش ماشئت فانک میت، واحبب ماشئت فانک مفارقة، و اعمل ماشئت فانک لاقیه»؛ ای محمد! آن‌چه خواهی زندگی کن که خواهی مرد، و آن‌چه را خواهی دوست دار که از آن جدا خواهی شد، و آن‌چه خواهی انجام ده که آن را خواهی دید».


برخی‌ها مجازات اخروی مجرمان را تنبیهی، و در دنیا ممکن دانسته‌اند؛ ولی این ادعا درست نیست؛ زیرا اولاً، چنان‌که گذشت، مجازات اخروی چون قراردادی نیست، تنبیهی نمی‌باشد؛ ثانیاً، بر فرض تنبیهی بودن نیز امکان تحقق آن در دنیا نیست؛ زیرا:

۵.۱ - اول

مجازات در دنیا موقعی که مصالح جامعه اقتضا نمی‌کند، موجب می‌شود تا اطرافیان مجرم نیز بر اثر آن آزار ببیند و این ظلم به آن‌هاست.

۵.۲ - دوم

مستلزم خوب شدن اجباری (برای ترس از عقوبت فوری) افراد می‌شود که بی‌ارزش است.

۵.۳ - سوم

دنیا محدود است و نمی‌شود هر جرمی در آن کیفر داده شود. مثلاً کسی را که هزاران نفر را کشته، چه‌گونه در دنیا می‌توان کیفر داد؟ چون یک‌بار کشتن فقط مجازات کشتن یک نفر می‌شود نه بیشتر.

۵.۴ - چهارم

مجازات فوری و دنیوی مجرمان موجب به هم خوردن نظام زندگی می‌گردد، و اصلاً در آن نسل صورت بشر در همان آغاز با مجازات از بین می‌رفت.

۵.۵ - پنجم

کیفر در دنیا کم لطفی است، چون ممکن است مجرم، در صورت مهلت داشتن بعدها توبه کند.

۵.۶ - ششم

گاهی کیفر فوری در دنیا به جهت این‌که آثار و خسارات بعدی جرم به حساب نمی‌آیند، ناعادلانه می‌گردد.
[۱۹] قرائتی، محسن، معاد، ص ۲۱ ـ ۳۱، قم، در راه حق، چاپ مکرر، ۱۳۷۳.
[۲۰] خرازی، محسن، بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، ج ۲، ص ۲۷۶، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه چاپ اول، ۱۴۱۱، ه ق.


۵.۷ - هفتم

گاهی خود عمل خوب، مانند شهادت و عمل بد، مانند خودکشی موجب مرگ شخص می‌شود و دیگر نمی‌ماند تا پاداش یا جزا ببیند.
[۲۱] قرائتی، محسن، معاد، ص ۲۱ ـ ۳۱، قم، در راه حق، چاپ مکرر، ۱۳۷۳.
[۲۲] خرازی، محسن، بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، ج ۲، ص ۲۷۶، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه چاپ اول، ۱۴۱۱، ه ق.




۱. تفسیر نمونه، همان، ج ۲، ص ۳۷۸ ۳۸۳.
۲. جعفر، سبحانی، الالهیات و معارف اسلامی، قم، مؤسسة سیدالشهدا علیه‌السلام، چاپ اول، بی‌تا، ص ۵۱۲ ـ ۵۱۶.
۳. آیت‌الله، جعفر، سبحانی، منشور جاوید، قم، مؤسسه سیدالشهدا، چاپ اول، ۱۳۶۹)، ج ۹، ص ۴۰۶ ـ ۴۲۵.


۱. خرازی، محسن، بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، ج ۲، ص ۲۶۹ ـ ۲۸۳، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه چاپ اول، ۱۴۱۱، ه ق.
۲. مؤمنون (۲۳)، آیه ۱۱۵.    
۳. خرازی، محسن، بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، ج ۲، ص ۲۷۴ ـ ۲۷۵، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه چاپ اول، ۱۴۱۱، ه ق.
۴. قلم (۶۸)، آیه ۳۵ و ۳۶.    
۵. ص (۳۸)، آیه ۲۸.    
۶. مطهری، مرتضی، تهران، انتشارات صدرا، ج۱، ص۲۰۱ (مجموعه‌ آثار، ج‌۱، ص ۲۲۶).    
۷. مطهری، مرتضی، تهران، انتشارات صدرا، ج۱، ص۲۰۳ (مجموعه‌ آثار، ج‌۱، ص ۲۲۷).    
۸. مطهری، مرتضی، تهران، انتشارات صدرا، ج۱، ص۲۰۶ (مجموعه‌ آثار، ج‌۱، ص ۲۳۰).    
۹. عاملی (شیخ بهایی)، حسین، الاربعین، ص ۴۰۲، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۴ ه ق.
۱۰. تحریم (۶۶)، آیه ۷.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القران، ج ۱۳، ص ۳۲۵، قم، اسماعیلیان، چاپ پنجم، ۱۳۷۱.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القران، ج ۱، ص ۹۲، قم، اسماعیلیان، چاپ پنجم، ۱۳۷۱.    
۱۳. آل‌عمران (۳)، آیه ۳۰.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القران، ج ۳، ص ۱۵۶، قم، اسماعیلیان، چاپ پنجم، ۱۳۷۱.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۳۷۸، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ هجدهم، ۱۳۶۵.    
۱۶. زلزال (۹۹)، آیه ۸ ۶.    
۱۷. فیض الاسلام، سید علی‌نقی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، حکمت ۶، ص ۱۰۹۱، تهران، فقیه، بی‌نوبت، بی‌تا.
۱۸. کلینی، محمد بن یعقوب، فروع الکافی، ج ۳، ص ۲۵۲، تحقیق محمدجواد، فقیه، بیروت، دارالاضواء، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق.    
۱۹. قرائتی، محسن، معاد، ص ۲۱ ـ ۳۱، قم، در راه حق، چاپ مکرر، ۱۳۷۳.
۲۰. خرازی، محسن، بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، ج ۲، ص ۲۷۶، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه چاپ اول، ۱۴۱۱، ه ق.
۲۱. قرائتی، محسن، معاد، ص ۲۱ ـ ۳۱، قم، در راه حق، چاپ مکرر، ۱۳۷۳.
۲۲. خرازی، محسن، بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، ج ۲، ص ۲۷۶، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه چاپ اول، ۱۴۱۱، ه ق.



سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اثبات ضرورت معاد»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۲/۰۹.    



جعبه ابزار